EQ test

آزمون هوش هیجانی EQ بار-اُن

آزمون هوش هیجانی EQ

شما به یک یا چند سوال پاسخ نداده‌اید!

باشه

شما هم می‌توانید افزونه وردپرس این آزمون را از این لینک خریداری کرده و در سایت خود نصب کنید و از این طریق بازدید سایت خود را افزایش دهید.

 

آزمونِ هوشِ هیجانیِ (EQ) بار_آن

براساس این ارزیابی می‌توانید برنامه رشد و توسعه فردی خود را غنی‌تر کنید.

این پرسش‌نامه صفات شخصیتی را اندازه‌گیری نمی‌کند و به جای آن بر عملکرد فرد و استعداد برای عملکرد تاکید دارد.

با انجام این تست نقاط ضعف و قوت خود در هوش هیجانی را خواهید شناخت و می‌توانید روی نقاط ضعف خود کار کرده و میزان هوش هیجانی خود را افزایش دهید.

این آزمون، دارای ۹۰ سوال و ۱۵ خرده مقیاس می‌باشد.

افراد ۱۸ سال و بالاتر، مشروط بر دارا بودن حداقل تحصیلات دیپلم، می‌توانند به این آزمون پاسخ دهند.

پاسخ‌های آزمون بر روی مقیاس ۵ درجه ای (کاملاً موافقم، موافقم ، تا حدودی، مخالفم و کاملاً مخالفم) تنظیم شده است.

انجام آزمون حدود ۲۰ دقیقه زمان می‌گیرد و لازم هست به همه سوالات پاسخ دهید.

پیشنهاد می‌شود اگر از گوشی موبایل استفاده می‌کنید، گوشی را افقی بگیرید.

نام و نام خانوادگی ضروریست نام و نام خانوادگی خود را وارد کنید.ضروریست نام و نام خانوادگی خود را به درستی وارد کنید.
جنسیت ضروریست جنسیت خود را تعیین کنید.
آدرس ایمیل ضروریست آدرس ایمیل خود را وارد کنید.ضروریست آدرس ایمیل خود را به درستی وارد کنید.
سن ضروریست سن خود را وارد کنید.سن باید بین اعداد 13 تا 99 باشد.
1- به نظر من براي غلبه بر مشكلات بايد گام به گام پيش رفت. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

2- لذت بردن از زندگي برايم مشكل است. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

3- شغلی را ترجیح می‌دهم که حتی‌الامکان من تصمیم گیرنده باشم.لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

4- می‌توانم بدون تنش زیاد، با مشکلات مقابله کنم.لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

5- می‌توانم برای معنی دادن به زندگی تا حد امکان تلاش کنم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

6- نسبت به هیجاناتم آگاهم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

7- سعی می‌کنم بدون خیال‌پردازی، واقعیت امور را در نظر بگیرم.لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

8- به راحتی با دیگران دوست می‌شوم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

9- معتقدم توانایی تسلط برشرایط دشوار را دارم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

10- بیشتر مواقع به خودم اطمینان دارم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

11- کنترل خشم برایم مشکل است. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

12- شروع دوباره، برایم سخت است.لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

13- کمک کردن به دیگران را دوست دارم.لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

14- به خوبی می‌توانم احساسات دیگران را درک کنم.لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

15- هنگامی که از دیگران خشمگین می‌شوم، نمی‌توانم با آنها در این مورد صحبت کنم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

16- هنگام رویارویی با یک موقعیت دشوار، دوست دارم تا حد ممکن در مورد آن اطلاعات جمع‌آوری کنم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

17- خندیدن برایم سخت است.لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

18- هنگام کار کردن با دیگران، بیشتر پیرو افکار آنها هستم تا فکر خودم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

19- نمی‌توانم به خوبی فشارها را تحمل کنم.لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

20- در چند سال گذشته کمتر کاری را به نتیجه رسانده‌ام. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

21- به سختی می‌توانم احساسات عمیقم را با دیگران در میان بگذارم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

22- دیگران نمی‌فهمند که من چه فکری دارم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

23- به خوبی با دیگران همراهی می‌کنم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

24- به اغلب کارهایی که انجام می‌دهم خوش‌بین هستم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

25- برای خودم احترام قائل هستم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

26- عصبی بودنم مشکل ایجاد می‌کند. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

27- به سختی می‌توانم فکرم را در مورد مسائل تغییر دهم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

28- کمک به دیگران، مرا کسل نمی‌کند، به خصوص اگر شایستگی آن را داشته باشند. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

29- دوستانم می‌توانند مسائل خصوصی خودشان را با من در میان بگذارند. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

30- می‌توانم مخالفتم را با دیگران ابراز نمایم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

31- هنگام مواجهه با یک مشکل‌، اولین کاری که انجام می‌دهم دست نگه داشتن و فکر کردن است. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

32- فرد با نشاطی هستم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

33- ترجیح می‌دهم دیگران برایم تصمیم بگیرند. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

34- احساس می‌کنم کنترل اضطراب برایم مشکل است. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

35- از کارهایی که انجام می‌دهم راضی نیستم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

36- به سختی می‌فهمم چه احساسی دارم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

37- تمایل دارم با آنچه در اطرافم می‌گذرد روبرو نشوم و از برخورد با آنها طفره می‌روم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

38- روابط صمیمی با دوستانم برای هر دو طرف‌مان اهمیت دارد. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

39- حتی در موقعیت‌های دشوار، معمولا برای ادامه‌ی کار انگیزه دارم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

40- نمی‌توانم خودم را این طور که هستم بپذیرم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

41- دیگران به من می‌گویند هنگام بحث آرام‌تر صحبت کنم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

42- به آسانی با شرایط جدید سازگار می‌شوم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

43- برای کمک به کودک گمشده اقدام می‌کنم ، حتی اگر همان موقع جای دیگری کار داشته باشم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

44- به اتفاقی که برای دیگران می‌افتد توجه دارم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

45- نه گفتن برایم مشکل است. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

46- هنگام تلاش برای حل یک مشکل، راه‌حل‌های ممکن را در نظر می‌آورم، سپس بهترین را انتخاب می‌کنم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

47- از زندگی‌ام راضی‌ام. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

48- تصمیم‌گیری برایم مشکل است. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

49- می‌دانم در شرایط دشوار، چگونه آرامشم را حفظ کنم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

50- هیچ‌چیز در من علاقه ایجاد نمی‌کند. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

51- از احساسی که دارم آگاهم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

52- در تصورات و خیال‌پردازی‌هایم غرق می‌شوم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

53- با دیگران رابطه خوبی دارم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

54- معمولاً انتظار دارم، مشکلات به خوبی ختم شوند، هر چند گاهی این طور نمی‌شود. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

55- از اندام و ظاهر خود راضی هستم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

56- کم‌صبر هستم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

57- می‌توانم عادات قبلی‌ام را تغییر دهم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

58- اگر لازم باشد با زیرِپا گذاشتن قانون از موقعیتی فرار کنم، این کار را انجام می‌دهم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

59- نسبت به احساسات دیگران حساس هستم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

60- می‌توانم به راحتی افکارم را به دیگران بگویم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

61- هنگام حل کردن مسایل، به سختی می‌توانم در مورد انتخاب بهترین راهِ‌حل تصمیم‌گیری کنم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

62- اهل شوخی هستم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

63- در انجام کارها و امور مختلف به دیگران وابسته‌ام. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

64- رویارویی با مسائل ناخوشایند برایم مشکل است. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

65- حتی‌الامکان کارهایی را به عهده می‌گیرم که برایم لذت‌بخش است. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

66- حتی هنگام آشفتگی، از آنچه در من اتفاق می‌افتد آگاهم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

67- تمایل به مبالغه گویی دارم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

68- به نظر دیگران من فردی اجتماعی هستم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

69- به توانایی‌ام برای مقابله با دشوارترین مسائل اطمینان دارم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

70- از شیوه‌ی نگرش و فکرم راضی هستم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

71- بدجوری خشمگین می‌شوم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

72- معمولاً ایجاد تغییر در زندگی روزانه برایم سخت است. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

73- قادر هستم احترام به دیگران را حفظ کنم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

74- دیدن رنج دیگران برایم سخت است. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

75- به نظر دیگران من نمی‌توانم احساسات و افکارم را بروز دهم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

76- هنگام روبرو شدن با شرایط دشوار، سعی می‌کنم در مورد راهِ‌حل‌های ممکن فکر کنم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

77- افسرده هستم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

78- فکر می‌کنم به دیگران بیشتر احتیاج دارم، تا دیگران به من. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

79- مضطرب هستم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

80- در مورد آنچه می‌خواهم در زندگی انجام دهم فکر مشخص و خوبی ندارم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

81- به سختی می‌توانم از امور برداشت صحیحی داشته باشم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

82- به سختی می‌توانم احساساتم را بیان کنم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

83- با دوستانم رابطه صمیمی برقرار می‌کنم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

84- قبل از شروع کارهای جدید، معمولاً احساس می‌کنم شکست خواهم خورد. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

85- هنگام بررسی نقاط ضعف و قوتم، باز هم احساس خوبی در مورد خودم دارم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

86- هنگام عصبانیت زود از کوره در می‌روم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

87- اگر مجبور به ترک وطنم باشم، سازگاری برایم دشوار خواهد بود. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

88- به نظر من پایبندی یک شهروند به قانون مهم است. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

89- از جریحه‌دار کردن احساسات دیگران خودداری می‌کنم. لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

90- مشکل می‌توانم از حق خودم دفاع کنم.لازم است به این سوال نیز پاسخ دهید.

