اختلال شخصیت مرزی چیست؟ راه های درمانی اختلال شخصیت مرزی (BPD)

اختلال شخصیت مرزی چیست؟ راه های درمانی اختلال شخصیت مرزی (BPD)

اختلال شخصیت مرزی نوعی اختلال سلامت روان است که بر نحوه تفکر و احساس شما نسبت به خود و دیگران تاثیر می گذارد و باعث اختلال عملکرد در زندگی روزمره می شود. این اختلال شامل مسائل مربوط به تصویر ذهنی فرد، مشکل در مدیریت احساسات و رفتار و الگویی از روابط ناپایدار است.

اختلال شخصیت مرزی (BPD) شرایطی است که با مشکلاتی در تنظیم احساسات ایجاد می شود. این بدان معنی است که افرادی که BPD را تجربه می کنند احساسات شدیدی را برای مدت طولانی تجربه می کنند و بازگشت به حالت پایدار هیجانی پس از یک رویداد تحریک عاطفی برای آنها سخت است.

در اختلال شخصیت مرزی، فرد از ترک شدن و یا بی ثباتی ترس زیادی دارد و ممکن است در تحمل تنها بودن نیز مشکل داشته باشد. با این وجود عصبانیت شدید و نامناسب، بی انگیزگی و تغییر مکرر خلق و خوی ممکن است موجب فاصله دیگران از شما شود، حتی اگر تمایل به روابط دوست داشتنی و ماندگار داشته باشید.

اختلال شخصیت مرزی می تواند منجر به تکانشگری، خودپنداره ضعیف، روابط متزلزل و واکنش های شدید عاطفی به عوامل استرس زا شود. مقابله با خود تنظیمی نیز می تواند منجر به رفتارهای خطرناکی مانند خود آزاری (به عنوان مثال خود جرحی) شود.

اختلال شخصیت مرزی معمولاً در اوایل بزرگسالی شروع می شود. به نظر می رسد این وضعیت در اوایل بزرگسالی شدید تر شده و به تدریج با افزایش سن بهبود یابد.

اگر شما نیز اختلال شخصیت مرزی دارید، ناامید نشوید. بسیاری از مبتلایان به این اختلال با گذشت زمان با درمان بهتر می شوند و می توانند نحوه زندگی رضایت بخشی را یاد بگیرند.

افراد مبتلا به BPD نوسانات گسترده ای را تجربه می کنند و احساس بی ثبات و ناامنی زیادی دارند.

علائم اختلال شخصیت مرزی

این اختلال بر نحوه احساس شما نسبت به خودتان، نحوه ارتباط شما با دیگران و نحوه رفتارتان تأثیر می گذارد. علائم و نشانه های این اختلال شامل موارد زیر است:

_ فرد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی احتمالا ترس شدید از ترک شدن، دارد و حتی اقدامات جدی برای جلوگیری از جدایی و یا تصویر آن جدایی انجام می دهد.

_ این فرد ممکن است الگویی از روابط شدیدا ناپایدار، داشته باشد برای مثال در یک لحظه تصویری ایده آل از فردی داشته باشد و سپس ناگهان تغییر عقیده دهد و تصور کند که شخص به اندازه کافی به او اهمیت نمی دهد و یا انسان بی رحمی است.

_ تغییرات سریعی در هویت و تصویر فرد از خودش اتفاق می افتد که شامل تغییر اهداف و ارزش های او می شود، و خود به گونه ای تصور می کند که انگار اصلا وجود ندارد و یا بد است.

اختلال شخصیت مرزی چیست؟ راه های درمانی اختلال شخصیت مرزی (BPD)

_ دوره های پارانویا ناشی از استرس و از دست دادن تماس با واقعیت، از چند دقیقه تا چند ساعت در چنین فردی ادامه دارد.

_ رفتار تکانشی و پرخطر مانند قمار، رانندگی بی پروا، رابطه جنسی ناامن، پرخوری و یا سوء مصرف مواد مخدر، و خراب کردن یک موفقیت با ترک ناگهانی یک کار خوب یا پایان دادن به یک رابطه مثبت در این افراد مشاهده می شود

_ دوره های خلق و خوی شدیدا افسرده، تحریک پذیری یا اضطراب که از چند ساعت تا چند روز به طول می انجامد.

_ احساس خستگی مزمن

_ رفتار تهدیدآمیز و خودکشی یا آسیب به خود و خود جرحی، اغلب در پاسخ به ترس از جدایی رخ می دهند.

_ نوسانات گسترده ای در خلق فرد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی اتفاق می افتد که از چند ساعت تا چند روز به طول می انجامد و می تواند شامل محتوای خوشبختی زیاد، تحریک پذیری، شرم یا اضطراب باشد.

_ احساس پوچی مداوم

_ عصبانیت نامناسب و شدید، مانند از دست دادن و تغییر مکرر خلق و خوی، طعنه گزنده و یا تلخ و یا نزاع جسمی.

_ احساسات تجزیه ای مانند جدا شدن از افکار و احساس هویت متفاوت و یا افکار پارانوئید مرتبط با استرس. موارد شدید استرس همچنین می تواند به موارد سایکوتیک منجر شود.

چه زمانی باید به پزشک مراجعه کنید؟

اگر می دانید که هر یک از علائم یا نشانه های فوق را دارید، با پزشک و یا یک روانشناس صحبت کنید.

اگر افکار خودکشی دارید:

اگر خیالات یا تصاویر ذهنی در مورد صدمه زدن به خودتان و یا افکار خودکشی و خود جرحی دارید، با انجام یکی از این اقدامات فوراً کمک بگیرید:

_ بلافاصله با شماره صدای مشاور ۱۴۸۰، و یا اورژانس شهری ۱۱۵ و یا اورژانس روانپزشکی تهران به شماره ۴۴۵۰۸۲۰۰ تماس بگیرید.

_ با شماره تلفن اورژانس اجتماعی تماس بگیرید. در اورژانس اجتماعی ( وابسته به سازمان بهزیستی ایران) خط تلفن سه رقمی ۱۲۳ در جهت اورژانس های اجتماعی که خودکشی نیز بخشی از آنها است به صورت ۲۴ ساعته به ارائه خدمات می پردازد.

_ با روانشناس، پزشک یا سایر ارائه دهندگان خدمات بهداشتی تماس بگیرید.

_ با یک دوست نزدیک، آشنا قابل اعتماد یا همکار تماس بگیرید و درخواست کمک کنید.

_ اگر در انجمنی عضو هستید با شخصی از اعضای آن تماس بگیرید.

اگر علایم و نشانه های فوق را در یکی از اعضای خانواده یا دوستان خود مشاهده کردید، در مورد مراجعه به پزشک یا روانشناس با آن شخص صحبت کنید. اما شما نمی توانید کسی را مجبور به دریافت کمک کنید. اگر رابطه شما با آن شخص موجب ایجاد استرس قابل توجهی برای شما می شود، ممکن است مراجعه خودتان به یک درمانگر مفید باشد.

اختلال شخصیت مرزی چیست؟ راه های درمانی اختلال شخصیت مرزی (BPD)

علل اختلال شخصیت مرزی

مانند سایر اختلالات سلامت روان، علل اختلال شخصیت مرزی کاملاً مشخص نشده است. علاوه بر عوامل محیطی، مانند سابقه کودک آزاری و غفلت، اختلال شخصیت مرزی ممکن است به علت یکی از مواردی که در ادامه ذکر می کنیم مرتبط باشد:

۱- ژنتیک

برخی مطالعات درباره دوقلوهای همسان و ناهمسان و خانواده ها حاکی از آن است که اختلالات شخصیتی ممکن است به ارث برده شود و یا به شدت با سایر اختلالات سلامت روان در بین اعضای خانواده همراه باشد. در حالی که هیچ ژن یا مشخصات خاصی از ژنی مستقیماً باعث ابتلا به اختلال شخصیت مرزی نمی شود، تحقیقات نشان می دهد افرادی که دارای رابطه نزدیک خانوادگی با افراد مبتلا به این اختلال هستند ممکن است در معرض خطر بیشتری برای ابتلا باشند.

۲- ناهنجاری های مغزی

برخی تحقیقات آسیب به مناطق خاصی از مغز که در تنظیم احساسات، تکانشگری و پرخاشگری درگیر هستند را نشان داده اند. علاوه بر این، برخی مواد شیمیایی مغز که به تنظیم خلق و خو کمک می کنند، مانند سروتونین، ممکن است به درستی کار نکنند و یا تولید نشوند.

سیستم تنظیم عواطف ممکن است در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی متفاوت باشد، و نشان می دهد که برای برخی از علائم مبنای عصبی وجود دارد. به طور خاص، بخش هایی از مغز که احساسات و تصمیم گیری را کنترل می کنند ممکن است با یکدیگر ارتباط بهینه نداشته باشند.

عوامل خطرساز اختلال شخصیت مرزی

برخی از عوامل مرتبط با رشد شخصیت می توانند خطر بروز اختلال شخصیت مرزی را افزایش دهند. این موارد عبارتند از:

۱- استعداد ارثی

ممکن است در شرایطی که بستگان نزدیک مانند مادر، پدر، برادر یا خواهر شما دارای این اختلال و یا اختلال مشابه باشند، در معرض خطر بیشتری قرار گیرید.

