چگونه روابط اجتماعی قوی داشته باشیم؟

چگونه روابط اجتماعی قوی داشته باشیم؟

داشتن روابط اجتماعی قوی مهارتی که باید آن را ایجاد یا تقویت کنید

انسان ها از دیرباز به دلیل نوع خلقتشان به برقراری روابط اجتماعی تمایل داشته اند. رابطه اجتماعی جزو جدایی ناپذیر زندگی به ویژه در زمان حاضر است؛ زیرا هر فرد برای برطرف کردن نیاز های مادی و معنوی خود مجبور و وابسته به ارتباط با دیگر افراد جامعه می باشد. در روابط بین انسان ها یک پیام از طریق ابزارهای مختلف کلامی و غیر کلامی بین فرستنده و گیرنده منتقل می شود. پیام های مختلف مثل شادی، غصه، رنج، دانش، احساسات، اطلاعات و…

رابطه موفق زمانی شکل می گیرد که گیرنده همان پیامی را دریافت کند که مدنظر فرستنده بوده است.  البته به نظر می رسد پیشرفت های اخیر تکنولوژی که باعث به وجود آمدن امکاناتی در زمینه برقراری ارتباطات مجازی شده، منجر به ایجاد فرصت ها و البته تهدیدهایی در روابط اجتماعی شده است. سرعت و گستره ای که فضای مجازی در امکان برقراری روابط اجتماعی فراهم کرده تاثیر زیادی در تسهیل امور، پیشرفت کسب و کارها و ارتباط راحت و کم هزینه داشته؛ اما از طرفی تهدیدهایی از جمله رواج شایعات، فرصت سوزی و تهدید امنیت در فضای اینترنتی را نیز به همراه دارد.

لزوم وجود و نیاز به ارتباطات و اهمیت آن می طلبد تا مهارت هایی برای بهبود و تقویت آن فرا بگیریم. در این نوشته برآنیم تا مواردی را جهت داشتن روابط اجتماعی قوی مرور کنیم؛ تا برای رفع نیازها، ارتباط مفید با دیگران و یا رشد کسب و کارمان بهتر عمل کنیم.

۱. اصلاح نکات منفی

برای داشتن روابط اجتماعی قوی بهتر است قبل از اعمال هر نکته و مهارت مثبت در رفتار خود، تلاش کنید تا نقایص رابطه های خود را بیابید و آنها را اصلاح کنید. گاهی صرف وقت بیشتر برای اطرافیان و یا قرار دادن خود به جای دیگران در حین برقراری ارتباط، ما را در درک اشتباهات و یا نقص هایمان کمک می کند. برای اینکه روابط اجتماعی قوی داشته باشیم، گاهی فقط اصلاح اشتباهات گذشته کمک بزرگی به ما می کند؛ و گاهی نیز یک شروع خوب است که فرصت و امکان مناسب را فراهم می کند تا بتوانیم مهارت های مناسب را در ادامه جایگزین کنیم.

۲. برای روابط اجتماعی قوی ، اول به خودتان برسید!

انرژی داشتن باعث می شود روابط اجتماعی قوی نیز داشته باشید. اینکه به فکر خودتان باشید، برای خودتان وقت صرف کنید و به شادی و سلامتتان اهمیت بدهید، جلوی فراموش شدن خودتان را می گیرد. زمان هایی را برای گذراندن با دوستان، تماشی فیلم های کمدی، گردش، استراحت و ورزش کافی قرار بدهید تا تندرست و پر انرژی بمانید.

۳. بیان احساسات

چگونه روابط اجتماعی قوی داشته باشیم؟

روابط اجتماعی قوی ایجاب می کند احساسات خود را همان گونه که هستند بیان کنید؛ حتی اگر باعث ناراحتی دیگران بشوند. چون این حق شما و دیگران است که از احساسی که در شما ایجاد شده، بدون هیچ پرده پوشی خبردار بشوند. کتمان احساسات و فوران کردن آنها در شرایطی دیگر که حاصل انباشت نابخردانه آنهاست، می تواند مخرب روابط اجتماعی قوی باشد. در حالیکه بیان احساس و رسیدگی در طی زمان به آنها می تواند شرایط را متعادل کند.

۴. رعایت صداقت و وضوح در کلام

برای داشتن روابط اجتماعی قوی ، در رفتار و بیان نظرات و یا احساسات خود صادق باشید. بسیار مهم است که در عین داشتن صداقت و صراحت کلامی که ناشی از عدم رو در وایسی یا خجالت است، ادب و احترام افراد را حفظ کنید. نکته مهم در این میان نحوه انتقال دادن این صداقت است که باید با وضوح باشد تا مخاطب را به اشتباه و حدس و گمان متوسل نکند. در غیر اینصورت مجددا مخاطب از واقعیت دور می شود و تلاش ما برای داشتن روابط اجتماعی قوی به هدر خواهد رفت.

۵. جستجوی نکات مشترک

تفاوت ها همیشه جذابیت به همراه ندارند؛ اتفاقا گاهی سبب ایجاد اختلاف شده و رابطه ایجاد شده را به ضعف می کشانند. روابط اجتماعی قوی بیشتر بر اساس نکات مشترک و مشابه شکل می گیرد و یا تقویت می شود. نکات مشترک هم برای شروع یک رابطه مناسب اند و هم زمینه همدلی، وحدت و تفاهم را ایجاد می کنند. نکات مشترک را در مخاطبان بیابید و حول آنها رابطه تان را مدیریت کنید.

۶. تقویت مهارت شنیدن

برای ایجاد و تقویت روابط اجتماعی قوی باید شنونده خوبی باشیم و خوب گوش دادن را تمرین کنیم. یک شنونده خوب کسی است که حرف مخاطب را قطع نمی کند، او را تشویق به ادامه دادن صحبت هایش می کند، هنگام گوش دادن همزمان کار دیگری انجام نمی دهد، در حین گوش دادن به پاسخ خود فکر نمی کند بلکه به سخنان گوینده توجه می کند، زبان بدن مناسب به کار می برد و ارتباط چشمی مداوم برقرار می کند.