برای مطالعه بیشتر در خصوص هوش هیجانی به لینک های ذیل مراجعه فرمایید؛

چگونه با تقویت هوش هیجانی به موفقیت برسیم؟

تاثیر هوش هیجانی بر موفقیت شغلی.

توضیحات هوض هیجانی بار-آن

خشم

ویدیو: پیشگیری از انباشت خشم

 

خشم یک هیجان است و خشونت یکی از رفتارهای نمود یافته از خشم است. این هیجان یکی از هیجان های طبیعی بدن است که نحوه ابراز آن می تواند آن را به یک حس مخرب بدل کند. در واقع وجود همه هیجان های منفی همچون خشم و ترس برای انسان مفید بوده است. به طور مثال اگر ترس در انسان وجود نداشت ممکن بود که خود را از کوه پرت کند و هلاک شود. یا در صورت مورد حمله واقع شدن، بروز خشم در فرد سبب دفاع از خود می‫شود و به بقای فرد کمک می‫کند. بنابراین همه هیجان ها ؛ چه مثبت و چه منفی برای بقای موجود زنده در بدن موجود وجود دارند. اما انسان متمدن نیاز دارد که در زندگی متمدنانه ، هیجان های خود را تحت کنترل داشته باشد تا به خود و دیگران آسیب وارد نکند.

 

ویدیوی آشنایی دختر و پسر را نیز ببینید.

ویدیوی دوستی اجتماعی را نیز ببینید.

برای آشنایی با روش دکتر یاوریان می توانید این ویدیو را تهیه کنید.

 

 

سینا یاوریان

سخنران ، مربی و مشاور روانشناسی

ضرورت تغییر - مربی

ضرورت تغییر – نیاز به مربی

 

آیا ما به مربی نیاز داریم؟ چه لزومی دارد رفتار و معیار انتخاب خود را تغییر دهیم؟ آیا نتیجه متفاوتی می خواهیم؟

 

ویدیوی آشنایی دختر و پسر را نیز ببینید.

ویدیوی دوستی اجتماعی را نیز ببینید.

برای آشنایی با روش دکتر یاوریان می توانید این ویدیو را تهیه کنید.

 

 

سینا یاوریان

سخنران ، مربی و مشاور روانشناسی

طرح واره درمانی چیست و چگونه به کمک ما می آید؟

توضیحات تست هوش هیجانی بار-آن

ارسطو می گوید همه می توانند عصبانی شوند اما عصبانی شدن در برابر شخص مناسب، در زمان مناسب، به دلیل مناسب و به روش مناسب آسان نیست!

این موضوع که آگاهانه عصبانی شویم و توانایی مدیریت هیجانات و احساسات خود را داشته باشیم کار آسانی نیست و افرادی که توانایی تسلط بر این فرایند را دارا می باشند از هوش هیجانی بالایی برخوردار هستند. اما هوش هیجانی فقط به کنترل خشم ختم نمی شود بسیاری از ویژگی های رفتاری ما نظیر انگیزه مند کردن خود، شادمانی، خوش بینی، حل مساله، انعطاف پذیری و… تحت تاثیر EQ ما قرار دارند. هوش هیجانی را «توانایی زیر نظر گرفتن احساسات و هیجانات خود و دیگران، تمایز گذاشتن بین آنها و استفاده از اطلاعات حاصل از آنها در تفکر و اعمال و رفتار و گفتار خود» تعریف می کنند.

توسعه هوش هیجانی می تواند تفاوت شکست و یا موفقیت در زندگی شخصی و شغلی هر فرد را مشخص کند. به عبارتی هوش هیجان (EQ)، نوع دیگر باهوش بودن است و شامل درک احساسات خود برای تصمیم گیری مناسب در زندگی است. توسعه هوش هیجانی بسیار دشوار به نظر می رسد، زیرا به توسعه روانشناختی و نورولوژیکی (عصب شناختی) که در طول عمر افراد شکل می گیرد، وابسته است. توسعه هوش هیجانی نیازمند تلاش زیادی برای تغییر عادت های شکل گرفته مربوط به تعامل انسانی (تعامل با خود و دیگران) است که به طور واضح شایستگی های پایه ای مانند خودآگاهی و کنترل احساسات را در بر می گیرد.

افراد بایستی بر روی تغییر رفتار و توسعه هوش هیجانی خود سرمایه گذاری نموده و وقت زیادی اختصاص دهند، و ممکن است این تغییر خود به خود اتفاق نیافتد. در عمل آن چه معنا پیدا می کند این است که شما نمی توانید شاهد تغییر هوش هیجانی افراد دیگر باشید، مگر اینکه خودشان بخواهند. البته اثبات شده است که با بالا رفتن سن و تجربه، هوش هیجانی نیز رشد می کند.

طبق مطالعات انجام شده در زمینه موفقیت، رابطه هوش هیجانی (EQ) با موفقیت به مراتب بالاتر از رابطه بهره هوشی (IQ) و موفقیت می باشد. به این معنا که به قول دانیل گلمن ، هوش هیجانی بالا مشحص می‌کند که چرا افرادی با ضریب هوشی (IQ) متوسط موفق تر از کسانی هستند که نمره‌های IQ بسیار بالاتری دارند. زمانی که ۹۵% دانشجویان دانشگاه هاروارد را در دهه ۱۹۴۰ از دوران جوانی تا سنین میانسالی مورد بررسی قرار دادند، دریافتند که افرادی که بالاترین نمره‌های تحصیلی را داشتند از نظر میزان حقوق دریافتی و موفقیت شغلی از هم دوره ای‌های ضعیف تر خود موفق تر نبودند.

آنها حتی از نظر میزان رضایت از زندگی شخصی و خانوادگی و عاشقانه نیز وضعیت بهتری نداشتند. قابل توجه اینکه افزایش هوش هیجانی (EQ) به مراتب از افزایش هوشبهر (IQ) آسانتر می باشد. حتی عده ای معتقدند که محیط، تاثیر زیادی در افزایش بهره هوشی ندارد ولی می تواند هوش هیجانی را افزایش دهد. شما می توانید با شرکت در این آزمون به خودشناسی در زمینه مولفه های مختلف هوش هیجانی خود بپردازید.

هوش هیجانی به عنوان یک سازه بنیادین روانشناختی، عامل جدی کامیابی رهبران و مدیران در محیط کار به حساب می آید. رهبران و مدیرهای سازمان های بزرگ اقتصادی و صنعتی جهان بر این باورند که اکثر موفقیت های آنان مرهون و مدیون مهارت های هوش هیجانی است. در سال های گذشته تصور می شد بهره هوشی بالای مدیران، عامل اصلی موفقیت در سازمان ها است اما ناگهان ورق برگشت و با تجلی مفهوم “هوش هیجانی” همه نگاه ها به سمت این موضوع اساسی معطوف شد. «خود آگاهی، مدیریت خود، مدیریت رابطه، شناخت هیجانات خود و دیگران» از جمله مفاهیمی هستند که با هوش هیجانی ارتباط دارند. روان شناسان هوش هیجانی را سوخت موتور محرکه موفقیت ها یا نوعی رادار اجتماعی به منظور برقراری ارتباط سازنده و اثر بخش با دیگران می دانند.

EQ توانایی کنترل حالت های اضطراب آور و کنترل واکنش هاست. این به معنی پرانگیزه و امیدوار بودن به کار و رسیدن به اهداف است. به طور کلی EQ ، یک مهارت فردی و اجتماعی است و شامل همکاری با سایرمردم، کاربرد احساسات در روابط و توانایی رهبری سایر افراد می باشد.

 

برای انجام تست بر روی لینک زیر کلیک کنید

آزمون آنلاین هوش عاطفی-هیجانی

 

آزمون هوش هیجانی بار-اون EQ

آزمون هوش هیجانی بار –اُن در سال ۱۹۸۰ با طرح این سؤال که «چرا بعضی مردم نسبت به بعضی دیگر در زندگی موفق ترند» آغاز گردید.

این آزمون، دارای ۹۰ سوال و ۱۵ خرده مقیاس می باشد.

افراد ۱۸ سال و بالاتر، مشروط بر دارا بودن حداقل تحصیلات دیپلم، می توانند به این آزمون پاسخ دهند.

پاسخ های آزمون بر روی مقیاس ۵ درجه ای (کاملاً موافقم، موافقم ، تا حدودی، مخالفم و کاملاً مخالفم) تنظیم شده است.

یکی از ابزار های معتبری که به کمک آن می توانید میزان هوش هیجانی خود را بسنجید آزمون هوش هیجانی بار-ان می باشد. هوش هیجانی بار-ان دارای ۵ مقیاس یا جنبه و ۱۵ خرده مقیاس به شرح زیر می باشد:

 

ضریب هوش هیجانی درون فردی (Intra Personal EQ)
خرده مقیاس ها
خودآگاهی؛ هیجانی توانایی آگاه بودن و فهم احساس خود
عزت نفس؛ توانایی آگاه بودن از ادراک خود، پذیرش خود و احترام به خود
خودشکوفایی؛ توانایی درک ظرفیت های بالقوه و انجام چیزی که می توان انجام داد، تلاش برای انجام دادن و لذت بردن
خود ابرازی؛ توانایی ابراز احساسات، باورها و افکار صریح و دفاع از مهارت های سازنده و بر حق خود
استقلال؛ توانایی هدایت افکار و اعمال خود و آزاد بودن از تمایلات اجتماعی

ضریب هوش هیجانی بین فردی (Inter Personal EQ):
خرده مقیاس ها
همدلی؛ توانایی آگاه بودن و درک احساسات دیگران و ارزش دادن به آن
مسئولیت؛ پذیری اجتماعی توانایی بروز خود به عنوان یک عضو دارای حس همکاری، موثر و سازنده در گروه
روابط بین فردی ؛ توانایی ایجاد و حفظ روابط رضایت بخش متقابل که به وسیله نزدیکی عاطفی، صمیمیت، محبت کردن و محبت گرفتن توصیه می شود.

