برای درک کامل مفهوم تکنیک های طرحواره درمانی ابتدا باید به مفهوم طرحواره اشاره کنیم. نخستین بار شاگرد جوان فروید نظریه طرحواره ی درمانی را ارائه داد. هنگامی که در حوزه روان شناسی به بررسی مفهوم طرحواره می پردازیم متوجه میشویم طرحواره یک الگوی سازمان یافته است که ارتباط مستقیمی با تفکر و رفتار آدمی دارد.
طرحواره در معنای ساده به یک قالب و چارچوب از تفکرات و ایده هایی که برای فرد از گذشته تاکنون شکل گرفته است، این تفکرات درک فرد نسبت به جهان هستی را شکل میدهد.
شاید برایتان جالب باشد که بدانید تاثیر طرحواره ها در ذهن انسان به گونه ای است که افکار و رفتار و احساسات مان الهام گرفته از طرحواره ذهنی ما است و بنای روابط عاطفی و شغلی و اجتماعی ما را میسازد. به همین دلیل مقابله و درمان طرحواره بسیار حائز اهمیت است. یانگ برای جلوگیری از پیشرفت و درمان اختلالات شخصیتی و اختلالات مزمن، طرحواره درمانی را ارائه داد.
هنگامی که بیماران به درمان های اولیه پاسخ نشان ندادند، تکنیک های طرحواره درمانی نتیجه درمان شناختی رفتاری، روان تحلیلی روابط بین اشیا، نظریات دلبستگی و گفتار درمانی ها است که به عنوان یک سیستم یکپارچه عمل میکند.
۴ مفهوم اساسی در تکنیک های طرحواره درمانی شامل طرحواره ناسازگار اولیه، سبک مقابله کننده، احتیاجات هیجانی و احساسی،حالات خلقی متفاوت است.
فهرست عناوین این مطلب:
تکنیک های طرحواره درمانی در چه هنگامی مطرح می شود؟
هنگامی که فرد در هر دوره ای از زندگی شخصی اش دچار احساس طرد شدن و رهاشدن پیدا می کند، به گونه ای که نسبت به اطرافیان خویش بی اعتماد می گردد. یا هنگامی که دیگران یا خود فرد محرومیت های هیجانی برایش ایحاد می کنند، احساس نقص و شرم و دوری از اجتماع و انزوا طلبی در وجود فرد شکل میگیرد. تکنیک های طرحواره درمانی در این مورد نقش بسیار مهمی را ایفا میکند.
به طور مثال در بیشتر مواقع با این موضوع مواجه شده اید که خانواده ها به دلیل محبت زیاد به فرزندان شان به صورت ناخواسته مانع از استقلال آنان به تنهایی می شوند. اینگونه فردی بی کفایت حاصل می شود که دچار گرفتاری های شدید و شکست های پی درپی در تمامی جنبه های زندگیش می شود. اجرای تکنیک های طرحواره درمانی در این مرحله ضروری است.
بسیاری از بازداری هایی که توسط جامعه و افراد برای شخص بیمار پیش می آید حالات منفی گرایی، بدبینی نسبت به تمامی موارد را برایش ایجاد میکند و بازداری هیجانی حالات منفی لورا دو چندان خواهد کرد. پس بهتر است هرچه زودتر به پیاده کردن تکنیک های طرحواره درمانی بپردازیم.
حالات ذهنی که یک فرد در طول مدت زندگی حیاتش برای استفاده از تکنیک های طرحواره درمانی باید داشته باشد:
برخی از خاطرات و اتفاقات که در گذشته فرد رخ داده اند، مانند یک محرک طرحواره هیجانی و احساسی فرد را دچار فعالیت می کند. بنابراین فرد برای مقابله با آنان از مجموعه ای از تکنیک های طرحواره درمانی و سبک های مقابله ای استقاده میکند.
البته این نکته قابل ذکر میباشد که اجرای اصول تکنیک های طرحواره درمانی برای افرادی مناسب است که طرحواره ذهنی شان انعطاف پذیر و قابل تغییر باشد وگرنه در افرادی که دچار اختلالات مزمن و ریشه ای میباشند کار کمی سخت تر است.
روش های معروف تکنیک های طرحواره درمانی
۱- روش شناختی
حال باید از روش های قدیمی و کلاسیک شناختی درمانی استفاده کنیم. رفتار های فرد را جز به جز مورد بررسی قرار دهیم و تاثیر طرحواره و نوع آن را بر روی ذهنیت و نوع تفکر شخص تشخیص دهیم. این روش از این جهت مهم است که باعث پیدا کردن صورت سوال می شود که در نتیجه آن منشا مشکل پیدا می شود. همانطور که معروف است می گویند فهمیدن صورت سوال نصف راه پاسخ است. بنابراین این مرحله را می توان جزو مهمترین تکنیک های طرحواره درمانی دانست. چرا که پایه ساخت و ادامه مراحل درمان است.
۲- رابطه درمانی
یکی دیگر از مهم ترین روش درمان در تکنیک های طرحواره های درمانی رابطه درمانی است که طی مراحلی مهم و تاثیر گذار مانند باز والدینی حد و مرز، طرحواره به صورت کاربردی تحت درمان قرار می گیرد. این مرحله از این زاویه مهم است که بیمار یا فرد مراجعه کننده بتواند اعتماد درونی کند و چیزی را مخفی نکند؛ زیرا همیشه در درون ما نوعی ترس از افشای برخی رازها وجود دارد.