۷. ابراز همدلی در روابط اجتماعی قوی

در ارتباط های اجتماعی، افراد اغلب با یکدیگر همدلی می کنند. یعنی خود را جای فرد دیگر می گذارند و تجربه او را درک می کنند. در نتیجه احساساتشان با یکدیگر مشترک می شود، شادی و غم یکسانی را درک می کنند. و به طور کلی افراد سیستم حسی مرتبطی می یابند. روابط اجتماعی قوی می طلبد که فرد این همدلی را ایجاد و ابراز کند تا مخاطب به او اعتماد کند و رابطه عمیقی بین آنها شکل بگیرد. یکدیگر را باور کنند و دست به قضاوت در مورد یکدیگر نزنند.

۸. ابراز علاقه و توجه

برای بهبود و ایجاد روابط اجتماعی قوی نشان دادن علاقه یکی از راه های بسیار مفید است که البته در افراد مختلف به شکل های متفاوت اتفاق می افتد و روش یکسانی برای این مورد وجود ندارد. گاهی فردی به صورت کلامی ابراز می کند؛ فردی با انجام دادن یک کار یا کمک کردن و یا خریدن هدیه. به هر صورت هر فرد با یک سری از اعمال احساس دلپذیر خود را در مورد دیگران باید بروز بدهد تا او را متوجه علاقه و توجه خود کند. در پی این بروز و اطلاع و بی تفاوت نبودن، روابط اجتماعی قوی تری ایجاد خواهد شد که رو به سمت پایداری نیز خواهد گذاشت.

۹. پرسشگر باشید تا سخنگو

به جای اینکه مدام گوینده باشید و از خودتان صحبت کنید، سعی کنید این فرصت را به دیگران بدهید تا آنها حرف بزنند و شما گوش بدهید. مردم دوست دارند که در مورد خودشان صحبت کنند؛ اگر شنونده های خوبی داشته باشند که پرسش های خوبی نیز از آنان بپرسند نه سوال هایی که حالت بازجویی داشته باشند. سوالاتی که باعث مرور خاطرات شوند، عقیده یا حس آنها را یادآوری کنند، تجربه و پند آنها را درخواست کنند و شوق گوینده را برای ادامه دادن صحبت برانگیزند. روابط اجتماعی قوی حاصل چنین تلاشی خواهد بود.

۱۰. استفاده از زبان بدن

برای داشتن روابط اجتماعی قوی فقط مهارت های کلامی نیستند که اثرگذارند. بلکه نحوه ی استفاده از زبان بدن نیز نقشی تعیین کننده در کیفیت ارتباط با دیگران دارد. گاهی در یک رابطه بدون بیان واژه های زیاد، پیام های بسیاری را با حرکات بدن می توان انتقال داد و دریافت کرد. توجه به این نکته و یادگیری مهارت های مربوط به آن نیازمند بررسی بیشتر در یک نوشته اختصاصی است ولی آشنایی با جایگاه آن در روابط اجتماعی قوی اشاره به این مهارت را در این بحث ایجاب می کرد.

۱۱. برای ایجاد روابط اجتماعی قوی لبخند بزنید!

اولین و ماندگار ترین تصویری که از چهره و ارتباط یک فرد در ذهن دیگران شکل می گیرد، لبخند روی صورت آنهاست. طبق تحقیقات افراد با اعتماد به نفس، بیشتر لبخند می زنند. لبخند داشتن به معنی باز بودن همیشگی لب ها نیست. بلکه به صرف خوب بودن حال درونی، می توان لبخند ملایمی را در گوشه لب افراد مشاهده کرد. لبخند نورون های مغز دیگران را برای لبخند زدن متقابل فعال می کند و این در شکل گیری روابط اجتماعی قوی موثر است.

چگونه روابط اجتماعی قوی داشته باشیم؟

۱۲. رعایت ادب

مودب بودن و رعایت آداب، امکان برقراری روابط اجتماعی قوی را تقویت می کند؛ و به مخاطب شما اطمینان بیشتری برای داشتن یک رابطه موفق با شما می دهد. گفتن چیزهایی مثل “لطفا” “متشکرم”، “خواهش می کنم” و… می تواند از نمونه های رعایت آداب سخن گفتن باشد.

۱۳. برای داشتن روابط اجتماعی قوی مثبت گرا باشید

در شرایط سخت که اتفاقات ناگواری به وقوع پیوسته، تأکید بر جنبه های منفی که سریع شیوع پیدا می کند به روابط اجتماعی قوی آسیب می رساند. پس باید سعی کرد در چنین شرایطی به نیمه ی پر لیوان نگاه کرد و شرایط را تحت کنترل درآورد. در اینصورت شما می توانید مروج امید باشید و دافعه کمتری داشته باشید.

۱۴. اجتناب از غیبت و بدگویی

شخصیت هر فرد را از نحوه صحبت و قضاوت او در مورد دیگران می توان شناخت و برای برقراری ارتباط با او تصمیم گرفت. از همین الگو می توان نتیجه گرفت که او در آینده در مورد شما چگونه قضاوت خواهد کرد. پس باید سعی کنید در قضاوت هایتان در مورد دیگران منصف باشید و از غیبت کردن بپرهیزید تا روابط اجتماعی قوی داشته باشید. انسانی که در اجتماع با تامل حرف می زند، حالت دافعه کمتری دارد.

۱۵. خودتان را بپذیرید و با افراد جدید همچون دوستانتان برخورد کنید

اگر ظرفیت ها، توانمندی و نقاط قوت خود را باور کنید، می توانید آنها را به کار ببندید. همچنین نقاط ضعفتان را بشناسید و برطرف کنید تا به روابط اجتماعی قوی دست پیدا کنید. بر ترس و خجالتتان غلبه کنید و با تمرین کردن شروع به برقراری ارتباط صحیح با افراد جدید کنید تا بتوانید مهارت های برقراری ارتباط را در خود تقویت و روابط اجتماعی قوی داشته باشید.

۱۰ استراتژی ساده برای توقف حسادت به دیگران

۱۰ استراتژی ساده برای توقف حسادت به دیگران

حسادت به دیگران تنها انرژی شما را می کاهد

حسادت به دیگران سمی است که تعادل زندگی شما را برهم می زند و روابط تان را تیره و تار می کند. حسادت در درجه اول فقط بر شخصی که این احساسات را تجربه می کند، تاثیر می گذارد، اما بسته به واکنش فرد می تواند تاثیرات ثانویه دیگری در این رابطه داشته باشد. برخی افراد حسادت به دیگران را در روابط عاشقانه تجربه می کنند. آنها حسادت را راهی برای ابراز عشق و علاقه خود به شریک زندگی شان می دانند. برخی دیگر به موفقیت دیگران و یا وضعیت مالی آنها حسادت می کنند. اما در نهایت باید بدانیم که حسادت بیمارگون سلامت زندگی شما را تهدید می کند.