ضریب هوش هیجانی مدیریت استرس (Stress Management EQ):
خرده مقیاس ها
تحمل فشار؛ روانی توانایی مقاومت کردن در برابر رویدادها، موقعیت های فشار آور و هیجانات قوی، و نیز رویارویی فعال و مثبت با فشار
کنترل تکانش؛ توانایی مقاومت در برابر یک تکانش، سایق یا فعالیت های آزمایشی و یا کاهش آن ها، همچنین توانایی کنترل هیجانات خود

ضریب هوش هیجانی خلق عمومی (General Mood EQ):
خرده مقیاس ها
خوش بینی ؛ توانایی زیرکانه نگاه کردن به زندگی و تقویت نگرش های مثبت، حتی در صورت بروز احساسات منفی و اتفاقات ناخوشایند
شادمانی؛ توانایی احساس خوشبختی کردن در زندگی، لذت بردن از خود و دیگران، داشتن احساسات مثبت، صریح، مفرح و شوخ

ضریب هوش هیجانی توان سازگاری (Adaptability EQ):
خرده مقیاس ها
واقع گرایی؛ توانایی سنجش و هماهنگی، بین چیزی که به طور هیجانی تجربه شده و چیزی که بطور واقعی وجود دارد
انعطاف پذیری؛ توانایی سازگار بودن افکار و رفتار با تغییرات محیط و موقعیت ها
حل مساله؛ توانایی تشخیص و تعریف مشکلات، به همان خوبی خلق کردن و تحقق بخشیدن راه حل های موثر و بالقوه.

 

با انجام این تست نقاط ضعف و قدرت خود در هوش هیجانی را خواهید شناخت و می‌توانید روی نقاط ضعف خود کار کرده و میزان هوش هیجانی خود را افزایش دهید.

 

برای انجام تست بر روی لینک زیر کلیک کنید

آزمون آنلاین هوش عاطفی-هیجانی

کنترل خشم (۸ گام برای از بین بردن عصبانیت)

با افزایش مشغله های زندگی، میزان برخوردهای انسان در طول روز با دیگران افزایش می یابد. اینکه چگونه این روابط را مدیریت کرد، هنری است که شاید عده ای از آن غافل باشند. در طول این روابط احساسات ما نقش تعیین کننده ای بر روی روابط و کیفیت زندگی مان دارد دارد. احساساتی چون شاد بودن، غمگین شدن، عصبانیت و … . شاید بسیاری از حالات ما صدمه چندانی به روابط ما وارد نکند، اما وقتی که ما عصبی می شویم و خشم خود را بروز می دهیم آنگاه این روابط دیگر معمولی نخواهند بود. به راستی خشم چیست و راه های کنترل خشم کدام اند؟ چه زمانی ما خشمگین می شویم؟ عوامل خشم چیست؟ برای رسیدن به پاسخ این سوالات با ادامه این مقاله همراه باشید.

تعریف خشم

بسیاری از روان شناسان خشم را بدین گونه معنا کرده اند:

خشم احساسی غریزی و طبیعی در انسان است که در هر فرد به علتی بروز می کند.

هر واقعه یا وضعیتی که انسان نتواند در آن موفقیت کسب نماید و در آن ناکام بماند موجب بروز خشم در فرد خواهد شد. ولی به این نکته باید توجه کرد که میزان بروز خشم در هر فرد متفاوت است. برخی از عواملی که موجب بروز خشم می شود را می توان عامل جسمی دانست.

به عنوان مثال دونده ای که برای رسیدن به قهرمانی در مسیر مسابقه دچار خستگی مفرط می شود و به هدف خود نمی رسد، خشمگین خواهد شد. یا در مثالی دیگر بسیاری از افراد بعد از سوانح دچار نقص عضو و یا قطع عضو می شوند که این امر علاوه بر ناراحتی موجب عصبانیت آنها می شود. در برخی موارد عوامل دیگری موجب بروز خشم می شوند. نوع رفتار های دیگران با فرد که برخی از این نوع رفتارها شامل تحقیر کردن، مسخره کردن و … می شود. حتی فریب خوردن توسط دیگری می تواند موجب بروز خشم در فرد شود.

اینکه ما چرا خشمگین می شویم یا به عبارت دیگر چه عواملی موجب خشم ما می شود، به ما بسیار کمک خواهد کرد تا از آن عوامل دوری کنیم و در صورت موجهه با آنها راه حل مناسبی اتخاذ نماییم. خشم یک ابزار برای دفاع از خود در مقابله با موانع می باشد. خشم علاوه بر عوامل ذکر شده در بالا ممکن است فقط بر اثر ذهنیت یا افکار ما بروز کند. بدین معنی که در دنیای واقعی اتفاقی نیفتاده ولی فرد در ذهن خود شروع به تحلیل و تفسیر می کند و باعث بروز خشم در خود می شود.

برای اینکه خشم خود را بدرستی بشناسیم باید بدانیم در طول زندگی روزانه علاوه بر عوامل ذکر شده، چه کسانی موجب خشم ما می شوند.

تحقیقات نشان داده اند که معمولاً اشخاصی که با انسان رابطه نزدیک تر و صمیمی تری دارند، بیشتر خشم انسان را برمی انگیزند.

این امر به این علت صورت می گیرد که ارتباط فرد با این اشخاص بسیار زیاد است. همچنین از همدیگر توقعات زیادی دارند و با کوچک ترین مسئله و حرف از دست هم خشمگین می شوند.

در برخی موارد خشم را به پرخاشگری تعبیر می کنند که این کار صحیح نیست. با توجه به تعریف ارائه شده، خشم یک حالت فردی است که در زمان ناکامی بروز می کند. حال آنکه پرخاشگری در مرحله دیگری است و زمانی که فرد کنترل خشم خود را از دست می دهد با رفتار های خود موجب آسیب رساندن به دیگران می شود. نکته ای که باید در نظر داشت این است که الزاماً تمامی خشم ها به پرخاشگری منجر نمی شوند.

۸ گام کنترل خشم

باید به این باور رسید که ما نمی توانیم بر رفتار دیگران کنترل داشته باشیم. پس کار صحیح آن است که ما بیاموزیم در مقابل رفتار دیگران چه واکنش مناسبی را ارائه دهیم. ما آموختیم که در مواجهه با غم و شادی چه رفتاری را از خود نشان دهیم. اما بسیاری از افراد هنوز یاد نگرفته اند زمانی که عصبی می شوند چه کنند و کنترل خشم خود را به دست گیرند.

بنا بر اعتقاد روان شناسان کنترل خشم به شکل صحیح، نه تنها موجب سرخوردگی فرد نمی شود، بلکه به انسان انرژی می دهد تا بتواند به اهداف خود نزدیک تر شود. این را باید دانست که کنترل خشم و بروز آن به شکل متعادل موجب شجاعت فرد می شود تا بتواند با قاطعیت نظرات خود را به دیگران ابراز کند. اما اگر همین خشم به طور افسار گسیخته بروز داده شود، نه نتنها مشکلی حل نخواهد شد، بلکه آثار مخربی بر جای خواهد گذاشت. یکی از مهم ترین این اثرها ایجاد اختلال در ارتباط با دیگران است.

اینکه انتظار داشته باشیم از ابتدا مهارت های کنترل خشم را به درستی انجام دهیم بسیار اشتباه است.

کنترل خشم در طول زمان و با یادگیری بیشتر و تمرین حاصل می شود، پس اگر در مواردی موفق به انجام این کار نشدید دلسرد نشوید.

راهکارهایی وجود دارند که به شما در موقع بروز خشم کمک می کند تا کنترل آن را بدست گیرید.

کنترل خشم (8 گام برای از بین بردن عصبانیت)

۱- قبل از به زبان آوردن کلمات قدری فکر کنید

زمانی که فرد خشمگین می شود، به راحتی کلماتی را به کار می برد که بعد فروکش کردن خشم پشیمان می شود. یکی از را های کنترل خشم آن این است که در مواقع خشم قبل از به زبان آورن الفاظ قدری مکث کرده و فکر کنید. درست است فک کردن به شکل صحیح در این مواقع مشکل است، ولی باید تمام تلاش خود را انجام دهید. این کار به طرف مقابل هم این فرصت را می دهد که در کلام خود کمی تأمل نماید.

۲- زمانی که به آرامش نسبی رسیدید، خشم خود را بروز دهید

همانگونه که گفتیم خشم اگر به طور متعادل بروز داده شود، قاطعیت نظرات شما را به مخاطب القا می کند. یکی از راه حل های کنترل خشم قدری صبوری تا رسیدن به آرامش نسبی است. وقتی آرام تر هستید می توانید مواضع خود را روشن و شفاف، به شکلی که مخاطبتان ناراحت نشود به او بگویید. اینگونه دیگر در نظر دیگران شما فردی هجومی نخواهید بود.