۱- کودکی استرس زا

بسیاری از مبتلایان به این اختلال در دوران کودکی مورد آزار جنسی یا جسمی قرار می گیرند و مورد بی توجهی قرار می گیرند. برخی از افراد هنگام کودکی از والدین یا مراقبان نزدیک خود جدا شده اند و یا گم شده اند و یا آنها را به جهت سوء مصرف مواد یا سایر مشکلات سلامت روان از دست داده اند. برخی دیگر در معرض درگیری خصمانه و روابط خانوادگی ناپایدار بوده اند.

اختلال شخصیت مرزی چیست؟ راه های درمانی اختلال شخصیت مرزی (BPD)

عوارض اختلال شخصیت مرزی

این اختلال می تواند به بسیاری از مناطق زندگی شما آسیب برساند. و بر روابط صمیمی، شغل، تحصیل، فعالیت های اجتماعی و تصویر شما از خودتان تاثیر منفی بگذارد، در نتیجه:

_ تغییرات مکرر شغلی و از دست دادن سرمایه خود

_ عدم توانایی ادامه تحصیل و نیما کاره ماندن دوره آموزشی

_ بروز مسائل حقوقی مانند زندان

_ روابط پر از درگیری، استرس زناشویی یا طلاق

_ آسیب زدن به خود مانند بریدن عضوی از بدن

_ بستری شدن مکرر در بیمارستان

_ دخالت در روابط ناهنجار و سوءاستفاده دیگران از فرد مبتلا

_ حاملگی های غیرمترقبه، عفونت های مقاربتی، تصادفات وسایل نقلیه موتوری و درگیری جسمی به دلیل رفتارهای تکانشی خطرناک

_ اقدام به خودکشی

علاوه بر این شما ممکن است اختلالات سلامت روان دیگری نیز داشته باشید، مانند:

_ افسردگی

_ سوء مصرف مواد یا الکل

_ اختلالات اضطرابی

_ اختلالات اشتها

_ اختلال دو قطبی

_ اختلال استرس پس از ضربه (PTSD)

_ اختلال کمبود توجه / بیش فعالی (ADHD)

_ سایر اختلالات شخصیتی

اختلال شخصیت مرزی چیست؟ راه های درمانی اختلال شخصیت مرزی (BPD)

تشخیص اختلال شخصیت مرزی

هیچ آزمایش پزشکی قطعی برای تشخیص اختلال مرزی وجود ندارد و تشخیص بر اساس یک علامت یا علائم خاص انجام نمی شود. اختلال مرزی به دنبال مصاحبه بالینی کامل که توسط پزشکان انجام می شود، بررسی ارزیابی های پزشکی قبلی و در صورت لزوم مصاحبه با دوستان و خانواده، توسط یک روانشناس بالینی تشخیص داده می شود.

اهداف درمانی اختلال شخصیت مرزی

در گذشته، بسیاری از پزشکان بر این باور بودند که BPD غیرقابل درمان است. از آنجا که دانشمندان بینش بیشتری در مورد این اختلال به دست آورده اند، رویکردهای جدید درمانی به بسیاری از افراد کمک کرده است تا در بعضی موارد بدون استفاده از دارو، بهبودی ماندگار از BPD را تجربه کنند.

نتایج می تواند متفاوت باشد، درحالی که برخی بهتر از سایرین جواب می دهند. اما در بیشتر موارد، با درمان آگاهانه و فردی، BPD می تواند به همان روش دیابت یا سایر بیماری های مزمن کنترل شود. ممکن است این بیماری از بین نرود، اما می تواند به شکلی مدیریت شود که کیفیت زندگی بهتری را برای شما فراهم کند.

درمان اختلال شخصیت مرزی

یک برنامه درمانی موثر باید ترجیحات شما را شامل شود و در عین حال به شرایط موجود دیگری که ممکن است داشته باشید نیز توجه شود. نمونه هایی از گزینه های درمانی شامل روان درمانی، دارو درمانی و گروه درمانی، و گروه حمایتی همسالان و خانواده می شود.

هدف اصلی درمان این است که فرد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی به طور فزاینده برنامه درمانی خود را هدایت کند، زیرا یاد می گیرد چه چیزی موثر است و چه گزینه ای مفید نیست.

افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی که در برنامه های جامع درمانی شرکت می کنند، نتایج بلند مدت خوبی را گزارش کرده اند. اکثر آنها بهترین نتیجه را با استفاده از ترکیبی از روان درمانی، حمایت همسالان و خانواده و دارو درمانی برای رفع علائم خود کسب کرده اند. افراد مبتلا به BPD معمولاً شرایط دیگری دارند که برنامه درمانی آنها نیز باید به این موارد بپردازد.

قبل از شروع درمان می توانید با تیم درمانی خود صحبت کنید تا خطرات و مزایای هر یک از این دوره های درمانی و همچنین نحوه عملکرد آنها با یکدیگر را بشناسید.

روان درمانی

روان درمانی به عنوان هدف اصلی برای درمان اختلال شخصیت مرزی در نظر گرفته می شود زیرا هدف آن رفع اختلال در تنظیم عواطف است. ویژگی بارز درمان، مدیریت تنظیم عواطف با یادگیری مهارت های مقابله ای، بینش و پذیرش است. انواع مختلف روان درمانی که برای درمان این اختلال موثر اند عبارتند از:

۱- رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT)

این درمان بر آموزش مهارت های مقابله ای برای مقابله با خواست های معکوس، تنظیم عواطف و بهبود روابط متمرکز است. DBT با مشارکت فردی و گروهی، تکنیک های ذهن آگاهی مانند مدیتیشن، تنفس تنظیم شده و آرامش بخش فرد را درمان می کند. تحقیقات نشان می دهند که رفتاردرمانی دیالکتیکی در کاهش رفتارهای خودکشی، بستری در بیمارستان، ترک تحصیل، سوء مصرف مواد، عصبانیت و مشکلات بین فردی موثر است.

اختلال شخصیت مرزی چیست؟ راه های درمانی اختلال شخصیت مرزی (BPD)

۲- درمان شناختی رفتاری (CBT)

این درمان به برطرف کردن تفکر منفی و رفتارهای مرتبط با اختلال شخصیت مرزی کمک می کند. هدف از این درمان شناخت افکار منفی و یادگیری راهکارهای مقابله موثر است.

۳- درمان مبتنی بر ذهنیت (MBT)

این درمان به مردم می آموزد که چگونه از وضعیت درونی خود آگاه شوند و چگونه می توانند همدلی خود را برای درک تجربیات افراد پرورش دهند. این روش درمانی همچنین برای کشف احساسات و ایجاد توضیحات جایگزین برای تعامل منفی با دیگران استفاده می شود.

۴- درمان مبتنی بر طرحواره (SFT)

این درمان با هدف شناسایی و تغییر الگوهای تفکر و رفتار عمیق در ارتباط با گذشته ما (معمولاً آنهایی که برای بقای عاطفی به آنها وابسته  ایم) صورت می گیرد.

۵- درمان با محوریت انتقال (TFT)

این درمان با هدف جلوگیری از احساسات منفی در مورد تجربیات گذشته و انتقال افراد به تجربیات فعلی انجام می شود.

۶- آموزش سیستم ها برای پیش بینی عاطفی و حل مسئله (STEPPS)

این درمان یک برنامه آموزشی ۲۰ هفته ای مبتنی بر کتابچه راهنمای است که به افراد مبتلا به BPD کمک می کند تا رفتارها و احساسات مرتبط با تشخیص خود را شناسایی کنند و به آنها مهارت لازم برای تغییر رفتارها و مدیریت احساسات را می دهد.

دارودرمانی

هیچ داروی مفردی طراحی نشده است که به طور خاص علائم اصلی اختلال شخصیت مرزی را درمان کند. داروها می توانند در درمان برخی علائم مرتبط با BPD مانند افسردگی و اضطراب مفید باشند. همچنین می توان از آنها برای افزایش توانایی شخص در روان درمانی استفاده کرد.

_ داروهای ضد افسردگی، از جمله مهارکننده های انتخابی سروتونین (SSRI) که معمولاً در درمان خط اول مورد استفاده قرار می گیرد.

_ دارو های ضد روانپریشی، مانند Zyprexa (olanzapine) که به دلیل کاهش تحریک پذیری، خصومت و علائم روان پریشی BPD شناخته می شود.

_ تثبیت کنندگان خلق، از جمله Topamax (توپیرامات)، Lamictal (لاموتریژین)، و Depakote (والپروات سمی سدیم) که ممکن است در درمان پرخاشگری BPD مفید باشد.

_ داروهای ضد اضطراب از جمله آتیوان (لورازپام)، کلونوپین (کلونازپام)، زاناکس (آلپرازولام) و والیوم (دیازپام)

اختلال شخصیت مرزی چیست؟ راه های درمانی اختلال شخصیت مرزی (BPD)

سطح مراقبت

در حالی که بیشتر افراد می توانند در طول درمان ( بیمار سرپایی) در جامعه زندگی کنند، اما مراقبت های سطح بالاتری در مواقعی که نیاز به حمایت بالینی فشرده تر باشد ممکن است مفید باشد. به عنوان مثال، یک واحد بستری در بیمارستان می تواند برای فرد مبتلا به BPD که خودکشی کرده است، یک محیط امن را فراهم کند.

در چارچوب رفتاردرمانی دیالکتیکی، هدف معمولاً یادگیری مهارت های مقابله ای در اجتماع است. این امر در مورد بیمار های بستری سازماندهی نشده است. اگرچه، برخی از امکانات که برنامه DBT در مورد بیماران بستری وجود دارد، این الگویی است که شما در خانه می خوابید و در طول روز در آن جلسه درمانی شرکت می کنید. تعیین سطح مراقبت از شما قبل از شرکت در معالجه (و در طول مدت درمان) مهم است.