 

در این مقاله، ۱۰ روش ساده برای جلوگیری از حسادت به دیگران را به شما می گوییم.

با توجه به مضرات احتمالی حسادت، برای کاهش این احساسات در زندگی چه کاری می توانید انجام دهید؟ در اینجا چند راهکار برای تغییر این وضعیت ارائه شده است.

۱. مسئولیت حسادت به دیگران را بر عهده بگیرید.

شما باید به خودتان اعتراف کنید (حداقل به خودتان) که به دیگران حسادت می کنید. نمی توانید دیگران را به خاطر احساس حسادت خود مقصر بدانید. واقعیت این است که، اغلب مردم فکر می کنند که بخاطر رفتارهای شخص دیگر حسادت می کنند. اما این احساس ناشی از افکار یا واکنش شما به یک وضعیت است.

اذعان به اینکه حسود هستید می تواند به منزله تهدیدی برای شما محسوب شود چرا که نقاط ضعف و ناامنی های خود را تایید می کنید. با این حال، برای کنار آمدن با این احساسات، باید این واقعیت را تایید کنید.

۲. این واقعیت را بپذیرید که دوست داشتن یک فرد ممکن است به شما صدمه بزند

۱۰ استراتژی ساده برای توقف حسادت به دیگران

وقتی عاشق می شوید، بعضی مواقع در معرض خطر طرد شدن هستید. در بعضی موارد ممکن است فردی که دوستش دارید شما را ترک کند و یا به دلایلی دیگر در زندگی شما حضور نداشته باشد. تجربه طرد یا خیانت از طرف فردی دیگر، این احساس را در شما بوجود می آورد که اساساً مشکلی در شما وجود دارد.

طرد شدن به شما آسیب می زند، اما صدمات طولانی مدت ناشی از این است که صدای درونی انتقادی شما پس از گذشت حادثه بر شما تاثیر می گذارد.

وقتی به انتقاد از خود گوش می دهید که موجب ناامنی شما می شود، خطر می کنید و مانند کسی که کمتر شبیه هستید می شوید و بیشتر به شخصی که صدای داخلی شما ادعا می کند، شبیه می شوید.

این واقعیت را بپذیرید که دوست داشتن کسی احتمالا منجر به صدمه دیدن شما می شود. وقتی عاشق می شوید، باید بدانید که در بعضی مواقع در معرض خطر طرد شدن هستید.

۳. خودآگاهی تان را افزایش دهید تا مسیر بهتر را بشناسید

غلبه بر حسادت به دیگران با آگاهی از خود شروع می شود، زیرا تنها در شرایطی که خودآگاهی داشته باشید می توانید تشخیص دهید که داستان های موجود در سر شما فریب دهنده هستند.

بدون خودآگاهی، به احتمال زیاد فکر می کنید شرایط ثابت و بدون تغییر است. و زمانی که کسی را می بینید که عملکردی بهتر از شما دارد، به جای اینکه به این موضوع توجه کنید که چگونه می توانید پیشرفت کنید، ذهن شما درگیر لحظه فعلی می شود.

به همین دلیل است که مقایسه شما را فریب می دهد، همیشه افرادی را پیدا خواهید کرد که از شما بهتر هستند و وقتی خود را با آنها مقایسه می کنید، فرض می کنید که شرایط ایستا است و شما توانایی پیشرفت نخواهید داشت.

اما اگر خودآگاه داشته باشید درک می کنید که از چه نعماتی برخوردارید و موارد مثبت زندگی خودتان را شاهد باشید.

۴. بابت فردی که هستید، از خود قدردانی کنید

قدردانی از دیگران بسیار خوب است، اما نباید فراموش کنید که از خودتان نیز مراقبت کنید. اغلب، هنگام مقایسه خود با اطرافیان، احساس ناامنی و افسردگی می کنیم. به عنوان مثال، اگر دوستی داشته باشید که از شما ورزشکار بهتری باشد، یا فردی که در حرفه خود موفق تر است، ممکن است به او حسادت کنید. در این موارد، شما باید مهارت های خود را در زمینه های دیگری قابل ستایش است، یادآوری کنید. شاید شما یک پیوند خانوادگی قوی داشته باشید یا به خاطر داشتن حافظه عالی خود شناخته شده باشید.

۵. زخم های خود را بهبود بخشید و از گذشته رها شوید

۱۰ استراتژی ساده برای توقف حسادت به دیگران

شما ممکن است در گذشته رابطه آسیب زایی داشته باشید که غریزه طبیعی شما حسادت به دیگران را برانگیزد. در این حالت به خود بگویید که جایی برای این احساس در زندگی خود ندارید و می خواهید از شر آن رها شوید. سپس چند نفس عمیق بکشید و تصور کنید که این احساس حسادت به دیگران ذهن شما را رها می کند. این کار را هر چند وقت یکبار انجام دهید تا آرامش بیشتری پیدا کنید.

 

۶. بیاموزید که چگونه خود را از نارضایتی و عصبانیت رها کنید

آیا هنگامی که فردی به شما آسیب می رساند، به مرور حوادث گذشته ادامه می دهید؟ آیا به خودتان اجازه می دهید که به خاطر اتفاقاتی که سالها پیش اتفاق افتاده است، خودتان را آزار دهید؟ این احساسات شدید عصبانیت شما را از حرکت به جلو باز می دارد. آنها به نفع شما نیستند، و قطعاً گذشته را تغییر نمی دهند.

از نظر برخی افراد، عصبانیت به بخشی بزرگ از هویت آنها تبدیل می شود که بابت هر اشتباهی و هر فرصت از دست رفته ای در زندگی، آرامش آنها را بر هم می زند. با این حال، اکثر مردم تا حد زیادی کنترل بر احساسات و عواطف خود را دست کم می گیرند. وقتی توانایی تشخیص احساسات خود را پیدا کنید، این قدرت را دارید که تصمیم بگیرید با آنها چه کار کنید.

۷. احساسات منفی را به نقاط قوت تبدیل کنید

حسادت به دیگران را به کانالی برای رسیدن به منافع شخصی خود تبدیل کنید. ما با شناسایی مسئله، با تمرکز روی آنچه از دست رفته است و پر کردن آن خلاء مشکلات را حل می کنیم. اگر می دانید که شما موفق نیستید و متوجه سود و موفقیت شخص دیگری می شوید، فکر کردن به این موضوع که کسی قصد دارد چیز مهمی را از شما بگیرد، شما را به جایی نمی رساند. از آن احساسات برای بهبود خود استفاده کنید.