۳- محل را ترک و استراحت کنید

یکی از بهترین راه ها برای کنترل خشم ترک کردن محلی است که شما در آن خشمگین شده اید. این کار باعث فروکش کردن سریع خشم می شود. در این زمان دیگر مخاطبی وجود ندارد که موجب خشم شما شود. این موقعیت را غنیمت شمرده و کمی استراحت کنید و بعد آرام شدن دوباره به محل بازگردید که به مخاطب خود بی احترامی هم نکرده باشید.

کنترل خشم (8 گام برای از بین بردن عصبانیت)

۴- کینه افراد را به دل نگیرید

در فرهنگ ما بخشش جایگاه بسیار والایی دارد و اینکه شما چقدر انسان بخشنده ای هستید، در معرفی شخصیت خود به دیگران موفق تر عمل کرده اید. باور داشته باشید در برخی موارد کنترل خشم میسر نخواهد بود، مگر با بخشیدن دیگران. می دانیم که رفتار دیگران تحت کنترل ما نیست و ممکن است آنها با گفتار و رفتار خود در حق شما ناعدالتی کرده و شما را اذیت کرده باشند. این عوامل موجب بروز خشم خواهند شد. ولی بهتر آن است که توقع خود را از دیگران پایین آورید و آنها را ببخشید تا اندکی از شر احساسات منفی و خشم خلاص شوید.

۵- شوخ طبعی دشمن خشم است

تحقیقات نشان داده شوخی و خنده در مواقع خشم به شما کمک شایانی می کند. هرگاه خشمگین شدید بهتر است برای مواجهه با عواملی که موجب خشمتان شده شوخی کنید و کنترل خشم خود را به دست گیرید. این کار باعث می شود این عوامل نزد شما کوچک شمرده شوند و از میزان خشم شما بکاهد. البته مراقب باشید در مواجهه با دیگران خنده و شوخی شما موجب تحقیر یا تمسخر دیگران نشود و اوضاع بدتر نشود.

۶- به دنبال راه حل گره گشا باشید

شما خشمگین شده اید و در هر صورت می خواهید خشم خود را بروز دهید. کمی صبر کنید. به جای اینکه خود و دیگران را اذیت و سرزنش کنید، به دنبال این باشید که آیا می توانید مشکل را حل کنید یا خیر؟ در بسیاری از موارد می توانید با کنترل خشم خود و اندکی تأمل راه حلی مناسب بیابید. اینجا است که به راحتی از مشکل عبور کردید و به آرامش دست می یابید.

کنترل خشم (8 گام برای از بین بردن عصبانیت)

۷- من و تو را درست به کار گیرید

در بسیاری از بحث های دوطرفه که فرد در آن خشمگین می شود، می توان با به کار بردن کلمات درست، هم از خشم خود و هم از خشم مخاطب تان بکاهید. یکی از بهترین راهکارها برای کنترل خشم در این مواقع استفاده از ضمیر من می باشد. به طور مثال شما از همسر خود برای کمک نکردن در کارهای خانه خشمگین هستید. حال این دوجمله را ببینید.

  • تو هیچ زمانی در کارهای منزل کمک نمی کنی.
  • من از اینکه در جمع کردن میز شمام کمک نکردی و رفتی ناراحت شدم.

واضح است که جمله اول بار منفی زیادی دارد و بسیار مبهم است. ولی جمله دوم نه تنها بار منفی ندارد، بلکه شما توانستید حس خود را به درستی منتقل نمایید. این تکنیک کنترل خشم را حتماً بیاموزید. زیرا برای شما کاربرهای زیادی خواهد داشت.

۸- تمرین های آرامش بخش را بیاموزید

خیلی از افراد در زمان خشم آموخته اند که اعصاب آنها به چه کارهایی به به آرامش می رسد. این کار بسیار راحت است. فقط کافی است برخی از این تمرین ها را یاد بگیرید. برای کنترل خشم بهتر است تمرینات تنفس عمیق را انجام دهید. به یک موسیقی آرامش بخش گوش دهید. به جای بیان خشم خود شروع به نوشتن آن کنید. مجموع این کارها به شما کمک می کند که در مواقع خشم رفتار مناسب تری از خود نشان دهید.

کلام پایانی

خشم یکی از احساساتی است که درون همه انسان ها وجود دارد. هرچند در این مقاله راهکارهایی درباره کنترل خشم و عصبانیت گفته شد. اما این نکته هم باید مورد توجه قرار بگیرد که خشم به خودی خود چیز بدی نیست. انسان برای دفاع از خود و دیگران نیاز دارد که گاهی خشمگین بشود. اما نحوه بروز خشم و کنترل آن مهم است. باید بتوانید خشم تان را در چهارچوبی کنترل کنید که نه به خودتان و نه دیگران آسیبی بزنید.

کارگاه هوش هیجانی

فایل صوتی: کارگاه هوش هیجانی

داستان خانم مدیر؛ سکانس اول:

مینا، مدیر بخش حسابداری یه شرکت بزرگه. ابدارچی شرکت اول صبح ،فنجون قهوه رو میگذاره روی میز کار مینا  ولی دستش میخوره به لبه فنجون ،و قهوه می ریزه روی میز و بر گ ها و لبا س تمیز و اتو کشیده مینا! مینا سریع از جاش می پره، ناراحت میشه ولی خیلی مودبانه به  آبدارچی تذکر میده  و  اعترا ض میکنه. آبدارچی بعد از کلی عذر خواهی با لبخند از اتاق میره بیرون.

سکانس دوم:

مینا توی آشپزخونه درحال درست کردن سالاد برای شامه. همسر مینا، با یه لیوان آبمیوه میاد میشینه رو صندلی کنار مینا. اما دستش میخوره به لیوان ، ابمیوه میریزه روی میز و لباس سفید خانم و بعد صدای داد و بیداد مینا که وای همه خونه رو کثیف کردی، تو مرد بی ملاحظه ای هستی و کلی عصبانیت. و قهر میکنه و از آشپزخونه میره بیرون.

حالا…پس چی شد؟ یک اتفاق یکسان، در مورد یک آدم، تو شرایط یکسان. ولی دوتا واکنش کاملا متفاوت! پس ببینید عکس العمل ما به اتفاقات و هیجان های مختلف یک فرایند انتخابی و قابل کنترل هست.

عکس العمل ما به هیجانات مختلف، به هوش هیجانی ما برمیگرده. هوش هیجانی یا EQ

ممکنه ما ادم های پرهیجانی باشیم ولی  توی تصمیم گیری های هیجانی ضعیف باشیم و خوب عمل نکنیم؛ یعنی هوش هیجانی ما پایین باشه. تجربه ما توی زندگی؛ افزایش آگاهی و دانش و بالارفتن سن میتونه هوش هیجانی مارو ارتقاء بده و قدرت کنترل ما رو توی هیجانات بالا ببره.

خیلی از ماها توی شرایط مختلف، به خاطر خامی و نا آگاهیمون، دچار هیجان توی تصمیم گیری شدیم و انتخاب هایی داشتیم که بعد از زمان کوتاهی از انتخابمون پشیمون  و دلسرد شدیم و تعجب کردیم که چرا من این رو انتخاب کردم یا این تصمیم رو گرفتم!

مدیریت هیجان های ما باعث میشه روایط کاری ، عاطفی وانسانی سالم تری داشته باشیم…وقتی هیجانات شریک کاری یا عاطفی مون رو بشناسیم، رفتار شریکمون رو بهتر درک میکنیم. وهمدلی و صمیمیت تو رابطه ما بالا میره و اون موقع است که روابط اگاهانه تری رو خواهیم داشت.

اونچه که شنیدید بخش کوتاهی بود برای اشنایی شما با هوش هیجانی. در کارگاه هوش هیجانی ما شما رو با رفتار و ساختار فیزیولوژیک مغزدر برابر هیجانات اشنا میکنیم؛ الگوریتم و ادبیات تفکر شخصیتون رو میشناسید. و با اگاهی از هیجانات، مهارت های یک ارتباط آگاهانه رو یاد میگیرید.

یادمون باشه هرچه قدر وجه بالغ ما در برابر هیجانات مختلف ، تصمیم بگیره، ما زندگی سالم تر و شاد تری خواهیم داشت. برای بالغ شدن، هیچ خوراکی جز آگاهی و تجربه اندوزی وجود نداره…!

یادمون باشه نمیشه جلوی طوفان های زندگی رو گرفت، ولی میشه با اگاهی و امادگی ، قایق زندگی رو به سلامت به مقصد رسوند.

50 راهکار برای تقویت هوش هیجانی

تقویت هوش هیجانی: چگونه با افزایش هوش هیجانی به موفقیت برسیم؟

هوش هیجانی باعث تقویت عملکرد شما در محل کار و همچنین در زندگی شخصیتان می شود، با این حال تقویت هوش هیجانی با خود شما شروع می شود. این هوش می تواند رسیدن به موفقیت در همه ی قسمت های زندگیتان، از اعتماد به نفس، یکدلی و خوش بینی شما گرفته تا توانایی های اجتماعی، خود کنترلی، درک و مدیریت احساسات تان را سرعت ببخشد.