مقابله با اختلال شخصیت مرزی می تواند بسیار چالش برانگیز باشد. اما اگر شما، به عنوان یکی از اعضای خانواده یا یک دوست در تلاش برای بهبود فرد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی هستید، به انجام این روند کمک می کنید.

به خودتان کمک کنید

اگرچه ممکن است تشخیص داده باشید که رفتارهای شما مخرب است، اما هنوز هم ممکن است کنترل آنها برای شما دشوار باشد. درمان موثر می تواند به شما کمک کند. در اینجا چند روش دیگر برای کمک به مدیریت شرایط شما آورده شده است:

با دیگران در ارتباط باشید

از تجارب و پشتیبانی عاطفی افرادی که به BPD مبتلا بودند استفاده کنید. به اشتراک گذاشتن افکار، ترس ها و سوالات خود با افرادی که همان شرایط را دارند، مفید است. از گروه های آنلاین در برنامه های شبکه اجتماعی برای ارتباط با این افراد و گفتگو استفاده کنید.

مراقب بدن خود باشید

غذاهای مناسب بخورید و ورزش کنید. برای تسکین استرس، فعالیت هایی مانند مراقبه، یوگا یا تای چی را امتحان کنید.

_ از مصرف مواد مخدر و الکل خودداری کنید. این مواد می توانند تعادل عاطفی را مختل کرده و با داروها در تداخل باشند.

کمک به یک عضو خانواده یا یک دوست مبتلا به اختلال شخصیت مرزی

حمایت خانواده و دوستان در درمان اختلال شخصیت مرزی بسیار مهم است، زیرا بسیاری از افراد مبتلا به این بیماری ممکن است از رابطه و افراد کناره‌گیری کنند، حتی در شرایطی که بیشتر به آنها احتیاج دارند.

۱- به دنبال علائم هشدار دهنده باشید

افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی اغلب تجربه سوء استفاده های جنسی یا سوءمصرف مواد دارند و در دعوا و بحث و گفتگو رفتارهای تکانشی ارائه می دهد. اگر دوست شما تجربه این موارد را دارد، درباره این رفتار ها با آنها صحبت کنید تا بتوانند علائم را زود تشخیص دهید.

۲- طی روند درمان را تشویق کنید

خانواده و دوستان می توانند فرد مبتلا را برای شروع و ادامه روند درمان مناسب برای این بیماری ترغیب کنند.

۳- درمان را درک کنید

اگر دوست شما در یک رویکرد مبتنی بر مهارت مانند DBT قرار دارد، زبان این روش درمانی را یاد بگیرید و از آن برای کمک به پشتیبانی از او استفاده کنید.

۴- صادقانه و با مهربانی صحبت کنید

دوست و یا عضو خانواده خود را به دلیل عدم کنترل خود یا انتخاب های بد مسخره نکنید. درعوض، پیشنهادات خاصی را برای کمک به او ارائه کنید. به این فرد بگویید که به او اهمیت می دهید و بپرسید که چه احساسی دارند.

۵- با آرامش واکنش نشان دهید

حتی اگر یکی از اعضای خانواده یا دوست شما در معرض بحران جدی باشد، باید آرامش خود را حفظ کنید. به او گوش دهید و آنها را درک کنید، سپس قدم بعدی را برای کمک بردارید.

نتیجه گیری:

آیا اختلال شخصیت مرزی قابل درمان است؟

اگر به دنبال رفع سریع علایم و بهبود کامل اختلال شخصیت مرزی در مدت زمانی کوتاه به دنبال درمان می رود، ناامید خواهید شد. درمان اختلال شخصیت مرزی در کوتاه مدت کاری دشوار است، اما درمان این اختلال امکان پذیر است.

با درمان علائم BPD را می توان به طور موثر مدیریت، کنترل کرد و در نهایت شدت آن را کاهش داد، یا به طور کامل از بین برد. تعهد محکم به بهبودی برای مبتلایان به اختلال شخصیت مرزی کاملاً حیاتی است، که در صورت وفاداری به فرایند درمانی خود می توانند سلامتی پایدار پیدا کنند و در برابر هرگونه عود بیماری و علایم در امان بمانند.

کمال طلبی منفی چیست و چه اثرات مخربی بر زندگی دارد؟

کمال طلبی منفی چیست و چه اثرات مخربی بر زندگی دارد؟

کمال طلبی ویژگی ذاتی همه انسان ها است. اما این ویژگی می تواند مانند یک شمشیر دولبه عمل کند. اگر به اندازه و درست باشد، می تواند باعث رشد فردی و موفقیت شود و اگر زیاد باشد (کمال طلبی منفی) می تواند باعث شکست و سرخوردگی شود.

افراد کمال طلب احتمالا از کودکی آموخته اند به میزان کارآیی شان در انجام امور به آنها بها داده می شود. آن ها فکر می کنند در صورتی به آنها ارزش داده می شود که مورد قبول دیگران واقع شوند. در کمال گرایی مثبت فرد برای خود استانداردهای بالایی در نظر می گیرد و از این کار برای انگیزش خود استفاده می کند. اما می داند که اگر به این استانداردها هم نرسد، شخصیت و زندگی او از بین نمی رود و برای باز تعریف استانداردها و یا تلاش های خودش آمادگی دارد.

اما در کمال طلبی منفی، فرد در تعریف استانداردها و تعیین اهداف، بسیار آرمانی عمل می کند. به گونه ای که تمام زندگی و شخصیت خود را تحت تأثیر قرار می دهد. خود را تخریب می کند، ارزش هایش را به نتیجه کارهایش گره می زند و در نتیجه در صورت شکست خوردن، آسیب جدی می بیند.

دستاوردهایی که در کمال طلبی منفی در نظر گرفته می شوند، اغلب از هزینه هایی که برای رسیدن به آنها پرداخته می شوند، کمترند. کمال گرایی در این مدل، مجموعه افکاری همراه با خودخوری است که شما را وادار به رسیدن به اهدافی غیر واقع گرایانه می کند که فقط زندگی را برای شما سخت می کند. لذت را از شما می گیرد. اعتماد به نفس تان را می گیرد. توانایی شما را برای انجام کارها می گیرد. اشتیاق شما را می گیرد. توانایی رشد شما را می گیرد. البته مضرات کمال طلبی منفی فقط به موارد گفته شده ختم نمی شود، بلکه علاوه بر این ها اثرات عمده زیر را در زندگی به همراه خواهد داشت.

مضرات کمال طلبی منفی

۱- فرصت ها را از دست می دهید

از آن جایی که افراد کمال طلب همواره یک روش درست و استاندارد را برای تصمیم گیری و انجام دادن کارهایشان می شناسند و می پسندند، اغلب فرصت ها را از دست می دهند. مثلا گاهی پیش می آید که گزینه ای با داشتن ۸۵ درصد از موارد مورد پسند آنها را نادیده گرفته و از دست می دهند. و به دنبال گزینه دیگری می گردند که مثلا حدود ۹۵ درصد از موارد دلخواه آنان را داشته باشد. در این مدت آنها ممکن است گزینه ۸۵ درصدی را به کل از دست بدهند و یا زمان طلایی را دیگر به دست نیاورند.

کمال طلبی منفی چیست و چه اثرات مخربی بر زندگی دارد؟

۲- سطح عملکرد جامع شما پایین می آید

در کمال طلبی منفی، فرد برای اینکه به استانداردهای خودش توجه کند و انرژی صرف آنها کند، از جنبه های دیگر زندگی خود اغلب غافل می شود. و این غفلت به نوعی ناخواسته اتفاق می افتد.

مثلا دانش آموزی که به دنبال افزایش سطح نمره های درسی خود است و در آن دچار کمال طلبی منفی شده است، ممکن است از توانایی برقراری ارتباط با همکلاسی ها و برقراری ارتباطات اجتماعی و یا انجام کارهای تیمی، یا حتی برخی کارهای تفریحی و مسافرت ها و سرگرمی ها جا بماند.

سطح جامع عملکرد در کار و زندگی یا تحصیل و زندگی عادی، حاصل عملکرد در ده ها حوزه مختلف است که صرف وقت و انرژی زیاد در هر کدام از آنها موجب غفلت از حوزه های دیگر می شود. این غفلت در نهایت به کاهش سطح جامع عملکرد منتهی می شود. کمال طلبی منفی با کاهش سطح عملکرد جامع، تعادل بین کار و زندگی را بر هم می زند.

۳- دچار استرس و اضطراب می شوید

افرادی که دارای کمال طلبی منفی هستند، به جای اینکه از امکانات و شرایطی که دارند لذت ببرند و از آنها استفاده کنند، به دلیل اینکه مدام خود را در فاصله ای با حد مطلوب خود می بینند، در استرس به سر می برند. چون همیشه نگران این موضوع هستند که آیا همه چیز طبق استانداردهای آنها پیش می رود یا نه؟ چنین حس هایی نهایتا همه لذت زندگی را از شما می گیرد و منجر به فرسودگی شما می شود. کمال طلبی منفی باعث می شود شما حتی نسبت به عمل خودتان ترس و شک داشته باشید و این شما را دچار اضطراب می کند.