مهم نیست که به چه چیزی حسادت می کنید، کافی است به این سؤالات ساده ای که وجود دارد پاسخ دهید: آنچه انجام می دهید در راه رسیدن به آنچه می خواهید قرار دارد؟ چه چیزی شما رو عقب نگه داشته است؟ آیا یک مانع واقعی وجود دارد، یا از چیزی می ترسید؟ آیا محدود هستید یا مردد هستید؟ به ریشه تفکرات خود برسید و به حسادت خود اجازه دهید تا پله ای برای رسیدن به موفقیت شما شود.

۸. به شریک زندگی خود بگویید که به او اعتماد دارید

اگر نمی توانید به شریک زندگی خود اعتماد کنید، باید او را رها کنید. در غیر این صورت، ایجاد اعتماد واقعی و صادقانه حائز اهمیت است. اگر شریک زندگی تان به شما می گوید که فردی از جنس مخالف فقط دوست او است، باید او را باور کنید.

پذیرفتن این امر بدان معنی است که می دانید شریک زندگی تان هرگز به شما خیانت نمی کند. اگر به همسرتان عشق و احترام صادقانه ای ببخشید، حسادت و احساس عدم امنیت شما از بین می رود.

۹. بر اساس حسادت به دیگران عمل نکنید.

احساس حسادت در یک رابطه طبیعی است، به خصوص اگر تهدیدی از طرف شخص دیگری وجود داشته باشد. این مشکل هنگامی بوجود می آید که شما بر اساس آن احساسات رفتار می کنید و از شما امکان قضاوت بهتر را می گیرد.

اگر شروع به حسادت به دیگران کردید، لحظه ای تمرین کنید تا ذهن و بدن خود را آماده کنید تا دقیقاً آنچه را که احساس می کنید درک کنید. زمانی که آرام شدید، باید موضوع را با شریک زندگی خود مطرح و حل کنید.

رفتار هایی که همراه با احساس حسادت مانند اتهام به دیگران، احتمالاً رابطه شما را به خطر می اندازند. متوقف شوید و به خود بگویید، “من حسادت می کنم، اما لازم نیست که بر اساس آن رفتار کنم.”

 

۱۰. یاد بگیرید که به تنهایی خوشحال باشید.

اگر در همه چیز شکست خورده اید و خود را تنها می بینید، یاد بگیرید که  چگونه به تنهایی احساس خوشبختی کنید و این به شما در ایجاد رابطه بهتر با دیگران کمک می کند.

داشتن یک رابطه سالم با خود به این معنی است که شما می توانید برای خود به عنوان یک شخص ارزش قائل شوید و نقاط قوت و ضعف خود را تایید کنید. این بدان معناست که شما هر روز با تمرین مراقبت از خود، احترام و عشق به خود، وقت خود را پر می کنید.

 

کلام نهایی درباره حسادت به دیگران

در حالی که ممکن است حسادت به دیگران شما را از موفقیت و احساس شادمانی واقعی در زندگی باز دارد، اما با تمرین این نکات می تواند منجر به موفقیت شما نیز شود. با تمرین می توانید تشخیص دهید که حسادت چه موقع شروع می شود و به جای اینکه به آنها اجازه دهید شما را کنترل کنند، شما می توانید آنها را کنترل کنید.

امیدواریم استراتژی های ارائه شده در این مقاله شما را ترغیب کند که از حسادت به دیگران دست بردارید و در رابطه بهتر با خودتان و با اشخاصی که به آنها اهمیت می دهید، تلاش کنید.

8 اشتباه رایج در ارتباط با دیگران

۸ اشتباه رایجی که در ارتباط با دیگران مرتکب می شویم!

ارتباط با دیگران الزاما در زندگی اجتماعی انسان ها وجود. اهمیت ارتباطات بر کسی پوشیده نیست. این نتیجه ارتباط با دیگران است که می تواند دنیای ما را بسازد و یا آن را نابود کند. ارتباط نامناسب، رابطه های ضعیف و شکننده را به دنبال می آورد که ممکن است باعث شکست جدی در روابط عاطفی و زندگی شود. پس نحوه ی برقراری ارتباط بسیار مهم و تعیین کننده است.

این نتیجه ارتباط با دیگران است که موقعیت های آینده ما را تحت تأثیر قرار می دهد و می تواند مخرب و یا سازنده عمل کند.

همیشه ما مقصر نیستیم!

برخی از مردم واقعا مهارت ارتباطی خوبی دارند و اشتباهات کمی در ارتباط با دیگران مرتکب می شوند. با این حال بیشترمان به طور کامل و صحیح از اشتباهاتمان در ارتباط با دیگران خبر نداریم. این یک امر اجتناب ناپذیر است که همه ما اشتباهاتی را در ارتباطاتمان مرتکب نشویم. چرا که در هیچ دوره ای از تحصیل و یا زندگی مان به طور صحیح و کافی مهارت های ارتباطی را فرا نمی گیریم. در کدام کتاب درسی ما بطور کامل و جامع در مورد این موضوع پرداخته شده است؟ و یا به ما یاد داده اند که برای گفت و گو و بحث با دیگران، چطور پیش برویم؟ هنگام گوش دادن به دیگران چه حرکات و یا کلماتی را استفاده کنیم؟ و یا عقاید و احساسمان را در قالب چه جملاتی برای دیگران بیان کنیم که زدگی ایجاد نکند؟

گاهی اشتباهات ما در برخی ارتباط ها نه تنها زیان آور که خجالت آور هم می شوند. مثل وقتی که پیامی را بدون چک کردن فرستاده باشید و سپس متوجه شوید که اشتباه فاحشی در آن مرتکب شده اید. در نتیجه عواقب بدی مثل لطمه خوردن به آبروی تان یا وجهه ی حرفه ای شما و یا حتی رنجاندن مخاطب شما به همراه داشته باشد.

انسان ذاتا موجود اجتماعی است و از ارتباط برقرار کردن با دیگران نمی تواند اجتناب کند. پس با آغوش باز به سراغ آن بروید که مهارت های لازم را فرا بگیرید و از آن ها استفاده کنید. دغدغه هایتان را رفع کنید و از مزایای یک ارتباط خوب با دیگران لذت و سود کافی را ببرید.