مهم نیست که در چه زمینه ی حرفه ای فعالیت می کنید، چه مدیریت یک تیم دو یا بیست نفری و یا حتی مدیریت خودتان، بلکه درک اینکه چقدر در کنترل احساساتتان موثر هستید، خود یک نقطه ی خوب برای شروع است. هوش هیجانی حاصل فراگیری و یا به دست آوردن تجربه نیست و به برنامه آموزشی نیاز ندارد، پس این هوش از کجا می آید، ، آیا شما هوش هیجانی دارید و آیا می توان با راه کارهای به دنبال تقویت هوش هیجانی بود؟

خوشبختانه هوش هیجانی قابل یاد گرفتن است و ما در این مقاله یک لیست جامع و همه جانبه از نکاتی را گردآوری کرده ایم که می توانند به شما در پیدا کردن سطح هوش هیجانی و به دست آوردن توانایی های مهم در تقویت هوش هیجانی جهت پیاده سازی آن ها در زندگی روزمره کمک کنند.

هوش هیجانی

هوش هیجانی چگونگی شناسایی افراد، مدیریت احساسات آن ها و نشان دادن عکس العمل در برابر احساسات دیگران است. هوش هیجانی در واقع درک چگونگی تاثیر احساسات در افکار و عملکردهای شما است. بنابراین می توانید کنترل بهتری بر رفتارهایتان داشته باشید و توانایی هایتان را جهت مدیریت موثرتر خودتان گسترش دهید. افزایش آگاهی عاطفی، به ما اجازه ی رشد و به دست آوردن درک عمیق تری از خودمان را می دهد، ما را قادر می سازد تا با دیگران ارتباط بهتری برقرار کنیم و روابط قوی تری را بسازیم.

چگونه با افزایش هوش هیجانی به موفقیت برسیم؟

ما پیشنهاد می کنیم که با این هشت نکته ی ابتدایی شروع کنید که یک نقطه شروع خوب برای افزایش هوش هیجانی شما خواهند بود.

۱- تمرین مشاهده کردن احساسات تان

اغلب ما یک شیوه زندگی گیج کننده و پر مشغله ای را داریم و به همین دلیل از دست دادن احساسات

مان بسیار آسان است. برای به دست آوردن مجدد احساسات، سعی کنید که زمانی را برای نقاط مختلف در طول روز تنظیم کنید. بعد از اتمام زمان، چند نفس عمیق بکشید و متوجه شوید که چه احساساتی دارید. توجه کنید که این احساسات به صورت احساس فیزیکی در بدن شما ظاهر می شوند و بیانگر احساسات تان هستند. هر چه بیشتر تمرین کنید، این ویژگی به ذات شما تبدیل خواهد شد.

۲- به نحوه ی رفتارتان توجه کنید

وقتی که بر روی خودآگاهی احساسی تان تمرین می کنید، زمانی را نیز برای توجه به رفتارتان تنظیم کنید. توجه کنید که هنگام تجربه ی احساسات اصلی و مهم، چگونه رفتار می کنید و چگونه بر زندگی روزمره شما اثر می گذارند. زمانی که به عکس العمل هایمان در برابر این احساسات آگاه تر می شویم، مدیریت آن ها آسان تر می شود.

50 راهکار برای تقویت هوش هیجانی

۳- در مورد نظرات و افکار خودتان بیندیشید

در این دنیای پر از ارتباط، به راحتی می توانیم در «حباب فکری» قرار بگیریم. در این وضعیت موجود، نظرات شخصی شما مرتبا توسط افراد با دیدگاه های مشابه دوباره اجرا می شود. برای خواندن قسمت دیگر داستان وقت بگذارید و نظرات خود را به چالش بکشید (حتی اگر هنوز هم فکر می کنید که افکار قبلی درست هستند). این کار به شما در درک دیگران و افزایش هوش هیجانی کمک خواهد کرد.

۴- مسئولیت احساسات خود را بر عهده بگیرید

منشاء احساسات و رفتارهایمان، خودمان هستیم نه سایر افراد و هنگامی که شما مسئولیت احساسات و رفتارهای خودتان را بر عهده می گیرید، در همه قسمت های زندگی تان تاثیر مثبت آن را خواهید دید.

۵- برای جشن گرفتن وقت بگذارید

کلید قسمتی از افزایش هوش هیجانی جشن گرفتن و انعکاس آن در لحظات خوب زندگی است. به صورت کلی افرادی که هیجانات مثبت را تجربه می کنند، ارتجاعی تر هستند و احتمالا روابط دارند که به آن ها در گذر از سختی ها کمک خواهند کرد.

۶-  احساسات منفی را نادیده نگیرید

انعکاس احساسات منفی به اندازه ی احساسات مثبت مهم است. درک علت احساس منفی کلیدی است که شما را به یک فرد کامل تبدیل می کند، فردی که در آینده بیشتر قادر به حل مسائل منفی خواهد بود.

۷- نفس کشیدن را فراموش نکنید

زندگی مکررا موقعیت های مختلفی را همراه با تجربه ی بعضی از انواع استرس ها بر سر راه ما قرار می دهد. برای مدیریت احساسات و جلوگیری از فوران هیجانات در این مواقع، نفس کشیدن را فراموش نکنید. در این مواقع، به صورت تان آب بزنید. بیرون بروید و هوای تازه بگیرید یا نوشیدنی بخورید (هر چیزی که شما را خنک نگه دارد) و به خودتان فرصتی دهید تا ببینید چه اتفاقی می افتد و چگونه باید پاسخ دهید.

۸- سیر طول عمر

درک کنید و به یاد آورید که هوش اجتماعی چیزی است که گسترش می یابد و نیازمند بهبود مستمر است؛ تمرین این فرآیند و افزایش هوش هیجانی در سیر طول عمر اتفاق می افتد.

تقویت هوش هیجانی: چگونه با افزایش هوش هیجانی به موفقیت برسیم؟

تاثیر خودآگاهی در افزایش هوش هیجانی

خودآگاهی یک عنصر کلیدی در افزایش هوش هیجانی است که در واقع توانایی شناخت و درک شخصیت، خلق و خو و احساساتتان و تاثیر آن ها بر دیگران را بیان می کند. این عنصر شامل یک ارزیابی واقع بینانه از توانایی های شما (نقاط قوت و ضعف خود) و درک ارزیابی دیگران از شما است و می تواند به شما در بهبود حوزه های مهم زندگیتان، انطباق بهتر و محدود کردن تصمیم گیری های نادرست کمک کند.

۹- یاد بگیرید که به خودتان به صورت عینی نگاه کنید

 

شناخت کامل خود بسیار دشوار است و تقریبا غیرممکن است که به خودتان به صورت عینی نگاه کنید، پس ورودی اطلاعات شما از کسانی که شما را می شناسند (ارزیابی آن ها از شما) بسیار حیاتی است. از آن ها در مورد نقاط قوت و ضعف خود بپرسید، آن چه که آن ها می گویند را یادداشت و مقایسه کنید. به دنبال یک الگو باشید و به یاد داشته باشید که با آن افراد بحث نکنید. (زیرا صحبت های آن ها به این معنی نیست که آن ها درست می گویند) آن ها فقط درصدد کمک به شما در ارزیابی ادراک شما از دیدگاه دیگران هستند.

۱۰- یک دفتر خاطرات داشته باشید

یک روش عالی برای ارزیابی دقیق از خودتان این است که دفتر خاطرات داشته باشید. می توانید با نوشتن آن چه که در پایان روز اتفاق افتاده است، احساس شما در آن لحظه و نحوه برخورد با آن، نوشتن دفتر خاطرات را شروع کنید. مستند سازی جزئیات به این صورت باعث می شود که شما را از آن چه که انجام می دهید آگاه کند و با مشخص کردن نقاط قوت و ضعف، از مشکلات احتمالی جلوگیری کند. پس هر روندی را یادداشت کنید و به صورت دوره ای به یادداشت های خود نگاهی بیندازید.

۱۱- بفهمید که چه چیزی باعث ایجاد انگیزه در شما می شود

هر کس یک انگیزه ی اصلی در زمان آغاز پروژه ای دارد. مشکل اصلی نگهداری این نیروی محرکه در زمان بروز سختی ها و مشکلات است. اغلب مردم یک پروژه را شروع می کنند ولی نمی توانند آن را تکمیل کنند، زیرا انگیزه خود را از دست می دهند. بنابراین برای پیدا کردن انگیزه تان زمان بگذارید و از آن برای افزایش هوش هیجانی خود استفاده کنید.

۱۲- سخت نگیرید

گاهی اوقات ممکن است شکست های عشقی رخ دهد. زیرا ما زمانی را برای کاهش سرعت ‌و رویه احساساتمان اختصاص نمی دهیم. به خودتان استراحت بدهید و تلاش آگاهانه برای فکر کردن، انجام یوگا و یا کتاب خواندن انجام دهید. کارهای کوچک اینچنینی تاثیر قابل توجهی در افزایش هوش هیجانی شما خواهند داشت.

۱۳- عوامل محرک احساسات خود را تشخیص دهید

افراد خودآگاه قادر به تشخیص احساسات خود در صورت وقوع آن ها هستند. مهم است که بتوانید با احساساتتان انعطاف پیدا کنید و آن ها را با وضعیت خود سازگار کنید. احساسات خود را در زمان وقوع انکار نکنید؛ با این حال در برابر آن ها سفت و سخت هم عمل نکنید، قبل از برقراری ارتباط با احساسات تان، زمانی را برای پردازش آن ها بگذارید.

۱۴- احساساتتان را پیش بینی کنید

به موقعیتی که در آن قرار خواهید گرفت فکر کنید و احساساتتان را پیش بینی کنید. نامگذاری و قبول کردن احساسات را تمرین کنید. نامگذاری احساسات، شما را کنترل می کند. سعی کنید به جای فقط واکنش نشان دادن، واکنش های مناسب نسبت به احساسات را انتخاب کنید.