۴- بیش از حد روی ظاهرتان حساس می شوید

یکی از نگرانی های دائمی افراد دارای کمال طلبی منفی، نظر دیگران در مورد ظاهر آنها است. این ترس ناسالم که به شکل وسواس خود را نشان می دهد، باعث می شود افراد دارای کمال طلبی منفی بیشتر از دیگران برای انتخاب لباس، یا خرید و تماشای خود در آینه وقت بگذارند. از آنجایی که این افراد سعی دارند در همه جنبه های ظاهری بدن هم، خوب به نظر برسند، دچار اختلالات غذایی همچون پرخوری عصبی و یا بی اشتهایی عصبی نیز می شوند.

۵- از ریسک کردن به طور کلی اجتناب می کنید

در ذهن افرادی که دارای کمال طلبی منفی هستند نوعی تفکر صفر و یکی وجود دارد. مبنای این تفکر این است که یا کاری را انجام نمی دهم و یا آن را به نحو کامل انجام می دهم. پس وقتی اندک احتمال شکست بدهند از انجام دادن آن به کلی منصرف می شوند.

چون همه چیز را در نهایت کمال خود می خواهند و ریسک کردن همواره درصدی از شکست را در درون خود دارد، پس ریسک نمی کنند. و این ریسک نکردن اجازه رشد کردن، امتحان کردن موقعیت های جدید و تجربه های جدید را از آنها می گیرد. در نتیجه آن ها تبدیل به افرادی می شوند که بسیار محتاط اند و به سختی از شرایط موجود جدا می شوند.

کمال طلبی منفی چیست و چه اثرات مخربی بر زندگی دارد؟

۶- از واگذار کردن کارها به دیگران اجتناب می کنید

افراد دارای کمال طلبی منفی به دلیل اینکه استانداردهای خاصی را در نظر دارند و برای انجام دادن هر کاری فقط یک روش خاص را می پسندند و درست می دانند، راه حل دیگران برای انجام دادن کارها را نمی پذیرند. در نتیجه کارها را هم به دیگران واگذار نمی کنند. حاضرند خودشان همه کارها را طبق نظر خودشان انجام بدهند، ولی وارد مشارکت با دیگران نشوند.

در چنین حالتی فشار کاری روی چنین افرادی به شدت بالا می رود. چه در محیط کاری و چه در محل زندگی. چنین روحیه ای منجر می شود تا دیگران نسبت به آن ها دید منفی پیدا کنند.

۷- زود به زود با بیماری مواجه می شوید

افراد دارای کمال طلبی منفی برای اینکه طبق استانداردهای مد نظرشان باشند و با آنها مطابقت پیدا کنند، فشار زیادی را به خود می آورند و انرژی زیادی صرف می کنند. گاهی این فشارها بیش از حد توانایی های آنان نیز می شود. اضطراب ها و استرس هایی هم که دچار آن می شوند مزید بر علت شده و در نتیجه سیستم ایمنی بدن آنها در حالت ضعیفی قرار می گیرد.

به همین دلیل هم همواره خطری جدی سلامتی آنها را تهدید می کند. یکی از اشتباهات بزرگ چنین افرادی نیز این است که کمتر به دنبال راهی برای کم کردن اضطراب و استرس خودشان هستند. پس ریسک بروز سرطان، دیابت، افزایش وزن و حتی کوتاه شدن عمر نیز برای آنان وجود خواهد داشت.

۸- بیش از حد اهل انتقاد کردن از دیگران هستید

افراد اهل کمال طلبی منفی به دلیل اینکه همیشه در حال چک کردن خود با استانداردهایشان هستند، این حالت به رفتاهایشان نیز سرایت می کند. در نتیجه متأسفانه به قضاوت کردن دیگران نیز می پردازند. حتی اگر آنها سعی کنند این انتقادگری را با شوخ طبعی نیز انجام دهند، باعث دوری دیگران از آنها می شود. چون استانداردهای بسیار بالا و تیزبینی های آزاردهنده شان برای دیگران اصلا جالب نیست. ذات انتقادی آنها برای دیگران یک شخصیت ضداجتماعی خودشیفته را به نمایش می گذارد.

۹- هر بازخوردی را حاصل کار خود می دانید

افراد دارای کمال طلبی منفی مرکز کنترل صرفا درونی دارند، یعنی حاصل تمام شکست ها و پیروزی ها را خودشان می دانند. این برای شرایطی که موفقیت آمیز بوده باشد، خوب است. همه چیز را حاصل تلاش ها و جنبه های مثبت خود می دانند. اما چون همه چیز را در رابطه با ارزش های شخصی خود می سنجند، وقتی با شکست روبه رو می شوند به شدت دچار بازخورد منفی بدی در مورد ویژگی ها و ارزش های خود می شوند. چون قائل به حد میانه ای در مورد ارزش ها و یا استانداردهای خود نیستند. و با حس شکست خود کنار نمی آیند.

کمال طلبی منفی چیست و چه اثرات مخربی بر زندگی دارد؟

۱۰- دچار اهمال کاری می شوید

چون دچار کمال طلبی منفی هستید و می خواهید هر کاری را در نهایت کمال انجام دهید، مدام سعی می کنید کارها را برای انجام دادن به تعویق بیندازید. برای اینکه مثلا در وقتی مبسوط آنها را در کیفیتی مطلوب انجام بدهید. غافل از اینکه این اقدام فقط باعث می شود مدام آن کار را به تعویق بیندازید و هیچ زمان مناسبی برای انجام آن پیدا نکنید.

مثلا همه کسانی که مطالعه روزانه ندارند، اتفاقا علاقه زیادی نیز ممکن است به مطالعه داشته باشند. ولی چون دنبال پیدا کردن فرصتی مناسب برای تمرکز و مثلا یادداشت برداری هستند و چنین فرصتی نیز اغلب پیش نمی آید، آنها هم هرگز نمی توانند مطالعه کنند. در حالی که مطالعه روزانه کاری است که می توان در لابه لای کارهای روزمره آن را انجام داد.

۱۱- خلاقیت شما از بین می رود

از بس به دنبال تطابق با استانداردهای تعریف شده هستید که جایی برای بروز خلاقیت و نوآوری ها باقی نمی ماند. در حالی که خلاقیت و نوآوری از عوامل مهم موفقیت هر فردی است و شما با کمال طلبی منفی آن را از خود دور می کنید. یکی از دلایل سرکوب شدن خلاقیت در افراد این چنینی، استرس های مداوم آنهاست.

۱۲- به هر قیمتی به دنبال جلب رضایت از همه هستید

افراد دارای کمال طلبی منفی اغلب دوست دارند همه را از خودشان راضی نگه دارند. و نظر دیگران در مورد آنها مثبت و خوشایند باشد. زمینه ی فکری صفر و یکی آنها در این مورد نیز اینطور ایجاب می کند که اگر مردم آنها را دوست داشته باشند، آدم خوبی هستند، و اگر از آنها خوششان نیاید، قطعا آدم خوبی نیستند و حد میانه ای وجود ندارد.

در نتیجه چنین افرادی برای راضی نگه داشتن همه، تلاش های زیاد در عین حال گاهی غیرمنطقی و یا حتی برخلاف میل و توان خودشان را حاضرند انجام بدهند. تا کسی از آنها آزرده خاطر نشود. در نتیجه چنین اقداماتی افراد کمال طلب اغلب با مشکلات زیادی مواجه می شوند.

۱۲- کمتر استراحت می کنید

افراد کمال گرا تا زمانی که کار به انتها نرسیده باشد سراغ استراحت کردن نمی روند. تمرکز بسیار بالایی روی کار خود دارند و بر روی جزئیات بسیار حساس اند. در نتیجه بیشتر از همکاران خود در محل کارشان کار می کنند و حتی ساعات بیشتری را در محل کار سپری می کنند تا مطمئن شوند همه چیز به درستی انجام شده و یا حتی کار بقیه نیز به درستی پیش رفته است. همه اینها برای چنین افرادی چیزی جز فرسودگی باقی نمی گذارد.

کمال طلبی منفی چیست و چه اثرات مخربی بر زندگی دارد؟

۱۳- به پر خوری روی می آورید

فشاری که کمال گراها به دلیل نوع فکر کردنشان در مورد مسائل زندگی تحمل می کنند، همیشه قابل کنترل نیست. نهایتا در جنبه ای از زندگی آنها رخ نمایی می کند. یکی از کارهای مورد استفاده کمال گراها پرخوری است که از طریق آن اندکی از احساس شکست های خود فرار می کنند. گاهی ما هم این تجربه را داشته ایم که مثلا وقتی به یکی از موقعیت های مهم زندگی فکر می کرده ای،م خیلی سریع همه غذایمان را خورده ایم بدون اینکه متوجه حجم آن شویم. اما همه می دانیم که پرخوری چه عواقب بدی برای سلامتی بدن دارد. بنابراین فهمیدن این موضوع که برای فرار از مشکلات به خوردن غذا روی آورده می شود، می تواند هشداری باشد که باید به آن توجه جدی کرد.

۱۴- و این لیست همچنان ادامه دارد!

اثرات دیگری که کمال طلبی منفی بر روی زندگی دارد. ابتلا به افسردگی، ایجاد مشکلاتی در زندگی زناشویی، احساس فرسودگی و… تنها بخش دیگری از این لیست است.

این لیست می تواند ادامه دار باشد، اما در ادامه این نوشته برآنیم راه حل هایی برای مقابله با این ویژگی را به شما پیشنها دهیم تا با به کار بردن آنها از پیشروی این ویژگی در وجودتان جلوگیری کنید.