امروزه مهارت های لازم برای زندگی را در قالب رفتار های عملی کوچک ولی دقیقی گرد آوری کرده اند که یکی از آن ها مهارت های ارتباط با دیگران است. چون برای ارتباط صحیح با دیگران باید تلاش کافی را به کار ببرید. اصول و فرآیندهای این موضوع بحث مفصلی است که در این مقال نمی گنجد. در این نوشته بر آنیم که اشتباهات رایج در ارتباط با دیگران را به شما معرفی کنیم. تا بتوانید در قضاوت خودتان بهتر عمل کنید. مواردی که در زیر می آیند می تواند برایتان مناسب باشد.

8 اشتباه رایج در ارتباط با دیگران

۸ اشتباه رایج در ارتباط با دیگران

۱- انتخاب راه ارتباطی اشتباه

به یاد داشته باشید که هر پیامی را از هر طریقی به مخاطب خود ارسال نکنید. برخی پیام ها مثل خبرهای بد را به طور حضوری و رو در رو به افراد انتقال دهید تا متوجه عکس العمل کامل آن ها و وضعیت روحی جسمی شان شوید.

زبان بدن شما در ملاقات حضوری می تواند فرد مقابل را برای شنیدن پیام تان آماده تر کند. در حالی که ارسال پیامک و یا ایمیل که حتی در آن لحن شما هم منتقل نمی شود، ممکن است رنجش خاطر دیگران را به همراه داشته باشد. علاوه بر حتی گاهی لحن و منظور پیام های با محتوای خوب نوشتاری هم ممکن است مورد سوبرداشت واقع شود.

در عین حال گاهی استفاده از راه های ارتباطی مانند ارسال پیام متنی می تواند برای انتقال پیام شما تسهیل گر باشد. مثل زمانی که می خواهید به درخواست غیر منطقی کسی که با او رو در بایستی داشته و اغلب اوقات از نه گفتن به او اجتناب می کنید، به راحتی عقیده مخالف خود را بیان کنید. در هر صورت در ارتباط با دیگران باید حواستان باشد که چه پیامی را به چه کسی و از چه راهی منتقل می کنید. حتما پیامدهای آن را در نظر بگیرید و موقعیت را درست بسنجید.

۲- عدم تماس چشمی

وقتی کسی با شما حرف می زند انتظار دارد همه حواستان به او باشد و به موقع با او همراهی کرده و عکس العمل نشان دهید. اینکه در هنگام ارتباط با دیگران، مشغول گوشی و یا لپ تاپ خود هستید یا به صدا های اطراف بیش از حد عکس العمل نشان می دهید، گوینده را از ادامه ی ارتباط خود مأیوس می کند. حس بدی که شاید خودتان نیز در ارتباط با دیگرانی که همین رفتار را با شما کرده اند تجربه کرده باشید. پس آنچه را برای خودتان نمی پسندید برای دیگران هم نپسندید و انجام ندهید.

۳- احساساتی حرف زدن

زمانی که هیجان بر شما غلبه می کند و از حالت منطقی خارج شده و مثلا به شدت عصبانی و یا غمگین هستید، در کیفیت ارتباط با دیگران محتاط باشید. ابتدا اجازه بدهید تا احساس تان فروکش کند و به تعادل برسید، منطق و عقلانیت خود را بیابید. سپس به رابطه تان رسیدگی کنید و مثلا صحبت را ادامه دهید. چه بسا حالت هیجانی که بر شما قالب شده باعث شود مرتکب رفتار و یا صحبت هایی بشوید که بعدا پشیمان شوید.

8 اشتباه رایج در ارتباط با دیگران

۴- نداشتن زبان بدن مناسب

حدود نود درصد معنا و محتوای پیام شما از طریق زبان بدن تان به مخاطب منتقل می شود. پس هر مقدار ضعفی که در آن داشته باشید منجر به نقص ارتباط با دیگران خواهد شد.

برای مثال نحوه دست دادنتان به دیگران را در نظر بگیرید. دست دادن می تواند انواع مختلفی مثل، دست دادن سریع و بدون فشردن دست طرف مقابل. یا مثلا فشردن دستان طرف مقابل به گرمی و گرفتن آرنجش با دست دیگرتان، میزان صمیمیت بیشتری را به نمایش می گذارد.

یا مثلا وقتی دیگری در حال صحبت کردن با شما است و شما دستان تان را زیر چانه خود گذاشته و به او خیره شده اید. این حالت بدن شما، پیغام بی علاقگی از صحبت های فرد مقابل را به او مخابره می کند.

۵- نداشتن عکس العمل کافی در ارتباط با دیگران

مخاطب شما با عکس العمل های شما تشخیص می دهد که چقدر متوجه منظورش شده اید و یا به چه میزان به او توجه می کنید. شما باید با بیان برداشت خود یا تکرار جمله خود او و پرسیدن این سوال که آیا درست متوجه شده ام به او بازخورد صحیح بدهید. در ارتباط با دیگران استفاده از عباراتی مثل “اممم…”، “اوهوم…”، “اوه…” و حالات چهره شما که با آن ها هماهنگ می شود، نشان دهنده ی توجه و همراهی تان با مخاطب است.

۶- فرار کردن از موقعیت های دشوار

گاهی اوقات در ارتباط با دیگران با موقعیت هایی مواجه می شوید که ترجیح تان بر عدم برقراری ارتباط است. اما همین عکس العمل ممکن است مشکلات جدیدی مثل از دست رفتن فرصت را به وجود آورد و یا جرأت شما را به کل از بین ببرد.

برای مواجهه با این وضعیت، آمادگی خود را بالا ببرید. علاوه بر اینکه روی نوع ارتباط تان متمرکز می شوید، مخاطب تان را نیز به تأمل در رفتارش متوجه کنید. سعی کنید بازخوردهای شفاف و کاربردی به او بدهید به زبان بدن تان مسلط باشید و آرامش تان را حفظ کنید.

در بلا بودن به از بیم بلاست. ماندن در شرایط انفعال، و عدم ارتباط با دیگران راه حل درستی برای شما نخواهد بود.