۱۵- به بینش و بصیرت خود اعتماد کنید

اگر هنوز هم در انتخاب مسیرتان مطمئن نیستید، به بینش و بصیرت خود اعتماد کنید. زیرا بالاخره ناخودآگاه شما یاد گرفته است که کدام مسیر را برای تمام عمر خود انتخاب کنید.

تست هوش هیجانی چگونه باعث موفقیت و رشد فردی شما می شود؟ (تست+ تحلیل آزمون)

تست هوش هیجانی چگونه باعث موفقیت و رشد فردی شما می شود؟ (تست+ تحلیل آزمون)

هوش هیجانی به آن دسته از مهارت هایی گفته می شود که با استفاده از آن ها می توان هیجانات شخصی را مدیریت کرد و در نتیجه روابط اجتماعی مناسبی با دیگران داشت. دیدگاه روانشناس ها درباره این مسئله که هوش هیجانی از چه زیرمجموعه هایی تشکیل شده است، کمی متفاوت با یکدیگر است، با این حال سه مهارت وجود دارند که به باور بیشتر روانشناس ها برای بهبود هوش هیجانی اهمیتی کلیدی دارند. این مهارت ها عبارتند از:

  1. آگاهی هیجانی یا خودآگاهی: که با دست یابی به آن می توان اقدام به شناسایی هیجان های مختلف شخصی و نام گذاری بر آن ها کرد
  2. مهارت و توانایی در کنترل هیجانات: به منظور به کارگیری آن ها در فعالیت های مختلفی نظیر فکر کردن یا حل کردن مشکلی به خصوص
  3. مهارت و توانایی در مدیریت هیجانات: که شامل تعدیل کردن هیجانات شخصی در مواقع ضروری و خشنود کردن یا آرام کردن هیجانات دیگر افراد می شود.

تست هوش هیجانی

تست هوش هیجانی هنوز به اندازه دیگر تست های روانشناسی محبوبیت و شناخت کافی پیدا نکرده است و همین مسئله باعث شده تا بسیاری از منتقدان زبان به انتقاد آن بگشایند و عنوان کنند که چندان مبحث قابل اتکایی نیست. البته، با وجود این گونه انتقادها، در سال های اخیر مباحث مرتبط با هوش هیجانی در میان عامه مردم و نیز در میان کسب و کارها محبوبیت و شناخت بیشتری پیدا کرده است و برخی از صاحبان مشاغل در مصاحبه استخدامی برای فعالیت های مختلف تست هوش هیجانی را هم لحاظ کرده اند. این افراد بر این باورند که هوش هیجانی بالا یکی از عوامل مهم کارایی است و برخی نظریه های مطرح شده در علم روانشناسی را به عنوان اساس عقیده های این چنینی قرار داده اند.

علاوه بر تست هوش هیجانی مرتبط با استخدام، سایت هایی هم وجود دارند که این گونه تست ها را در اختیار کاربران خود می گذارند و می توان با استفاده از آن ها علاوه بر پیدا کردن شناختی بهتر در مورد این گونه تست ها، اطلاعات ارزشمندی درباره خود به دست آورد. موضوع اصلی مقاله ما هم حول محور همین موضوع است و قصد داریم شما را با یک نمونه تست هوش هیجانی آشنا کنیم تا درک بهتری درباره چند و چون آن پیدا کنید.

در بخش بعدی مقاله شاهد یکی از نمونه های رایج پرسشنامه هایی خواهید بود که در تست هوش هیجانی مورد استفاده قرار می گیرند و با جواب گفتن به آن ها امتیازی به خصوص دریافت خواهید کرد. پس از آن تحلیلی درباره بازه نمره های مختلف حاصل شده از تست عنوان خواهد شد، بنابراین توصیه می شود پیش از رفتن به سراغ بخش تحلیلی سؤالات را با دقت مد نظر قرار دهید و به آن ها جواب دهید تا علاوه بر کسب اطلاعات درباره تست هوش هیجانی، اطلاعات شخصی ارزشمندی نیز کسب کنید. با ما همراه باشید.

پرسشنامه تست هوش هیجانی

توضیحات ابتدایی تست هوش هیجانی

پیش از هر چیز توجه شما را به جدول زیر جلب می کنیم:

هیچوقت

به ندرتبرخی مواقعاغلب اوقاتهمیشه
۱۲۳۴

۵

جدولی که مشاهده می کنید شامل جواب هایی است که به هر یک از سؤال هایی که در ادامه در پرسشنامه مشاهده خواهید کرد باید بدهید و امتیاز خود را بر اساس جواب های تان دریافت کنید.

سؤال های تست هوش هیجانی

۱. به محض تجربه هیجانی به خصوص قادر به شناسایی آن هستم (برای نمونه اگر شما به ندرت قادر به شناسایی هیجان در این زمان باشید، پاسخ شما شماره ۲ خواهد بود. باقی سؤال ها را هم به همین ترتیب پاسخ خواهید داد.).

۲. زمانی که خسته و کلافه هستم، کنترل خود را از دست می دهم.

۳. اطرافیانم می گویند شنونده خوبی هستم.

۴. زمانی که مضطرب یا ناراحت می شوم، می توانم خودم را آرام کنم.

۵. از سازمان دهی کردن گروه های مختلف از افراد لذت می برم.

۶. تمرکز کردن بر روی چیزی به خصوص برای بلند مدت برایم کار دشواری است.

۷. زمانی که کلافه یا ناراحت می شوم، ادامه دادن فعالیت های روزمره برایم دشوار می شود.

۸. به نقاط ضعف و قوت خود به خوبی واقف هستم.

۹. از بحث کردن و مجادله با دیگران دوری می کنم.

۱۰. حس می کنم چندان به کاری می کنم علاقه ندارم (یا از انجام آن لذت نمی برم).

۱۱. اگر در انجام کاری به خصوص مهارت داشته باشم، از دیگران می خواهم بازخوردشان درباره کار و پیشنهادشان برای بهبود کارم را در اختیارم قرار دهند.

۱۲. اهداف بلند مدتی برای خود در نظر گرفته ام و به شکل منظم پیشرفتم را مورد بررسی قرار می دهم.

۱۳. پی بردن به هیجانات دیگر افراد برایم کار دشواری است.

۱۴. تمام سعی خود را به کار می گیرم تا با دیگران به توافق برسم.

۱۵. زمانی که دیگران با من صحبت می کنند، تمامی حواس خود را متوجه آن ها می کنم و به حرف شان خوب گوش می کنم.

تحلیل امتیاز تست هوش هیجانی

بازه امتیاز ۱۵-۳۴: اگر امتیاز دریافتی شما جایی بین این دو عدد قرار می گیرد، باید بر روی هوش هیجانی خود بیشتر کار کنید. در این صورت احتمالا با قرار گرفتن در شرایط پر استرس، کنترل هیجانات خود را از دست خواهید داد؛ یا آنکه به کل از درگیر کردن خود در کشمکشی به خصوص خودداری خواهید کرد، چراکه بر این باورید که سبب ناراحتی تان خواهد شد.

همچنین در این شرایط احتمالا پس از تجربه واقعه ناخوشایند آرام شدن و برگشتن به حالت عادی برای تان کاری دشوار خواهد بود. در محیط کاری نیز ممکن است برای برقراری ارتباط با دیگر کارکنان به مشکل بر بخورید.

البته جای نگرانی نیست، چراکه در بخش پایانی مقاله توصیه هایی عنوان کرده ایم که با استفاده از آن ها قادر خواهید بود هوش هیجانی خود را بهبود دهید.

بازه امتیاز ۳۵-۵۵: اگر امتیاز دریافتی شما جایی بین این دو عدد است از سطح قابل قبولی از هوش هیجانی برخوردار هستید. در این صورت شما احتمالا با برخی از همکاران خود ارتباطی خوب و سازنده دارید، اما کار کردن و به توافق رسیدن با برخی دیگر برای تان نسبتا دشوار است.

خبر خوب برای شما این است که نسبت به بازه امتیازی قبلی کار به مراتب ساده تری برای بهبود هوش هیجانی خود دارید و توصیه های مطرح شده در بخش پایانی مقاله بیشتر به کارتان خواهد آمد.

بازه امتیاز ۵۶-۷۵: اگر بازه امتیازی شما جایی بین این دو عدد است از سطح بسیار خوبی از هوش هیجانی برخوردار هستید. در این صورت شما روابط بسیار مؤثری با دیگران برقرار می کنید و به احتمال زیاد دیگران برای مشورت کردن نزد شما می آیند و نظرتان را جویا می شوند.

البته هر اندازه هم دیگران مهارت ها و توانایی های شما را تحسین کنند، به سادگی ممکن است از مسیر موفقیت دور شوید و نیازهای خود را فراموش کنید، بنابراین بهتر است با استفاده از توصیه های بخش پایانی مقاله سعی بر تداوم روند خوب هوش هیجانی خود داشته باشید.

فراموش نکنید که به باور محققان افرادی که از این سطح از هوش هیجانی برخوردار باشند، در مقایسه با دیگران توانایی بیشتری برای هدایت و مدیریت دیگران دارند. از این ویژگی خود به منظور پیشرفت بیشتر در زندگی شخصی و حرفه ای تان بهره بگیرید.