راه کارهای مقابله با کمال طلبی منفی

۱- پذیرش و جستجوی علت را در درون خود آغاز کنید

تغییر دادن ویژگی ای که سال ها در انسان بوده بسیار سخت است و نیاز به تلاش ویژه و انگیزه درونی دارد. اگر شما باور داشته باشید که این ویژگی باعث ایجاد مشکلاتی در زندگی و رابطه های شما می شود و بهترین کسی که می تواند به شما کمک کند خود شمایید، در درمان شما بسیار موثر خواهد بود.

اولین قدم پذیرفتن و کنار آمدن با داشتن این ویژگی است که شما را دچار مشکلاتی کرده است. و نیز پذیرفتن اینکه این ویژگی به مرور زمان قابل حل شدن است. ممکن است در راه یافتن علل ابتلای خود به کمال طلبی منفی به شخص یا اشخاصی برسید که مسئول به وجود آمدن چنین وضعیتی در شما باشند. اما این ماجرا نباید مانع از خودشناسی و خودآگاهی شما باشد. تلاش خود را برای رهایی از این دام ادامه دهید.

۲- انسان بودن و ممکن الخطا بودن خود را بپذیرید

همه چیز را همه گان دانند. پس چیزهایی وجود دارد که شما نمی دانید و در ازای آنها ممکن است خطاهایی از شما سر بزند. دلیلی هم برای سرزنش شما وجود ندارد. همه انسان ها در طول زندگی خود ممکن است دچار اشتباه شوند.

پس انتظارات خودمان از خودمان را در حد انسانیت مان قرار بدهیم. هر چند باید در راهی که انتخاب می کنیم به حد کافی تلاش کنیم و از مشورت و راهنمایی دیگران نیز استفاده کنیم ولی پذیرفتن و کنار آمدن با خطاها نیز امر مهمی است.

کمال طلبی منفی چیست و چه اثرات مخربی بر زندگی دارد؟

۳- کمال طلبی منفی را تشخیص بدهید

شما باید تشخیص بدهید فقط کمال طلب هستید یا به سمت کمال طلبی منفی گرایش دارید؟ بعضی افراد فکر می کنند فقط استانداردهای بالایی دارند و برای رسیدن به بهترین ها تلاش می کنند، نه اینکه کمال طلبی منفی داشته باشند. به طور کلی افرادی که برای رسیدن به استانداردهایشان دچار مشکل هستند. ترس وحشتناکی از شکست خوردن دارند. از اشتباهات هراس دارند. به خاطر حساسیت به خرج دادن روی کار، آخرین مهلت تحویل کار را هم از دست می دهند. دیگران، انتظارات آنها را غیر واقعی می دانند و اعتماد به نفس آنها به نتیجه کارهایشان بستگی دارد، به احتمال زیاد دچار کمال طلبی منفی هستند.

۴- هدف های واقع بینانه انتخاب کنید

متناسب با شرایط، امکانات و توانایی های خود هدف گذاری کنید. هدف های خارج از دسترس، هدف هایی که هیچ کدام از امکانات فعلی شما جوابگوی رسیدن به آنها نیست و یا فعلا به هیچ عنوان در توان شما نیست را برای خودتان تعریف نکنید. البته هدف های واقعی هم چندان در دسترس نیستند، ولی با اندکی تلاش می توان به آنها هم رسید. مثل رسیدن به نوک کوهی که شما در دامنه آن قرار داشته باشید و نیازمند کوهپیمایی شماست تا فتح قله.

 

۵- از افکاری که شما را به سمت کمال طلبی منفی سوق می دهد اجتناب کنید

ابتدا افکار غیر منطقی و منفی خود را که شما را به سمت کمال طلبی منفی می کشاند شناسایی کنید. سپس به مقابله منطقی با آنها بپردازید. در این صورت به محض اینکه چنین افکاری به سراغ شما بیایند جملات مثبتی که برای مواجهه با آنها آماده کرده اید در ذهنتان خواهند آمد. و کم کم با تمرین و تکرار این افکار از ذهن شما خارج می شوند و افکار مثبت جایگزین آنها می شوند. افکار منفی می توانند جملاتی از این قبیل باشند:

  • باید حتما همه چیز بی نقص باشد.
  • من نباید در هیچ کاری خطا کنم.
  • من همه کارهایم را باید بصورت ایده آل انجام دهم.
  • حتما باید نمره کامل را بگیرم.
  • حتما باید نفر اول شوم.
  • جملات و افکار مثبت هم می تواند از این قبیل باشد:
  • من همه تلاشم را کرده ام هدفم کسب نتیجه خوب است. نه الزاما نمره کامل.
  • ما انسان کامل نیستیم که همه کارها را کامل و بی عیب انجام دهیم.
  • برای حل مشکل همه تلاشم را می کنم ولی عذاب نمی کشم.
  • بیش از اندازه زحمت نمی کشم.

افکار مطلق گرایانه تان را به افکار معتدل و معقول تبدیل کنید مثلا: «باید این سفر را انجام می دادم» به «بهتر بود این سفر را انجام می دادم» تبدیل شود.

کمال طلبی منفی چیست و چه اثرات مخربی بر زندگی دارد؟

۶- به دنبال تجربه های جدید باشید

گفتیم که کمال گراها به دلیل اجتناب از اشتباه، از ریسک کردن اجتناب می کنند و اصلا به دنبال تجربه های جدید نیستند. یکی از راه های درمانی برای شما امتحان کردن تجربه های جدید و گشودگی در تجربه است. بدانید که اشتباه کردن به شما فرصت رشد کردن می دهد. و تحمل اشتباهات یکی از عناصر مهم خلاقیت است. وقتی تلاش می کنید برای کسب تجربه جدید، در این صورت برای پذیرفتن اشتباه کردن، احساس راحت تری داشتن، تجربه تازه کار بودن و خرابکاری کردن پذیرش بیشتری خواهید داشت. از بی نقص بودن در چنین شرایطی فاصله می گیرید.

۷- استانداردهایتان را پایین بیاورید

از اینکه همه کارها در حد ۱۰۰ در صد کامل باشند کمی پایین تر بیایید و اگر در حد ۹۰ درصد هم هستند راضی شوید. و بعد به ارزیابی دست بزنید. آیا اتفاق بسیار ناگواری رخ داده است؟ تلاش های شما به هدر رفته است؟ یا باز هم اگر استاندارد شما در حد ۸۰ درصد هم می رسید مشکل خاصی پیش نمی آمد؟

۸- انتقاد پذیری را یاد بگیرید

بعضی از افراد انتقاد پذیرند، یعنی اینکه مورد انتقاد چه کسی هستند، در چه حیطه ای از آنها انتقاد شده است و انتقاداتی که از آنها شده است تا چه اندازه مفید هستند را بررسی می کنند و برایشان اهمیت دارد. اما افراد دچار کمال طلبی منفی که احساس می کنند، هر انتقادی فارغ از اینکه از طرف چه کسی است، صرفا حمله به شخصیت آنها است و نسبت به هر انتقادی حس بدی دارند.

آن ها مدام نسبت به انتقادها در ذهنشان درگیری دارند. باید یاد بگیرند که هر چقدر هم سعی کنند کاری را بدون عیب و نقص انجام بدهند مردم همیشه می توانند نکته ای را برای اشاره پیدا کنند. پس به جای فرار کردن از انتقاد، باید در مورد فرد گوینده، محتوا و مفید بودن انتقادی که می شنوند فکر کنند و از آن در جهت بهبود کارشان بهره ببرند.

این ویژگی به شما کمک می کند تا بدانید در عین اینکه همیشه فکر می کرده اید کمال گرا بوده اید دارای نقایصی بوده اید که به چشم خودتان نیز نمی آمده اند و فقط در صورت انتقاد پذیری می توانستید از آنها مطلع شوید.

چگونه کمال گرایی خود را کنترل کنیم؟ (چگونگی مدیریت کمال گرایی)

چگونه کمال گرایی خود را کنترل کنیم؟ (چگونگی مدیریت کمال گرایی)

کمال گرایی ویژگی است که به صورت ذاتی در همه انسان ها وجود دارد. با این حال میزان آن با توجه به فاکتورهای مختلف، مانند تربیت خانوادگی، ویژگی های شخصیتی و… در افراد مختلف، متفاوت است.

کمال گرایی نیز مانند هر چیز دیگری اگر از خد متعادل آن فراتر رود، تبدیل به نوعی وسواس خواهد شد که می تواند باعث اذیت و حتی شکست فرد در کار و زندگی اش شود. اگر شما خواستار کمال گرایی هستید و جزء آن دسته از افرادید که می خواهید کار خود را با وسواس به نحو احسن انجام دهید، ممکن است هرگز آن کار را انجام ندهید.

کمال گرایی ممکن است در برخی موارد کمی ترسناک به نظر برسد. این امر می تواند شما را به سمت اقدامات جدی و اساسی سوق دهد یا شما را از انجام کارها باز دارد و شما را در انجام وظایف تان با ایجاد وسواس بیمار گونه فلج کند.

افرادی که با کمال گرایی درون خود مبارزه می کنند، به مشکلاتی دچار می شوند که معمولا از کنترل خارج است. در درون آنها ترس عمیقی از شکست نهفته است. در کنار کمال گرایی منطقی نوعی کمال گرایی منفی وجود دارد. افزاد مبتلا به این نوع از کمال گرایی، با هر کاری که مواجه می شوند ممکن است آن را ناقص انجام دهند یا کاملا بی نقص اما راه دیگری نیز است که این افراد ممکن است هرگز کار مورد نظر را شروع نکنند!