8 اشتباه رایج در ارتباط با دیگران

۷- قاطع نبودن

قاطعیت یعنی بیان خواسته یا نیازتان در کمال ادب و آزادی بیان، در عین اینکه نیازها و خواسته ها و احترام دیگران را حفظ می کنید و خطوط قرمز را رعایت می کنید. قاطعیت شما تصویری کاملا شفاف و بدون ابهام از شما به دیگران معرفی می کند. همین موضوع مخاطب شما را از حدس و گمان و یا برداشت های غلط در مورد شما رها می کند. همچنین به شما کمک می کند در ابراز نظر مخالف و یا گفتن نه، راحت تر باشید. در حالی که عدم قاطع بودن هم بر شناسایی نیازهای خودتان و هم بر برداشت دیگران، خدشه وارد می کند.

۸- عدم توجه به تفاوت ها

در محیط های امروزی، افراد تفاوت های بسیاری از نظر فرهنگی، مذهبی، توانایی و گرایشی با یکدیگر دارند. همین موضوع منجر به تنوع های زیادی شده است که می تواند رابطه با دیگران را تحت تأثیر قرار دهد. پس داشتن قضاوت های بدون اطلاعات کافی و یا نگاه یکسان و یک جانبه می تواند در ارتباط با دیگران، ما را ضعیف کند و چهره ی بدی از ما به نمایش بگذارد.

در ارتباط با دیگران سعی نکنید فقط تحلیل و یا برداشت خودتان را تحمیل کنید و یا آن را حق جلوه دهید و بقیه را از ابراز نظرشان منصرف کنید. با حوصله به صحبت های مخاطبتان گوش دهید و به او فرصت بدهید تا درباره دیدگاهش صحبت کند. اجازه دهید از تجربه هایش بگوید تا احساس کند که او را درک می کنید.

صعه صدر و ظرفیت خودتان را حتی برای شنیدن حرف های مخالف خودتان بالاتر ببرید و یاد بگیرید که با تفاوت های دیگران کنار بیایید. نیازها و نظرات افراد دیگر را در نظر بگیرید و در ارتباط با دیگران سازگاری بیشتری نشان دهید. خصوصا در ارتباط با کسانی که برای اولین بار با او ملاقات می کنید، این مورد را رعایت کنید.

نتیجه

کلام آخر اینکه اگر این ۸ اشتباه رایج را در ارتباط با دیگران تا حد امکان کنار بگذارید، شاهد بهتر شدن ارتباط تان با دیگران و نهایتا بهبود کیفیت زندگی خودتان خواهید شد. در این حالت آرامش و احساس رضایت درونی بیشتری را احساس خواهید کرد.

ایجاد روابط موثر

ایجاد روابط موثر یعنی بالا بردن کیفیت رابطه، امری مهم در زندگی شخصی و اجتماعی محسوب می شود.

از طریق ادب و نزاکت و تواضع، مهربانی و توجه، صداقت، احساس تعهد و خوش قول بودن می توانیم پشتوانه عاطفی معتبری برای روابط خود ایجاد کنیم . از شش راه می توان کیفیت هر رابطه ای را اعتبار و تعالی بخشید.

این شش طریق عبارتند از :

۱- مهربانیهای ساده کوچک: تشکر و قدردانی و احوالپرسی و تحسین و نزاکت و ادب.

۲- صداقت: به همین سادگی، کافی است انسان صادقی باشید.

۳- تصریح و تشریح توقعات: یا مدیریت انتظارات.

۴- وفاداری: فرض کنید همکار هستیم و داریم درباره سرپرست خود حرف می زنیم و من پشت سر او بد گویی می کنم. آیا این فکر برایتان پیش نخواهد آمد که در غیاب شما نیز همین کار را خواهم کرد؟ کسانی که نسبت به غایبان وفادارند، به حاضران نیز وفادار خواهند بود.

۵- تمامیت وجود: یعنی حس تعهد نسبت به اصول، انطباق اندیشه و گفتار، با قصد و عمل و توجه مدام به استحکام منش خویش و در نظر گرفتن همه جنبه های روابط خود.

۶- صمیمانه پوزش بطلبید: هرگاه یکی از پنج مورد بالا را رعایت نکردید، بیاموزید به اشتباه خود اقرار و عذرخواهی کنید.

 

از کتاب هفت عادت مردمان مؤثر نوشته استفان کاوی

 

با شرکت در کارگاه ” معماری رابطه” دکتر یاوریان روابط خوب ایجاد کنید و روابط موجود خود را بهبود ببخشید.چ

ویدیوی دوره مقدماتی کارگاه ” معماری رابطه” را تهیه کنید

child-self-esteem

حرمت نفس کودکان

چگونه به فرزندم بیاموزم از خود دفاع کند

معمولا کودکان حدود دو سالگی در زمان بازی یکدیگر را هول میدهند، گاز میگیرند و یا کتک میزنند. آنها به شدت از رفتار همسالان خود خشمگین میشوند زیرا هنوز رابطه برابر را نیاموخته اند. کتک زدن در سن ٣ سالگی یا بعد از آن طبیعی نیست و نیاز به بررسی دارد.

آیا والدین باید دخالت کنند؟

این وظیفه کودکان در این محدوده سنی نیست که از خود مراقبت کنند. آنها نیاز دارند شخص بزرگسالی کنار آنها باشد تا اگر کودکی اقدام به زدن یا هول دادن دیگری کرد، فرد بزرگسال بدون داد زدن یا دعوا کردن او را متوقف کنند.

چه رفتاری داشته باشیم؟

زمانی که کار به برخورد فیزیکی رسید، به فرزندتون بیاموزید بهتر است دست خود را بالا بیاورد اگر لازم است دست طرف مقابل را بگیرد و بگوید نزن. با آموزش این رفتار به فرزند خود، شما به او می آموزید که در رابطه با دیگران میتواند حد و مرز مشخصی قرار دهد و از خود دفاع کند. اگر طرف مقابل به کار خود ادامه داد، فرزند شما باید محیط را ترک کند. با این کار به فرزندتان میاموزید که انسانهایی در زندگی سر راه ما قرار خواهند گرفت که دچار اختلالات رفتاری هستند، و عاقلانه ترین واکنش این است که با این افراد درگیر نشویم. ترک کردن محیط نه نشانه ترسو بودن شخص است، و نه دلیل بر بیعرضگی او میباشد، تنها نشان میدهد شخص فرق خوب و بد، و درست و غلط را میداند.

بچه های قلدر سراغ بچه های مظلوم و ساکت میروند. روی حرمت نفس فرزندتان کار کنید.