ویژگی های هوش هیجانی

دانیل گلمن روانشناسی است که بیش از هر شخص دیگری به مطرح شدن نام هوش هیجانی و مباحث مرتبط با آن کمک کرد. به باور او پنج ویژگی اساسی وجود دارند که برای داشتن و بهبود هوش هیجانی اهمیت پیدا می کنند. این پنج ویژگی عبارتند از: خودآگاهی، وضع مقررات برای خود، انگیزه سازی، همدلی با دیگران و مهارت های اجتماعی. در ادامه مقاله توضیحات و توصیه هایی عنوان خواهند شد که با استفاده از آن ها می توانید اقدام به بهبود هر یک از این ویژگی ها کنید.

خود آگاهی (سؤال های ۱، ۸ و ۱۱ از تست هوش هیجانی مرتبط با این ویژگی هستند)

دانیل گلمن در کتاب خود با نام «هوش هیجانی: چرا بیشتر از ضریب هوشی (آی کیو) اهمیت دارد؟» که در سال ۱۹۹۵ منتشر کرد در این باره عنوان کرد که آن دسته از افرادی که به سطح بالایی از خودآگاهی دست یافته اند، به هنگام پیدا کردن احساس یا هیجانی به خصوص به خوبی از آن آگاه خواهند بود.

برای داشتن خودآگاهی بیشتر ابتدا باید به طور کلی به آگاهی دست پیدا کنید: به این معنا که توجه خود را به زمان حال معطوف کنید (از جمله این که در حال حاضر چه احساسی دارید). توصیه می شود دفترچه یادداشتی به همراه داشته باشید و در آن راجع به هیجاناتی که هر روز تجربه می کنید اطلاعاتی را یادداشت کنید و تحلیل خود درباره هر یک از هیجانات را هم بنویسید.

نکته دیگر این که برای دست یابی به سطح قابل قبولی از خودآگاهی باید به نقاط ضعف و قوت خود هم واقف شوید. می توانید با درخواست بازخورد از دوستان، همکاران و کارفرمای خود اطلاعات ارزشمندی در این باره پیدا کنید و برای فعالیت های آینده به منظور بهبود کار خود برنامه ریزی کنید.

وضع مقررات برای خود (سؤال های ۲، ۴ و ۷ از تست هوش هیجانی مرتبط با این ویژگی هستند)

این ویژگی به معنای توانایی شما در کنترل کردن هیجانات تان است. برای بهبود این ویژگی پیش از هر چیز باید به فکر چگونگی مدیریت هیجانات خود باشید.

اگر زیاد عصبانی می شوید، بهتر است به دنبال محرک های خشم خود باشید و به این مسئله فکر کنید که اساسا چرا عصبانی می شوید. با استفاده از تکنیک هایی چون تنفس عمیق می توانید خود را آرام کنید و بهتر است به هنگام عصبانیت به درخواست ها و ایمیل های دیگران پاسخ ندهید و کمی صبر کنید تا به حالت عادی برگردید؛ به این شکل دیگر چیزی نخواهید گفت که بعدا به خاطر آن پشیمان شوید.

همچنین ممکن است هیجانات و احساسات دیگری چون اضطراب و استرس هم بعضا در شما بروز پیدا کنند، بنابراین مدیریت این دسته از هیجانات و احساسات هم اهمیت پیدا خواهد کرد.

دیگر نکته ای که برای بهبود این ویژگی باید به خاطر داشته باشید، مسئولیت پذیری است. سعی کنید مسئولیت کارها و رفتارهایی که از شما سر می زند را به عهده بگیرید و از این مسئله کسب اطمینان کنید که کارهای تان همه در هماهنگی با ارزش های تان قرار دارند.

انگیزه سازی (سؤال های ۶، ۱۰ و ۱۲ از تست هوش هیجانی مرتبط با این ویژگی هستند)

انگیزه سازی برای خود ارتباط نزدیک و گسترده ای با هیجانات شما دارد. زمانی که تحت تأثیر هیجانات خود قرار می گیرید، ادامه دادن فعالیت ها و انجام دادن وظایف روزانه برای تان دشوارتر خواهد شد.

برای ایجاد انگیزه یا بهبود انگیزه های حال حاضر خود بهتر است به میزان بیشتری از انضباط شخصی دست پیدا کنید و برای موفقیت های کوچک خود پاداش در نظر بگیرید (برای نمونه اگر موفقیتی کسب کردید برای خود خرید کنید یا چیزی شبیه به این). با پیروزی های کوچک به مرور زمان خود را برای اهداف بزرگتر آماده خواهید کرد.

همچنین از در نظر گرفتن اهداف بلندمدت برای خود غافل نشوید. زمانی که چنین هدفی داشته باشید و تمامی تمرکز خود را متوجه آن کرده باشید، تنها به مسائلی توجه خواهید کرد که برای تان مفید خواهند بود. داشتن اهداف بلند مدت از مهمترین عوامل ایجاد انگیزه است.

اگر با تمامی این تفاسیر هنوز هم با انگیزه سازی مشکل دارید، توصیه می شود بیشتر درباره هدف و خواسته خود فکر کنید.

همدلی با دیگران (سؤال های ۳، ۱۳ و ۱۵ از تست هوش هیجانی مرتبط با این ویژگی هستند)

همدلی همانگونه که از نام آن برمی آید به معنای شناخت هیجانات دیگران و درک کردن دیدگاه های آن ها نسبت به مسائل مختلف است.

برای ایجاد یا بهبود همدلی در خود بهتر است با فکر کردن به دیدگاه های افراد دیگر شروع کنید. به این مسئله فکر کنید که چه احساس  یا هیجانی دارند و به هنگام صحبت کردن آن ها سعی کنید شنونده خوبی باشید تا درک بهتر و جامع تری از هیجانات آن ها به دست بیاورید.

در حین صحبت کردن آن ها سعی کنید وسط حرفشان نپرید و درباره خودتان صحبت نکنید. به زبان اشاره و حرکات بدن آن ها هم خوب دقت کنید؛ این اشارات می تواند اطلاعات ارزشمندی درباره هیجانات در اختیارتان قرار دهد. با زیر نظر گرفتن دیگران و خوب گوش سپردن به آن ها به مرور زمان قادر خواهید بود با آن ها همدل شوید و احساسات شان را درک کنید.

مهارت های اجتماعی (سؤال های ۵، ۹ و ۱۴ از تست هوش هیجانی مرتبط با این ویژگی هستند)

حتی اگر در برقراری ارتباط با دیگران چندان موفق نبوده باشید، باز هم امکان گسترش مهارت های اجتماعی تان وجود خواهد داشت. به جز تست هوش هیجانی که در این مقاله در مورد آن صحبت کردیم، تست های دیگری مختص به مهارت های اجتماعی وجود دارند که با استفاده از آن ها می توانید درک بهتری از نقاط ضعف و قوت خود در این رابطه پیدا کنید. به خاطر داشته باشید که ایجاد اعتماد و رسیدن به توافق با دیگران اهمیت بسیار زیادی در داشتن روابط اجتماعی مؤثر خواهد داشت.

همچنین سعی کنید از موقعیت های ناخوشایند کنار نکشید و راهکارهای مقابله با چنین موقعیت هایی را یاد بگیرید.

اگر به هنگام قرار گرفتن در اجتماع و در میان سایر افراد احساس خوبی ندارید، بهتر است پیش از هر چیز بر روی اعتماد به نفس خود کار کنید. البته این کار را به مرور زمان انجام دهید و گاه به گاه به دنبال موقعیتی باشید که در آن تعدادی از افراد حضور داشته باشند و بتوانید مهارت های خود را مورد سنجش و ارزیابی قرار دهید. پس از مدتی که با این روند رو به جلو حرکت کنید قادر خواهید بود در جمع های شلوغ تر از افراد حضور پیدا کنید.

مزایای تقویت هوش هیجانی

تست هوش هیجانی که در این مقاله درباره اش اطلاعاتی در اختیارتان قرار دادیم راهکار مناسبی است برای پیدا کردن درکی بهتر و جامع تر از هوش هیجانی و اتخاذ تدابیر عملی برای بهبود آن. به خاطر داشته باشید که مزایای هوش هیجانی تنها محدود به محیط کاری و حرفه ای نمی شود و ابعاد بسیار گسترده تری از زندگی شما را در بر می گیرد و با بهبود آن می توانید زندگی بهتری برای خود به ارمغان بیاورید. به باور محققان، آن دسته از افرادی که هوش هیجانی نسبتا بالایی دارند از مزایای زیر بهره مند می شوند:

۱. بهبود کارایی فعالیت ها در سطوح دانشگاهی و آکادمیک.

۲. داشتن روابطی بهتر با افراد خانواده و دوستان.

۳. داشتن روابط و ارتباطات بهتر و مؤثرتر اجتماعی.

۴. کاهش نشانه های اضطراب و استرس.

۵. کاهش افسردگی.

۶. احتمال کمتر روی آوردن به استفاده از مواد مخدر و داروهای دیگر.

۷. کاهش امکان درگیر شدن در بحث و مجادله با دیگران.

 

تاثیر هوش هیجانی بر موفقیت شغلی

تاثیر هوش هیجانی بر موفقیت شغلی

در سال ۱۹۹۵ بود که دانیل گلمن، روانشناس و محقق کتابی به نام «هوش هیجانی» روانه بازار کرد. کتابی که با استقبال بسیار خوبی روبه رو شد و به مدت یک سال و نیم در میان پرفروش ترین کتاب های نیویورک تایمز بود. البته دهه ها است که مفهوم و تاثیر هوش هیجانی مورد توجه و بررسی محققان و روانشناسان قرار گرفته است، اما مسئله ای که باعث شد تا تحقیقات و مطالب منتشر شده توسط گلمن متمایز از دیگران باشد، مسائلی بود که او درباره تاثیر هوش هیجانی بر موفقیت شغلی عنوان کرده بود.