چگونگی مدیریت کمال گرایی

در زیر چند نکته برای سمت و سو بخشیدن صحیح به تمایلات کمال گرایانه شما است:

پذیرفتن نتیجه

اگر فکر می کنید که نمی توانید کار خود را صد در صد درست انجام دهید، لیستی از بدترین حالت های ممکن تهیه کنید. آیا کار خود را از دست خواهید داد؟ آیا به شهرت شما ضربه ای وارد خواهد شد؟ این اتفاق خواهد افتاد؟ احتمالا نه. آیا پرداختن و فکر کردن شما به این پروژه باعث می شود که شما از کارهای مهم خود دور بمانید؟ کاملا، این سوال وسواس گونه می تواند برای شما فلج کننده باشد.

چگونه کمال گرایی خود را کنترل کنیم؟ (چگونگی مدیریت کمال گرایی)

دیدگاه خود را تغییر دهید

جنبه مثبت کمال گرایی این است شما دارای انگیزه و دقت در سطح بالا هستید که معمولا دیگر افراد فاقد آن هستند. ممکن است توجه بیش از حد شما به جزئیات باعث شود که از انجام کاری که به آن موظف هستید باز بمانید. می توانید برای خودتان این به نوعی دلسوزی کنید. متوجه باشید که کمال گرایی نه یک کلمه شرم آور است که موجب خجالت شما باشد، نه یک کلمه است که برتری شما را ثابت کند و موجب افتخار شما باشد.

ایستادگی در مقابل وسواس

کار آفرینان به ویژه افراد تازه کار بسیار تمایل دارند که محصولات یا خدمات خود را بر طبق تصوری که دارند به دیگران عرضه کنند. این نوع دید ممکن است باعث شود که این افراد راه صحیح را انتخاب کنند. با این حال ممکن است باعث ایجاد وسواس و دردسر نیز شود. باید متوجه باشید که دقیق بودن را با وسواس اشتباه نگیرید.

انرژی خود را تقسیم کنید

کاری ارزشمند است که شما آن را به شیوه صحیح انجام بدهید. منظور از کمال گرایی چیست؟ وقتی شما بخواهید کار بی نقصی را انجام دهید که که عملا هرگز انجام نپذیرد.

برخی از کارآفرینان ممکن است برای رها کردن یک پروژه مشکل داشته باشند و ترس این را داشته باشند که با کاهش بازده روبرو شوند. وظایفی وجود دارد که باید انجام می داده اید و توسط شما نادیده گرفته شده است. وقتی در مورد کارهایی که باید در چند روز گذشته انجام می داده اید فکر کنید، آیا دچار وسواس فکری می شوید؟

کنترل کردن را کنار بگذارید

یک استراتژی برای درمان کمال گرایی این است که به شکل آگاهانه اعمالی را که باعث فلج شدن و وسواس شما می شود را ترک کنید و انجام ندهید. اگر در حال حاضر در محل کار خود یک تیم دارید، می تواند به عنوان یک فرصت مناسب محسوب شود. شما به این دلیل آن ها را استخدام کرده اید که از مهارت و دانش لازم برای موفقیت در کار خود بهره مند هستند. بگذارید آن ها به روند معمول به کارهای خود مشغول باشند. در حالی که باید به این نکته توجه کنید که آن ها هم انسانند و ممکن است حین کارشان دچار اشتباهاتی نیز شوند.

جولیا برتون مدیر عامل و بنیان گذار شرکت ModernWell مینه سوتا اعتقاد دارد که به عنوان یک کار آفرین، نگرش درست و واقع گرایانه او نسبت به موضوع کمال گرایی باعث پیشرفت و رشد ModernWell شده است. او میگوید اگر چه کمال گرایی ممکن است گاهی جزئی نگری تعبیر شود یا گاه اینگونه عنوان شود که فرد دارای استاندارد های بالا است، اما مطمئن باشید که جنبه های منفی کمال گرایی می تواند باعث شکست شرکت شما بشود.

این مثل دست و پا زدن درون آب است شما باید با استفاده از دانش خودتان بتوانید تصمیم واقعی را بگیرید. بیشتر اوقات این اتفاق پیش می آمد که با گریه به همسرم می گفتم: من نمی دانم چه کاری را انجام بدهم. این موضوع بسیار ترسناک و گیج کننده استو اما او که در طی سه دهه ی گذشته شرکتی را اداره کرده است پاسخ این سوال را با چند کیفیت متفاوت پاسخ می دهد. به دنیای مدیریت تجارت خوش آمدید. من هر روز این احساس شما را دارم.

چگونه کمال گرایی خود را کنترل کنیم؟ (چگونگی مدیریت کمال گرایی)

توصیه من به شما در راستای کمال گرایی این است:

  • کتاب های Brené Brown را مطالعه کنید.
  • یک گروه مشاوره ایجاد کنید تا شما را به چالش بکشد. این به شما کمک می کند تا بتوانید اعتماد به نفس را در خود پرورش دهید و یک مشاوره ی قابل اعتماد را ارائه دهید.
  • در یک محیط صمیمی با تیم کاری خود مشورت و همکاری کنید.
  • با نمایندگان و دارندگان وظایف با دید مثبت برخورد کنید. ممکن است همه چیز دقیقا مطابق میل شما انجام نشود. اما این بدین معنا نیست که کارها به درستی صورت نپذیرفته است. نسبت به انتظاراتی که از تیم خود دارید آگاهانه و منصفانه عمل کنید و این درک را داشته باشید که هیچ کس از جمله خود شما کامل نیست.
  • با خودتان و همچنین دیگران با مهربانی برخورد کنید. افراد کمال گرا احتیاج به مهربانی و توجه دارند. آن ها را مانند کسانی بدانید که نقصی دارند و از مشکلی رنج می برند.

لنس جی رابینسون مالک موسسه حقوقی در لوئیزیانا:

زمانی که به عنوان یک وکیل شرکت حقوقی کوچک خود را تاسیس کرد. برای موفقیت در کار نیاز به کمال گرایی را در خود احساس می کردم. من می خواستم هم به عنوان یک وکیل به مراجعینم کمک کنم. هم در دنیای کسب و کار هم فرد موفقی باشم. درست است که تلاش برای رسیدن به کمال می تواند یک چیز خوب محسوب شود، اما همان اندازه هم می تواند مانع موفقیت شما شود.

کمال گرایی می تواند در زندگی شخصی و حرفه ای شما را دچار استرس کند. اگر تمام انرژی خود را صرف انجام دقیق کارها به شکلی وسواس گونه کنید مسلما زندگی شخصی شما دستخوش مشکلات زیادی خواهد شد. شما ممکن است وقت زیادی را صرف کارهایی کنید که عملا به پایان رسیده باشند و این باعث شود در انجام کارهای مهم خود اهمال کاری کنید. در نتیجه در انجام امور به کندی عمل کنید. هنگامی که شما به شکل مطلق  فرد کمال گرایی باشید از انجام هرگونه ریسکی در امور خودداری خواهید کرد.

چگونه کمال گرایی خود را کنترل کنیم؟ (چگونگی مدیریت کمال گرایی)

برای رسیدن به این هدف باید یک انگیزه برای شاد بودن داشته باشید. این یک اقدام هوشیارانه است که من به مهارت ها و تخصص و تجربه خود اطمینان کنم و تلاشم را برای هر چه بهتر بودن را بیشتر کنم. بعد از مدتی خواهید فهمید شما در زمینه کاری خود تجربیات جدیدی کسب می کنید و با کمک مشتریان خود می توانید بر امور متمرکز شوید. بعد از آن مجبور نخواهید بود فشاری که بر اثر کمال گرایی به شما وارد می شد را متحمل شوید.

کتان کاپور بنیانگذار مرکز متل گورگورام هند در مورد کمال گرایی می گوید:

تلاش برای کامل بودن در بیشتر مواقع باعث عقب ماندگی و شکست من شده است. او در ادامه می گوید که برای اولین Mettl که برای ارزیابی شناخت بوده است، زمان زیادی را صرف کردیم. زیرا  مطمئن نبودیم که آماده پذیرش در بازار است یا نه.

ما بسیار تلاش می کردیم تا ارزیابی ها را وارد بازار کنیم و در همین زمان نیز قصد داشتیم برای بازاریابی نیز محتوایی را برنامه ریزی کنیم. اما هنوز از نتیجه کار مطمئن نبودم به همین دلیل برای ارائه کار تاخیر می کردم. این محتوا به شکل غیر منتظره ای به ما کمک زیادی کرد. در حال حاضر ارزیابی های ما بسیار با زمانی که شروع کرده ایم متفاوت است. این ارزیابی ها بارها و بارها بر اساس نیازهای مشتریان تغییر یافته و کالیبره شده اند تا مطابق میل آن ها باشد.

این موضوع یک درس بسیار بزرگ به من آموخت موفقیت گاهی در ریسک کردن و دیوانگی اتفاق می افتد نه زمانی که همه چیز تحت کنترل شماست.