 

تربیت ما بیش از این نبوده است که به بزرگ‌ترها احترام بگذاریم، کلمات زشت نگوییم، پیش دیگران پای خود را دراز نکنیم، حرف‌شنو باشیم، صبح‌ها به همه سلام کنیم، دست و روی خود را با صابون بشوییم، لباس تمیز بپوشیم، دست در بینی نبریم و …

اما ساده‌ترین و ضروری‌ترین مسائل زندگی را به ما یاد ندادند.

کجا به ما آموختند که چگونه نفس بکشیم، چگونه اضطراب را از خود دور کنیم، موفقیت چیست، ازدواج برای حل چه مشکلی است، در مواجهه با مخالف چگونه رفتار کنیم …

در کودکی به ما آموختند که چموش نباشیم، اما پرسشگری و آزاداندیشی و شیوه‌های نقد را به ما نیاموختند.
داگلاس سیسیل نورث، اقتصاددان آمریکایی و برندۀ جایزۀ نوبل اقتصاد در سال ۱۹۹۳می‌گوید: «اگر می‌خواهید بدانید کشوری توسعه می‌یابد یا نه، سراغ صنایع و کارخانه‌های آن کشور نروید. اینها را به‌راحتی می‌توان خرید یا دزدید یا کپی کرد. می‌توان نفت فروخت و همۀ اینها را وارد کرد. برای اینکه بتوانید آیندۀ کشوری را پیش‌بینی کنید، بروید در دبستان‌ها؛ ببینید آنجا چگونه بچه‌ها را آموزش می‌دهند. مهم نیست چه چیزی آموزش می‌دهند؛ ببینید چگونه آموزش می‌دهند. اگر کودکانشان را پرسشگر، خلاق، صبور، نظم‌پذیر، خطر‌پذیر، اهل گفتگو و تعامل و برخوردار از روحیۀ مشارکت جمعی و همکاری گروهی تربیت می‌کنند، مطمئن باشید که آن کشور در چند قدمی توسعۀ پایدار و گسترده است.»

از «نفس کشیدن» تا «سفر کردن» تا «مهرورزی» به آموزش نیاز دارد. بخشی از سلامت روحی و جسمی ما در گرو «تنفس صحیح» است.

آیا باید در جوانی یا میان‌سالی یا حتی پیری، گذرمان به یوگا بیفتد تا بفهمیم تنفس انواعی دارد و شکل صحیح آن چگونه است و چقدر مهم است؟!

به ما حتی نگاه کردن را نیاموختند. هیچ چیز به اندازۀ «نگاه» نیاز به آموزش و تربیت ندارد. کسی که بلد است چطور ببیند، در دنیایی دیگر زندگی می‌کند؛ دنیایی که بویی از آن به مشام بینندگان ناشی نرسیده است.

هزار کیلومتر، از شهری به شهری دیگر می‌رویم و وقتی به خانه برمی‌گردیم، چند خط نمی‌توانیم دربارۀ آنچه دیده‌ایم بنویسیم. چرا؟ چون در واقع «ندیده‌ایم». همه چیز از جلو چشم ما گذشته است؛ مانند نسیمی که بر آهن وزیده است.

جان راسکین، آموزگار بزرگ نگاه، در قرن نوزدهم می‌گفت: «اگر دست من بود، درس طراحی را در همۀ مدارس جهان اجباری می‌کردم تا بچه‌ها قبل از اینکه به نگاه‌های سرسری عادت کنند، درست نگاه کردن به اشیا را بیاموزند.»

می‌گفت: «کسی که به کلاس‌های طراحی می‌رود تا مجبور شود به طبیعت و پیرامون خود، بهتر و دقیق‌تر نگاه کند، هنرمندتر است از کسی که به طبیعت می‌رود تا در طراحی پیشرفت کند.»

اگر در خانه یا مدرسه، یاد گرفته بودیم که چطور نگاه کنیم، چطور بشنویم و چطور بیندیشیم، انسانی دیگر بودیم.
انسانی که نمی‌‌تواند از چشم و گوش و زبان خود درست استفاده کند، پا از غار بدویت بیرون نگذاشته است؛ اگرچه نقاشی‌های غارنشینان نشان می‌دهد که آنان با «نگاه» بیگانه نبودند.

بسیارند پدرانی که نمی‌دانند اگر همۀ دنیا را برای دخترشان فراهم کنند، به اندازۀ یک‌بار در آغوش گرفتن او و بوسیدن روی او، به او آرامش و اعتماد به نفس نمی‌دهد.

عجایب را در آسمان‌ها می‌جوییم، ولی یک‌بار به شاخۀ درختی که جلو خانۀ ما مظلومانه قد کشیده است، خیره نشده‌ایم.

نگاه کردن، شنیدن، گفتن، نفس کشیدن، راه رفتن، خوابیدن، سفر کردن، بازی، تفریح، مهرورزی، عاشقی، زناشویی و اعتراض، بیشتر از املا و انشا نیاز به معلم و آموزش دارند.

رضا_بابایی

 

decision

بحران جنسی

«بحران جنسی» و ولع بیمارگونه به «لاکچری»

۱. اگر «بحران جنسی» را به داده‌های سیاسی/اقتصادی و فرهنگی جامعه ایران اضافه نکنیم، «تحلیل وضع موجود» ناممکن ا‌ست.
به این معنا، ما در کنار «مارکس»، به «فروید» نیز به شدت نیاز داریم.

۲. برخی از رفتارهای جمعی جامعه ایرانی را نمی‌توان تنها براساس گزاره‌های سیاسی/اقتصادی و فرهنگی توضیح داد. از همین رو لازم است آنجا که «جامعه شناسی» از توضیح یک پدیده در می‌ماند، به سراغ «روانکاوی» رفت.

۳. جامعه‌ای که از «بحران جنسی» رنج می‌برد، قطعا از «بحران سیاسی-اقتصادی-اخلاقی» نیز رنج می‌برد.

۴. انگیزه بسیاری از «فسادهای اقتصادی» ناشی از«بحران جنسی»ست. به عبارت دیگر، اگر میل جنسی به شکل سازمانیافته سرکوب نشده بود، شاید ما شاهد این حجم از «فساد اقتصادی» برای داشتن زندگی «لاکچری» نبودیم.

۵. ولع به«لاکچری» بیش از هر چیز حکایت از «بحران جنسی» جامعه دارد. در هیچ کجای جهان برای داشتن «رابطه جنسی» نیازی به این همه طلا و ویلا و ماشین شاسی بلند و برند نیست.

