چگونه می توان عشق واقعی را با هوش عاطفی پیدا کرد؟

هوش عاطفی که بیشتر با عنوان هوش هیجانی (Emotional intelligence) شناخته شده است، شاید همچنان برای بسیاری از ما ناشناخته باشد و دقیقا از قدرت آن آگاه نباشیم. مثلا از قدرت هوش هیجانی در داشتن روابط عاطفی بهتر اطلاع نداشته باشیم.

در جامعه ای که برای هوش شناختی و عقلانیت، ارزش قائل می شوند، گفته می شود که «اهل عمل» باشید و «کارهایی که حسی را ایجاد می کنند» انجام دهید. اما این توصیه اغلب با حرف های گیج کننده مثلا «به حرف قلب خود گوش دهید» تفسیر می شود.

گرچه این مفهوم انتزاعی را یاد گرفته ایم که عشق همه چیز را تسخیر می کند، اما یاد گرفته ایم که در قرار ملاقات ها به دنبال شریکی بگردیم که از لحاظ جسمی، مالی و مادی مناسب باشد. اما اگر زمان زیادی را برای یافتن فردی که همه این گزینه ها را داشته باشد، صرف کنیم، خود را در معرض شکست قرار می دهیم، همچنین اگر اجازه دهیم که قلبمان در قرار ملاقات ها، یکه تازی کند، باز هم ممکن است در معرض شکست قرار بگیریم.

چگونه می توان عشق واقعی را با هوش عاطفی پیدا کرد؟

پس چگونه می توان تعادل مناسبی بین معقول بودن و عاطفی بودن پیدا کرد؟ با استفاده از هوش عاطفی. هوش عاطفی یا همان هوش هیجانی اساسا توانایی آگاهی، شناسایی و تنظیم احساسات است.

افرادی که دارای هوش عاطفی هستند می توانند آنچه احساس می کنند را تشخیص دهند و آنقدر با این احساسات کلنجار می روند تا به صورت عاقلانه به آنها پاسخ دهند، گرچه با سرکوب کردن آنها و واکنش شدید نشان دادن به آنها مخالف هستند. افرادی که دارای هوش عاطفی هستند، همدل نیز هستند یعنی می توانند خود را به جای دیگران بگذارند و فکر می کنند که اگر جای آنها بودند چه حسی داشتند.

هوش عاطفی یک مهارت ارزشمند است، هم در قرار ملاقات ها (و رد کردن ملاقات ها) و هم در روابط. در ادامه این مقاله به چند مورد از فواید هوش عاطفی (هوش هیجانی) می پردازیم.

۱- هوش عاطفی منجر به جاذبه های سالم می شود

هنگامی که با قلبمان پیش می رویم و  بین اضطراب، شهوت، شیفتگی و تمایل تمایز قائل نمی شویم، جاذبه های فیزیکی مان می تواند ما را وارد روابط نامناسبی کند. هنگامی که فقط به حرف عقل مان گوش کنیم و به قلب مان اعتنایی نکنیم، ممکن است با افرادی آشنا شویم که همه چیز آنها بر روی کاغذ عالی است اما نمی توانیم از لحاظ احساسی با آنها ارتباط برقرار کنیم. اما اگر هوش عاطفی داشته باشیم، می توانیم با کنترل عقل، به حرف قلب مان گوش دهیم، در نتیجه با احتمال بیشتری می توانیم روابط درستی پیدا و حفظ کنیم.

۲- هوش عاطفی برای واکنش عمدی، مهم است

متنی که کاش ارسال نکرده بودید، دعوایی که به سرعت تشدید شد، ترس از تنها ماندن که ریشه در گذشته یا روابط گذشته دارد، احساسات در برقراری ارتباط و قطع ارتباطات، تاثیر می گذارند. دانستن اینکه چگونه با این احساسات کنار بیایید و به طور مناسب به آنها واکنش نشان دهید، مهارتی ارزشمند در یک رابطه نوپا (و در زندگی) است.

عشق و هوش هیجانی

یکی از راه های انجام این کار، خودداری از خود شفقت ورزی است. مثل وقتی که تلاش می کنید تا یک جا را نخارانید، از واکنش شدید خودداری کنید. گفتن این حرف، راحت تر از انجامش است، می دانم! ترفندی که من استفاده می کنم این است که فضایی را برای بروز احساسات باز می کنم -تصور می کنم که آن در حباب هایی، خارج از من، گسترش پیدا می کند. سپس من خود شفقتی را با همدردی با خودم و گفتن چیزهایی که در همان وضعیت به دوستم ممکن بود بگویم، تمرین می کنم. به عنوان مثال، آن باعث می شود که شما اکنون احساس خستگی (عصبانیت) داشته باشید. شما کاملا مجاز به داشتن این احساس هستید. هر کس دیگر هم جای شما بود، اینگونه بود. با این حال، در اینجا چه واکنشی بیشتر به شما کمک می کند؟

۳- هوش عاطفی به شما کمک می کند تا با بتوانید با عدم پذیرش، کنار بیایید

برای داشتن یک قرار ملاقات موفق، باید با عدم پذیرش نیز کنار بیایید. اگر ترس از پذیرفته نشدن باعث شود که از قرار ملاقات دوری کنید، در نتیجه نمی توانید توانایی ها و احساسات تان را بروز دهید. بعد از قرار ملاقات اول، همه اپلیکیشن ها را پاک می کنید تا با شما تماس نگیرد. اگر پذیرفته نشدن را با روی باز بپذیرید، می توانید عاقلانه و با خود شفقتی، از پس احساسات تان برآیید. اگر شما دارای چنین مشکلی هستید شرکت در یک کارگاه روانشناسی پیش از ازدواج و یا مشاوره زوجین می تواند به شما کمک بیشتری کند.

۴- هوش عاطفی، از شما یک شریک (همسر) حامی می سازد

چه در رابطه ای چند ساله باشید چه رابطه ای نوپا، هوش عاطفی به شما کمک می کند تا شریک یا همسر حامی باشید. شما می پرسید چرا؟  شما باید توانایی همدردی داشته باشید. شما باید خود را جای شریک تان بگذارید و احساسات آنها را درک کنید. بنابراین، به جای پاسخ دادن در یک بحث و دعوا با چیزهایی مثل «نباید برای این موضوع ناراحت بشوی» سعی کنید چیزی شبیه به این بگویید: «می فهمم که چرا آزرده خاطر شده ای» این کار باعث می شود که شریک تان حس کند دیده شده است. این کار به نوبه خود ارتباطی که ایجاد کرده اید را تقویت می کند.

اگر کسی هستید که هوش عاطفی یا هوش هیجانی ندارد، نترسید: قوی کردن عضلات هوش عاطفی خیلی متفاوت از قوی کردن عضله های بازو نیست. فقط به جای انجام این کار در باشگاه، می توانید این کار را با استفاده از درمان، مدیتیشن، یوگا و ذهنیت انجام دهید. بنابراین، به دورن خود نگاه کنید و با احساساتی که از شما شریک (همسری) بهتری می سازند، آشنا شوید.

قایق زندگی  با انتخاب دکتر یاوریان به عنوان مربی خود:

قایق بادبانی زندگی خود را در تلاطم امواج روزگار با لذت و اطمینان تا ساحل آرامش مطلوب به پیش برانید.

پست قبلینوشته بعدی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

53 + = 54