در صورتی که درمانگر نتواند رابطه درمانی را که جزء تکنیک های طرحواره درمانی است، درست انجام دهد؛ حتی با دانستن اصل مشکل و مشخص شدن دلیل اصلی اختلال ایجاد شده، به خاطر این که ممکن است جزئیاتی گفته نشود و یا یک بخش از صورت مسئله لاک گرفته شود، درمانی ناقص یا در برخی موارد درمانی اشتباه و برعکس صورت می گیرد. در واقع باید بیمار و مراجعه کننده حس کند که با خودش حرف میزند و این حس به او القا نشود که رازش در حال واگویی است. این مرحله به نوع حرف زدن و جلب اعتماد درمانگر بسیار وابسته است.
۳- روش تجربی
تکنیک های تجربی و هیجانی را در اجرای تکنیک های طرحواره درمانی از یاد نبرید. شما باید بر اساس تکنیک های درمانی طرحواره ذهنی فرد را مورد بررسی قرار دهید تا تصویر سازی و بهینه سازی ذهن فرد را به همراه سایکودراما موشکافی کنید.
این قسمت درمان بسیار تخصصی است. در دو مرحله قبل سعی می شد به ذهن مراجعه کننده نفوذ کرد و ریشه مسائل را جست و جو کرد. اما وقتی ریشه مسائل یافت شد و دانستیم مشکل بی کم و کاست از کجا آب میخورد چه باید کرد. اینجا درست مانند جراح و پزشک باید درمانگر سعی کند آن غده را بردارد. این کار نیاز به داشتن مهارت و دانش و تجربه است.
برخی تصور می کنند چون مسائل روحی و روانی درد و خونریزی ظاهری ندارد، خطرناک نیستند. اما اگر نگوییم بیشتر، حداقل هم اندازه یک بیماری وخیم بدنی مانند بیماری قلبی مهمند و باید درمان شوند. از این رو این مرحله از تکنیک های طرحواره درمانی مانند کار یک پزشک جراح است و بسیار مهم می باشد.
این مرحله واقعا یک مرحله حساسی است. زیرا تقریبا اصل کار در این جا صورت می گیرد. بنابراین باید یک فرد متخصص آن را انجام دهد. از طرف دیگر اهمیت این مرحله در اینجاست که از آنجایی که درب ذهن مراجعه کننده باز است، ممکن است خواسته یا ناخواسته درمانگر سراغ قسمت های دیگری از ذهن او برود و آن ها را دچار اختلال کند که این باعث بدتر شدن حال مراجعه کننده می شود.
۴-رفتاری
پس از گذراندن تمامی این مراحل،برای مشاهده نتیجه تکنیک های طرحواره درمانی، نتایج روش های اخیر را مورد بررسی و بازبینی قرار دهید و تک تک نتایج را با دقت موشکافی کنید. در واقع این مرحله شبیه به مرحله پانسمان و بخیه زدن است. باید جای ریشه و غده ای که برداشته شده را درست بست تا احیانا عفونت نکند. این مرحله از تکنیک های طرحواره درمانی را می توان تمام کننده کار دانست. در صورتی که این کار درست انجام نشود تمام زحمت های قبلی به هدر می رود و فایده ای نخواهند داشت. چرا که اگر زخم عفونت کند ممکن است بیماری بدتر از بیماری قبلی رشد کند.
برای رسیدن به مرحله آخر درمان در تکنیک های طرحواره درمانی گذراندن سه مرحله قبل آن امری ضروری و حیاتی است.
تکنیک های طرحواره درمانی فقط برای بیمار؟
دقت داشته باشید در طول زمان درمان و گذراندن تکنیک های طرحواره درمانی باید به مراجع احساس بیمارگونه را منتقل کنید تا احساس سرافکندگی کند.
بعضا ادامه تکنیک های طرحواره درمانی با دشواری همراه بوده و گاهی درمانگر به طور کامل مجیور به توقف تکنیک های طرحواره درمانی می شود. درست مثل پزشکی که به هر علتی ممکن است از انجام عمل جراحی سربازند و یا به خاطر وجود خطر عمل را متوقف کند. این توقف در اجرای تکنیک های طرحواره درمانی نباید باعث ایجاد این فکر شود که روش های به کار رفته شده بی فایده یا کلا به درد نخور هستند.
باید در نظر گرفت که شرایط فردی و محیطی مراجعه کننده نیز بسیار تاثیر گذار است. از این رو تشخیص این که آیا باید از تکنیک های طرحواره درمانی استفاده کرد یا نه نیز برعهده متخصص است. اما به طور کلی در اکثر موارد اختلالات عمومی یا با درجه پایین این روش بسیار پاسخگو است.
نکته آخر اینکه بعضا تصور می شود تنها افراد بیمار باید این تکنیک های طرحواره درمانی را بگذرانند. اما این تصور درستی نیست. زیرا همه ما در زندگی نقاط تاریکی داریم که بعضا از یادآوری آن ها نیز ابا می کنیم. شاید خودمان ندانیم، اما وجود نکات تاریک مانند سیاهچاله های فضایی است که انرژی بسیار می گیرند و در خود نابود می کنند. از این رو اگر هر انسانی می خواهد راحت تر موفق شود و درست تر زندگی کند، لازم است این نکات تاریک را بیابد و سعی کند آن ها را چه بزرگ و چه کوچک از بین ببرد. این محقق نمی شود، مگر با استفاده از تکنیک های طرحواره درمانی که در این مقاله سعی شده از اهمیت و روشهای آن به میزان کافی و خلاصه گفته شود.
با شرکت در مجموعه کارگاه های “مهارت های زندگی” “سینا یاوریان“، قایق بادبانی زندگی خود را در توفان تا مقصد با لذت به پیش برانید.