۶. فردی که برای جذب جنس مخالف لابی می‌کند تا «وام میلیاردی» بگیرد و با آن «مازراتی» بخرد را نمی‌توان تنها با «اقتصاد سیاسی» توضیح داد.

۷. فردی که برای به چشم فلان هنرپیشه سینما آمدن، از منابع ملی و صندوق های عمومی اختلاس می‌کند تا «تهیه کننده سینما» شود را نمی‌توان تنها با داده‌های «اقتصاد سیاسی» درک کرد. به عبارت دیگر، کسی که میلیاردها تومان از اموال عمومی را غارت می‌کند و به عرصه سینما می‌برد که درنهایت چهارتا هنرپیشه سینما را با اسم کوچک صدا کند، تنها با رجوع به آراء «فروید» قابل تحلیل است.

۸. ستایش ضمنی بخش‌هایی از جامعه از مفسدان اقتصادی را باید در پرتو «بحران جنسی» تحلیل کرد.

۹. تغییر الگوهای نسل جوان نیز تابعی از «بحران جنسی»ست. ما با نسلی مواجه‌ایم که هر روز صبح با رویای «دن بیلزریان» بودن از خواب برمی‌خیزد، نه «چه گوآرا»شدن.

۱۰. تبدیل شدن «مازراتی» به «هدف زندگی» تنها در جامعه‌ای رخ می‌دهد که با «کمتر از مازراتی» نیازها و غرایز جنسی و عاطفی قابل برآورده شدن نیست.

۱۱. جداسازی همه‌جانبه و سرکوب سازمان یافته میل، زنان را به «ابژه جنسی» مردان تبدیل کرده و متاسفانه بسیاری از زنان این موقعیت «کالابودگی» را پذیرفته‌اند.
بخش وسیعی از آنها به میانجی این سرکوب سازمان یافته، تجربه جنسی را نه در مقام یک «نیاز بدیهی» بلکه به شکل نوعی «باخت» و «خسران» تصور می‌کنند که در ازای آن حتما باید چیزی بیش از آن تجربه را بدست آورند: پول، تصاحب عاطفی طرف رابطه، تضمین ازدواج و…

۱۲. جداسازی همه‌جانبه و سرکوب سازمان یافته میل، بخش وسیعی از مردان را به «ریاضت‌کشان و بیماران جنسی»ای تبدیل کرده که در آنِ واحد هم از زنان متنفرند و هم شیفته.
«زن ستیزی»، «تعرضات کلامی و فیزیکی»، ولع عجیب برای «بیشترداشتن» و بیشتر دیده شدن به هر قیمت و در عین حال تقدیس های اغراق شده و گل درشت و… را باید در پرتوی این سرکوب و البته آن «امتناع» تفسیر کرد.

۱۳. جداسازی همه‌جانبه و سرکوب سازمان یافته میل، برای عرصه‌های به شدت محدود اجتماع عمومی (رخدادهای فرهنگی-هنری، فستیوال ها و جشنواره ها و آیین ها و…) کارکردی ثانویه پدید آورده است.

۱۴. دارا بودن بالاترین سرانه جستجوی محتوای پورنوگرافیک در ایران، همه چیز را درباره جداسازی همه‌جانبه و سرکوب سازمان یافته میل توضیح می‌دهد.

۱۵. در جامعه‌ای که بخش زیادی از زنان خود را «کالا» می‌بینند و بخش وسیعی از مردان خود را «خریدار»، «تجربه جنسی» به یک «تجارت طبقاتی» تبدیل می‌شود. تجارتی که نیروی محرکه و موجده و مولده آن «جداسازی جنسیتی» و سرکوب سازمان یافته میل است.

۱۶. ما در کنار «حاشیه‌نشینان اقتصادی» با پدیده «حاشیه‌نشینان جنسی» نیز در جامعه رو به رو هستیم.

۱۷. حجم «دریده گویی» و «گفتار پورنوگرافیک» نشانه «ریاضت جنسی»ست؛ بدین معنا آنها که زیاد درباره «سکس» حرف می‌زنند، کمترین تجربه را در این زمینه دارند.

۱۸. «بحران جنسی» همان نقطه‌ای ست که اصولگرا و اصلاح طلب مشترکا بر سرش سکوت می‌کنند و اولی آن را به «بی بندوباری» و دومی به «آسیب اجتماعی» تقلیل می‌دهد.

۱۹. فقط به میانجی فروید است که ما می‌دانیم آنها که به شکلی اغراق شده «منزه» و «مبادی آداب» جلوه می‌کنند، حادترین تخیلات جنسی را در سر می‌پرورانند.

۲۰. هر «تحلیلگر» یا «کنشگری» که درباره «بحران جنسی» سکوت می‌کند، باید درباره همه چیز سکوت کند.

✍ نادر فتوره‌چی

روزنامه‌نگار، مترجم و نویسنده

relationship

ارتباط موثر

هفت روش موثر در نفوذ بر دیگران

۱.در دید بودن ؛visiblity
دیده شدن احتیاج به کمک گرفتن و نماینده ندارد. در اشل کوچک گاهی یک سلام دوستانه تمام چیزی که برایمان احتیاج است را در پی خواهد داشت.
۲.ادب؛manner
اگر شخصی آداب خوبی نداشته باشد تمام ذهنیت مثبت اطرافیان را بر خود پایمال نموده. در واقع اخلاق خوب یکی از مهمترین روشهای ارتباط غیر کلامی در نفوذ بر دیگران است.
۳.مستقیم نگاه کردن؛gaze
تماس مستقیم چشمی در ارتباط با دیگران باعث ارزش‌دار کردن ارتباط خواهد بود.
۴.شناخت محیط ارتباطی؛space
۵.صوت و آوا ؛ voice
افراد با نفوذ اموخته اند که صدای عمیق طنین انداز، تاثیری چشمگیر در برقراری ارتباطی موثر با دیگران خواهد داشت.
۵.ژست‌وحرکت‌بدن‌درهنگام‌سخن؛ gesture
انسانهای بزرگ از این روش برای کارآمد جلوه دادن انتقال پیام‌های خود استفاده میکنند.
۶.تماس فیزیکی؛ touch
ارتباط لمسی بجا و بموقع شامل دست دادن، دست بر شانه طرف مقابل نهادن و.. در همدلی و ایجاد ارتباط دوستی تاثیر بسزایی خواهد داشت.
۷.لبخند؛ smile
افرادبا نفوذ کاملا با قدرت خلع سلاح لبخند آشنا هستند.

مرجع: کاریزما مشاور