کمال گرایی تا زمانی که بدانید راه را درست طی می کنید و به تعادل کارآیی شما لطمه ای وارد نمی کند نیز بسیار عالی است. اینکه بخواهید کارها را به بهترین نحو انجام بدهید یک ایده بسیار خوب است. اما انتظار این را هم داشته باشید که ممکن است در این مسیر شکست و اشتباه را نیز تجربه کنید. اگر همچنان اصرار دارید که به کمال گرایی بپردازید شاید هرگز شکست نخورید اما کاری را هم هرگز شروع نخواهید کرد.

cherophobia

چروفوبیا؛ زمانی که شاد بودن بزرگترین غم ما می‌شود!

cherophobia

علل فوبی‌ها به‌ صورت کلی اضطراب است و معمولاً داروهای ضدافسردگی برای آنان تجویز می‌شود. چرا که قسمتی از فوبی ها وراثتی و ژنتیکی است.
احتمالاً کلمه‌ فوبی را به‌ کرات شنیده‌اید. از افرادی که به شوخی و مزاح خود را فوبیک می‌خوانند تا افرادی که از این نوع هراس مزمن، زمین‌گیر شده‌اند. اما شاید از میان ده‌ها نوع فوبی، ترس از شاد بودن و عذاب وجدان از قهقهه زدن، از همه عجیب‌تر و تکان‌دهنده‌تر باشد.
نرگس در حال بیان اتفاق خوبی که صبح برایش رخ‌ داده بود، به‌ شدت می‌خندید. اشک از چشمانش جاری بود و روی زمین غلت می‌زد. وقتی تعریف کردنش تمام شد، ناگهان سکوت کرد و جمله‌ جالبی را گفت. « من هر زمان شادم، قطعاً به‌ زودی اتفاق بدی خواهد افتاد و اشکم را درمی‌آورد»
شاید باکمی دقت، شرطی شدن نرگس را به‌خوبی دریابیم. نرگسی که پس از هر بار شادی، به دلیل مسائل محیطی، روانی، فیزیولوژیکی و … ناکامی و غمی را تجربه کرده است. تجربه‌ای که در اعماق وجود او ریشه دوانده و آزارش می‌دهد.

به گزارش میگنا فوبی ها، هراس‌هایی مزمن هستند. زمانی که بیان می‌کنیم ترسیده‌ایم، این ترس شاید به دلیل یک عامل محیطی گذرا و حل شونده باشد که ممکن است زود هم فراموش شود. اما فوبی ها ترس‌هایی هستند که تبدیل به اضطراب و هراسی مزمن شده‌اند. هراس‌هایی که عملاً زندگی فرد را مختل می‌کنند. از فردی که به دلیل وجود گربه‌ها در خیابان از خانه خارج نمی‌شود و زندگی‌اش مختل شده است تا مردی که با وجود زانودرد شدید و آب آوردن زانوهایش، از آسانسور به دلیل ترسی شدید و غیرمنطقی، استفاده نمی‌کند و درد زیاد و مختل شدن سلامتش را به جان می‌خرد.

اما چروفوبیا (Cherophobia) چیست؟
نرگس شاید نمونه‌ کوچک و مزمن نشده‌ای از «چروفوبیا» ها باشد. آدم‌هایی را در اطراف خود دیده‌ایم که به‌طور مشخصی از شاد شدن می‌ترسند و اعتقاد عمیقی دارند که در پس این شادی به‌زودی غمی سراغ آن‌ها می‌آید. زمانی که این حس‌ها عمیق و مزمن شود، با بررسی شرایط پیچیده‌ای که در افراد فوبیک وجود دارد، می‌توان تشخیص این اختلال را داد. در شرایط پیشرفته این افراد احساس دیوانه شدن، عدم لذت از زندگی، عذاب وجدان از شادی و … دارند.

علل فوبی‌ها به‌ صورت کلی اضطراب است و معمولاً داروهای ضدافسردگی برای آنان تجویز می‌شود. چرا که قسمتی از فوبی ها وراثتی و ژنتیکی است. داروهایی مانند سرترالین، افکسور و پاکسیل برای چروفوبی ها توسط سازمان غذا و داروی امریکا تائید شده است که البته دارو صرفاً مسدودکننده‌های بتا و آدرنالین هستند و درمان قطعی نیستند. در کنار استفاده از دارودرمانی، رویکرد روان‌درمانی «سی بی تی» پاسخ خوبی به درمان خواهد داد و شاید بتوان گفت دارودرمانی در درمان فوبی ها خط اول درمان نیستند. لازم‌اند اما کافی نیستند. در کنار همه‌ عوامل مسائل فرهنگی نیز دخیل‌اند. در کشورهایی که با خرافات آمیخته‌اند، میزان این مشکل بیشتر است.

این مشکل و اختلال در افراد باید به‌صورت دقیقی بررسی شود.برای مثال، فردی ممکن است خنده‌های ناگهانی و خوشحالی‌های گاه گاهش به دلیل مکانیزم دفاعی و ایجاد سدی در برابر غم بزرگی باشد که ممکن است روان او را متلاشی کند. این مکانیزم دفاعی که تمام می‌شود و فرد از لاک دفاعی خود خارج می‌شود، ممکن است غم بازگردد و فرد این حس را داشته باشد که جزو تقدیر اوست که پس از هر شادی‌ای غمی را تجربه کند.

نویسنده:
میلاد زارعی – مشاور و آزمونگر

 

depression

اختلال تاثیرپذیری فصلی و علائم آن

افسردگی فصلی که اختلال تاثیرپذیری فصلی (SAD) هم نامیده می‌شود، حالتی است که هر ساله در یک زمان مشخص رخ می‌دهد و بطور معمول در پاییز یا زمستان آغاز می‌شود و در بهار یا اوایل تابستان پایان می‌یابد.

به نقل از ایرنا، علت دقیق این اختلال بطور کامل مشخص نیست اما تاثیرعرض جغرافیایی بر (SAD) حاکی از این است که اختلال فوق بواسطه تغییرات قابلیت در دسترس بودن نور خورشید ایجاد می‌شود. یک فرضیه این است که با کاهش نور خورشید ساعت بیولوژیک که خلق و خو، خواب و هورمون‌ها را تنظیم می‌کند، در زمستان به نوعی عقب می‌ماند و کندتر می‌گذرد. بیدار شدن از خواب در تاریکی برای رفتن به محل کار و بازگشت دوباره به خانه در هوای تاریک می‌تواند نشاط و شادابی را از انسان سلب کند، اما در برخی افراد این تغییر روحیه شدید‌تر است.

کسانی که از این اختلال رنج می‌برند بسیاری از علائم شایع افسردگی مانند غمگینی، اضطراب، بی قراری، انزواگرایی، بی‌علاقگی به فعالیت‌های روزانه و ناتوانی در تمرکز را دارا هستند. این افراد اغلب نشانه‌هایی همچون خستگی مفرط و کمبود انرژی، نیاز شدید به خواب، به مواد قندی و نشاسته ای، افزایش اشتها و پرخوری و در نهایت اضافه وزن را تجربه می‌کنند.

روان‌شناسان معتقدند از آنجا که نور خورشید در فصل‌های مختلف به روی فعالیت جانداران می‌تواند تاثیرات متفاوتی داشته باشد (مانند خواب زمستانی و دوره‌های باروری)، افسردگی فصلی (SAD) هم ممکن است ناشی از تغییرات طول روز و شدت نور در فصول مختلف باشد.

یک کارشناس ارشد روانشناسی در این زمینه گفت : افسردگی در فصل پاییز و زمستان مربوط به ترشح هورمون ملاتونین از غده “پینه آل” در مغز است که هورمون وابسته به خواب نیز نام دارد و در تاریکی و هنگام خواب شبانه بیشترین میزان ترشح را دارد.

زهره کثیری افزود : بر این اساس در فصل پاییز و زمستان که طول روز کوتاه و طول شب بلند می‌شود، میزان ترشح این هورمون در بدن افزایش می‌یابد و در فرد ایجاد علائم افسردگی می‌کند. وی به کسانی که دچار علائم افسردگی هستند پیشنهاد کرد که به پزشک مراجعه کنند زیرا گاهی مشکلات جسمی باعث افسردگی می‌شود، اما گاهی هم نشانه‌های افسردگی فصلی بخشی از یک مشکل روانی پیچیده‌تر است.

این روانشناس همچنین به ‌راه های پیشگیری از این ابتلا به این اختلال اشاره کرد و گفت : برای پیشگیری از این اختلال‌های روانی می‌توان صبح‌ها زودتر از خواب بلند شد و به پیاده‌روی رفت. وی همچنین توصیه کرد: هنگامی که هوا ابری است زمانی را در خارج از خانه بگذرانید، انجام فعالیت‌های ورزشی به ویژه پیاده‌ روی در هوای آزاد و روشنایی روز نیز می‌تواند سهم بسزایی در کاهش افسردگی داشته باشد و هرگز خود را در اتاق تاریک و بسته حبس نکنید.

کثیری، به تاثیر رژیم غذایی مناسب در پیشگیری از این اختلال نیز اشاره کرد و گفت : از رژیم غذایی حاوی مقادیر کافی ویتامین‌ها و مواد معدنی باید استفاده کرد و از گرفتن رژیم‌های کاهش وزن غیرعلمی و غیرکارشناسی خودداری شود. وی کمبود آهن، امگا ۳ و اسیدفولیک را که تاثیر مستقیم با بروز علائم افسردگی دارد را مهم دانست و گفت : هر چه بیشتر باید به رژیم غذایی‌ اهمیت داد و برای رهایی از اختلالات خلق و خوی تا می‌توانید از سبزی و میوه استفاده کنید. این روانشناس، مصرف ویتامین گروه B را که در گوشت قرمز، جگر، تخم مرغ، غلات، دانه‌های خوراکی و ماهی یافت می‌شود را از جمله مواد مهم در رژیم غذایی‌ برشمرد و گفت : مصرف قهوه و شکر را در روز باید کاهش داد زیرا شکر از تاثیر ویتامین گروه B در بدن می‌کاهد و علائم افسردگی را شدت می‌بخشد.

وی همچنین بر انجام هفته‌ای ۳ بار و هر بار ۳۰ دقیقه ورزش تاکید کرد و گفت : خود را از فعالیت‌های اجتماعی دور نکنید و با دوستان و همفکران خود تبادل ‌نظر کنید. کثیری در پایان تاکید کرد : برای تغییر حالت عمومی‌ خود، بیشتر از روزهای گذشته در اجتماع حضور یابید و بالاخره اینکه با اتخاذ شیوه‌های سالم زندگی از هرگونه حالت کسالت بار و انزوا گرایانه پیشگیری کنید و با نگاه مثبت به زیبایی‌های بی‌نظیر فصول، زمانی را در لذت بردن از آنها سپری کنید.

decision

بحران جنسی

«بحران جنسی» و ولع بیمارگونه به «لاکچری»

۱. اگر «بحران جنسی» را به داده‌های سیاسی/اقتصادی و فرهنگی جامعه ایران اضافه نکنیم، «تحلیل وضع موجود» ناممکن ا‌ست.
به این معنا، ما در کنار «مارکس»، به «فروید» نیز به شدت نیاز داریم.

۲. برخی از رفتارهای جمعی جامعه ایرانی را نمی‌توان تنها براساس گزاره‌های سیاسی/اقتصادی و فرهنگی توضیح داد. از همین رو لازم است آنجا که «جامعه شناسی» از توضیح یک پدیده در می‌ماند، به سراغ «روانکاوی» رفت.

۳. جامعه‌ای که از «بحران جنسی» رنج می‌برد، قطعا از «بحران سیاسی-اقتصادی-اخلاقی» نیز رنج می‌برد.

۴. انگیزه بسیاری از «فسادهای اقتصادی» ناشی از«بحران جنسی»ست. به عبارت دیگر، اگر میل جنسی به شکل سازمانیافته سرکوب نشده بود، شاید ما شاهد این حجم از «فساد اقتصادی» برای داشتن زندگی «لاکچری» نبودیم.

۵. ولع به«لاکچری» بیش از هر چیز حکایت از «بحران جنسی» جامعه دارد. در هیچ کجای جهان برای داشتن «رابطه جنسی» نیازی به این همه طلا و ویلا و ماشین شاسی بلند و برند نیست.

۶. فردی که برای جذب جنس مخالف لابی می‌کند تا «وام میلیاردی» بگیرد و با آن «مازراتی» بخرد را نمی‌توان تنها با «اقتصاد سیاسی» توضیح داد.

۷. فردی که برای به چشم فلان هنرپیشه سینما آمدن، از منابع ملی و صندوق های عمومی اختلاس می‌کند تا «تهیه کننده سینما» شود را نمی‌توان تنها با داده‌های «اقتصاد سیاسی» درک کرد. به عبارت دیگر، کسی که میلیاردها تومان از اموال عمومی را غارت می‌کند و به عرصه سینما می‌برد که درنهایت چهارتا هنرپیشه سینما را با اسم کوچک صدا کند، تنها با رجوع به آراء «فروید» قابل تحلیل است.

۸. ستایش ضمنی بخش‌هایی از جامعه از مفسدان اقتصادی را باید در پرتو «بحران جنسی» تحلیل کرد.

۹. تغییر الگوهای نسل جوان نیز تابعی از «بحران جنسی»ست. ما با نسلی مواجه‌ایم که هر روز صبح با رویای «دن بیلزریان» بودن از خواب برمی‌خیزد، نه «چه گوآرا»شدن.

۱۰. تبدیل شدن «مازراتی» به «هدف زندگی» تنها در جامعه‌ای رخ می‌دهد که با «کمتر از مازراتی» نیازها و غرایز جنسی و عاطفی قابل برآورده شدن نیست.

۱۱. جداسازی همه‌جانبه و سرکوب سازمان یافته میل، زنان را به «ابژه جنسی» مردان تبدیل کرده و متاسفانه بسیاری از زنان این موقعیت «کالابودگی» را پذیرفته‌اند.
بخش وسیعی از آنها به میانجی این سرکوب سازمان یافته، تجربه جنسی را نه در مقام یک «نیاز بدیهی» بلکه به شکل نوعی «باخت» و «خسران» تصور می‌کنند که در ازای آن حتما باید چیزی بیش از آن تجربه را بدست آورند: پول، تصاحب عاطفی طرف رابطه، تضمین ازدواج و…

۱۲. جداسازی همه‌جانبه و سرکوب سازمان یافته میل، بخش وسیعی از مردان را به «ریاضت‌کشان و بیماران جنسی»ای تبدیل کرده که در آنِ واحد هم از زنان متنفرند و هم شیفته.
«زن ستیزی»، «تعرضات کلامی و فیزیکی»، ولع عجیب برای «بیشترداشتن» و بیشتر دیده شدن به هر قیمت و در عین حال تقدیس های اغراق شده و گل درشت و… را باید در پرتوی این سرکوب و البته آن «امتناع» تفسیر کرد.

۱۳. جداسازی همه‌جانبه و سرکوب سازمان یافته میل، برای عرصه‌های به شدت محدود اجتماع عمومی (رخدادهای فرهنگی-هنری، فستیوال ها و جشنواره ها و آیین ها و…) کارکردی ثانویه پدید آورده است.

۱۴. دارا بودن بالاترین سرانه جستجوی محتوای پورنوگرافیک در ایران، همه چیز را درباره جداسازی همه‌جانبه و سرکوب سازمان یافته میل توضیح می‌دهد.

۱۵. در جامعه‌ای که بخش زیادی از زنان خود را «کالا» می‌بینند و بخش وسیعی از مردان خود را «خریدار»، «تجربه جنسی» به یک «تجارت طبقاتی» تبدیل می‌شود. تجارتی که نیروی محرکه و موجده و مولده آن «جداسازی جنسیتی» و سرکوب سازمان یافته میل است.

۱۶. ما در کنار «حاشیه‌نشینان اقتصادی» با پدیده «حاشیه‌نشینان جنسی» نیز در جامعه رو به رو هستیم.

۱۷. حجم «دریده گویی» و «گفتار پورنوگرافیک» نشانه «ریاضت جنسی»ست؛ بدین معنا آنها که زیاد درباره «سکس» حرف می‌زنند، کمترین تجربه را در این زمینه دارند.

۱۸. «بحران جنسی» همان نقطه‌ای ست که اصولگرا و اصلاح طلب مشترکا بر سرش سکوت می‌کنند و اولی آن را به «بی بندوباری» و دومی به «آسیب اجتماعی» تقلیل می‌دهد.

۱۹. فقط به میانجی فروید است که ما می‌دانیم آنها که به شکلی اغراق شده «منزه» و «مبادی آداب» جلوه می‌کنند، حادترین تخیلات جنسی را در سر می‌پرورانند.

۲۰. هر «تحلیلگر» یا «کنشگری» که درباره «بحران جنسی» سکوت می‌کند، باید درباره همه چیز سکوت کند.

✍ نادر فتوره‌چی

روزنامه‌نگار، مترجم و نویسنده

stress

Fifty Common Signs and Symptoms of Stress

۱. Frequent headaches, jaw clenching or pain

۲. Gritting, grinding teeth

۳. Stuttering or stammering

۴. Tremors, trembling of lips, hands

۵. Neck ache, back pain, muscle spasms

۶. Light headedness, faintness, dizziness

۷. Ringing, buzzing or “popping sounds

۸. Frequent blushing, sweating

۹. Cold or sweaty hands, feet

۱۰. Dry mouth, problems swallowing

۱۱. Frequent colds, infections, herpes sores

۱۲. Rashes, itching, hives, “goose bumps”

۱۳. Unexplained or frequent “allergy” attacks

۱۴. Heartburn, stomach pain, nausea

۱۵. Excess belching, flatulence

۱۶. Constipation, diarrhea, loss of control

۱۷. Difficulty breathing, frequent sighing

۱۸. Sudden attacks of life threatening panic

۱۹. Chest pain, palpitations, rapid pulse

۲۰. Frequent urination

۲۱. Diminished sexual desire or performance

۲۲. Excess anxiety, worry, guilt, nervousness

۲۳. Increased anger, frustration, hostility

۲۴. Depression, frequent or wild mood swings

۲۵. Increased or decreased appetite

۲۶. Insomnia, nightmares, disturbing dreams

۲۷. Difficulty concentrating, racing thoughts

۲۸. Trouble learning new information

۲۹. Forgetfulness, disorganization, confusion

۳۰. Difficulty in making decisions

۳۱. Feeling overloaded or overwhelmed

۳۲. Frequent crying spells or suicidal thoughts

۳۳. Feelings of loneliness or worthlessness

۳۴. Little interest in appearance, punctuality

۳۵. Nervous habits, fidgeting, feet tapping

۳۶. Increased frustration, irritability, edginess

۳۷. Overreaction to petty annoyances

۳۸. Increased number of minor accidents

۳۹. Obsessive or compulsive behavior

۴۰. Reduced work efficiency or productivity

۴۱. Lies or excuses to cover up poor work

۴۲. Rapid or mumbled speech

۴۳. Excessive defensiveness or suspiciousness

۴۴. Problems in communication, sharing

۴۵. Social withdrawal and isolation

۴۶. Constant tiredness, weakness, fatigue

۴۷. Frequent use of over-the-counter drugs

۴۸. Weight gain or loss without diet

۴۹. Increased smoking, alcohol or drug use

۵۰. Excessive gambling or impulse buying