دانیل گلمن برای انجام تحقیقات خود، فعالیت های نزدیک به دویست سازمان بزرگ و جهانی را مورد بررسی قرار داد و با استفاده از نتایج حاصل شده از این تحقیقات، توانست اطلاعات ارزشمندی درباره تاثیر هوش هیجانی بر موفقیت شغلی ارائه دهد.

مسئله مهمی که گلمن به آن توجه نشان داد این بود که با وجود اهمیت ویژگی هایی چون، هوش بالا، قدرت تصمیم گیری، داشتن اراده و چشم اندازی از آینده کاری در کسب موفقیت و مدیریت کارکنان، نباید به این ویژگی ها اکتفا کرد. گلمن به این نکته اشاره کرد که مدیرانی که فعالیت های شان کارآمد و نتیجه بخش است، علاوه بر ویژگی های یاد شده سطح بالایی از هوش هیجانی دارند.

البته کاربرد هوش هیجانی محدود به مدیران و صاحبان مشاغل نمی شود و در هر جایگاهی که مشغول به فعالیت باشید، تاثیر هوش هیجان بر موفقیت شغلی خود را نباید نادیده بگیرید. در حال حاضر سازمان ها اهمیت زیادی به هوش هیجانی کارکنان خود می دهند و بیشتر به دنبال کسانی هستند که به سطح قابل توجهی از آن دست یافته باشند و بتوانند با کسب تجربه کاری کافی، به جایگاه های بهتر شغلی و حتی مدیریت دیگر افراد دست پیدا کنند. باید به خاطر داشت که داشتن احساس مسئولیت کافی در هر شغلی نیازمند سطح مشخصی از هوش هیجانی است.

تحقیقات انجام گرفته در این زمینه حاکی از آن است که هوش هیجانی افراد تا حدود بسیار زیادی به شخصیت آن ها و چگونگی بزرگ شدن شان ارتباط پیدا می کند، اما غیر قابل تغییر هم نیست. اگر واقعا خواستار تغییر و پیشرفت باشید، راهکارهایی وجود دارند که با استفاده از آن ها علاوه بر مشاهده تاثیر هوش هیجانی بر موفقیت شغلی خود، زندگی شادتر و با نشاط تری برای خود به ارمغان خواهید آورد.

تاثیر هوش هیجانی بر موفقیت شغلی

۵ راهکار برای افزایش تاثیر هوش هیجانی بر موفقیت شغلی

در ادامه شما را با راهکارهایی آشنا خواهیم کرد که با استفاده از آن ها قادر خواهید بود تاثیر هوش هیجانی بر موفقیت شغلی خود را افزایش دهید. این راهکارها با استناد به کتاب هوش هیجانی دانیل گلمن تدوین شده اند. با ما همراه باشید.

راهکار اول برای افزایش تاثیر هوش هیجانی بر موفقیت شغلی : افزایش خودآگاهی

خودآگاهی به مهارت فرد در درک و تعبیر احساسات، هیجانات و دیگر حالات درونی گفته می شود (و نیز تاثیری که این حالات و احساسات بر دیگر افراد می گذارد). مشخصا افرادی که به سطح مشخصی از خودآگاهی دست یافته باشند، اعتماد به نفس بیشتری دارند و به شکلی واقع گرایانه تر قادر به ارزیابی خود و فعالیت ها، افکار و رفتارشان هستند.

چگونه می توان به خودآگاهی دست یافت یا آن را بهبود بخشید؟

  • سعی کنید بر این مسئله تمرکز داشته باشید که در طول روز چه احساساتی به شما دست می دهد و منبع هیجانات خود را مشخص کنید. همچنین به خاطر داشته باشید که هیجانات متغیر و زودگذر هستند و نباید به عنوان پایه و اساس تصمیم گیری ها در نظر گرفته شوند.
  • این مسئله را به دقت مورد توجه و بررسی قرار دهید که هیجانات منفی شما (خشم، حسادت، کلافگی و …) در گذشته چه تاثیری بر کارفرما، مشتری ها و همکاران شما می گذاشته است. سعی کنید با نتایج حاصل شده از این بررسی ها رفتار خود را اصلاح کنید و اشتباهات گذشته را تکرار نکنید.
  • این مسئله را مد نظر قرار دهید که در محیط کاری چگونه قادر به مدیریت هیجانات خود خواهید بود. تنها در این صورت است که از اظهار نظرهای بی موقع و دیگر مسائل این چنینی دور خواهید بود.

راهکار دوم برای افزایش تاثیر هوش هیجانی بر موفقیت شغلی : وضع قوانین و دستوراتی مشخص برای خود

با استفاده از این راهکار فرد قادر به کنترل و هدایت مجدد هیجانات و رفتارهایی خواهد بود که فکر نشده هستند و ممکن است پیشرفت کاری او را تحت تاثیر قرار دهند. پس از آن که فرد قوانین و دستوراتی مشخص برای خود وضع کرد و رفتار و هیجانات خود را تحت کنترل درآورد، دیگر در بحث های بی نتیجه و درگیری های بی ارزش ناشی از بروز هیجانات بی موقع شرکت نخواهد کرد و شاهد تاثیر هوش هیجانی بر موفقیت شغلی خود خواهد بود.

چگونه می توان این راهکار را به کار بست یا اقدام به بهبود آن کرد؟

  • اگر در شرایطی قرار گرفته اید که تصمیم گیری برای تان دشوار شده است، یا هیجانات شما تحت تاثیر قرار گرفته اند، بهتر است اتخاذ تصمیم نهایی را چند ساعت یا حتی چند روز به تعویق بیندازید و به این شکل تحت کنترل گرفتن خود را تمرین کنید.
  • سعی کنید در مسائل و درگیری های محیط کاری خود را گرفتار نکنید. اجازه ندهید که خواسته های لحظه ای شما رفتار حرفه ای و شأن تان را تحت تأثیر قرار دهد.
  • این مسئله را قبول کنید که کلافگی، نا امیدی، عدم قطعیت و دیگر مسائل چنینی جزئی از محیط کار هستند و راه گریزی از آن ها وجود ندارد. به جای آن که به ناله کردن و غصه خوردن روی آورید بهتر است به فکر اتخاذ تدبیری عملی برای حل هر چه سریع تر مسئله و مشکل خود باشید.

راهکار سوم برای افزایش تاثیر هوش هیجانی بر موفقیت شغلی : ایجاد انگیزه

راهکار مهم دیگری که برای افزایش تاثیر هوش هیجانی بر موفقیت شغلی می توان به کار گرفت ایجاد انگیزه است. انگیزه در حقیقت همان علاقه و اشتیاقی است که نسبت به کار خود احساس می کنید (چیزی فراتر از جایگاه، وضعیت شغلی و درآمد). در حقیقت همین انرژی و کسب موفقیت بیشتر در کار است که به شما ثبات کافی برای دنبال کردن اهداف تان را می دهد. داشتن انگیزه به این معنا است که چالش هایی که به واسطه کار مقابل تان قرار می گیرد را دوست داشته باشید و برای عبور از آن ها تلاش کنید (که در نهایت منجر به افزایش کارایی شما می شود).

چگونه می توان برای ایجاد انگیزه یا بهبود آن اقدام کرد؟

  • مسئله ای که باعث می شود به کار خود علاقه داشته باشید را شناسایی کنید و به دنبال دلیل بزرگ تری باشید که به خاطر آن کار می کنید (جدای از کسب درآمد و جایگاه شغلی و این گونه مسائل). حتی اگر بخش هایی از کار خود را دوست ندارید، باز هم بر آن چه انجام می دهید تمرکز داشته باشید و سعی کنید با کارفرما یا همکاران خود درباره مسائلی که برای شما ایجاد انگیزه می کنند صحبت کنید و به مرور کارایی خود را افزایش دهید.
  • سعی کنید با دید مثبت تری به فعالیت های خود نگاه کنید. حتی اگر در ابتدای امر به نظرتان مصنوعی بیاید، به مرور بدل به یکی از ویژگی های شما خواهد شد.
  • برای خود اهدافی در نظر بگیرید که به عنوان منبع الهام شما باشند و به دنبال اتخاذ تدابیر عملی برای محقق کردن این هدف ها باشید.

تاثیر هوش هیجانی بر موفقیت شغلی

راهکار چهارم برای افزایش تاثیر هوش هیجانی بر موفقیت شغلی : افزایش مهارت در همدلی با دیگران

دیگر راهکار مهم برای افزایش تاثیر هوش هیجانی بر موفقیت شغلی پیدا کردن مهارت در همدلی با دیگران است. همدلی اساسا به این معنا است که قادر به درک کردن و نشان دادن واکنش درست به هیجانات و احساسات دیگر افراد باشید. به این صورت با دیگران با احترام و مهربانی رفتار خواهید کرد.

کارفرما یا کارمندی که این مهارت را داشته باشد می تواند خود را به جای دیگران بگذارد و احساسات، نیازها، خواسته ها و چگونگی نگاه دیگران به اطراف را به خوبی درک کند. فرد همدل می تواند به خوبی به صحبت های دیگران گوش دهد و با آن ها ارتباط برقرار کند و از قضاوت های عجولانه به دور است.

چگونه می توان با دیگران همدلی پیدا کرد؟

  • سعی کنید مسائل را از زاویه دید دیگران بسنجید. به خاطر داشته باشید که تمامی ما بر اساس دانش و تجربه های خود کار می کنیم و بهتر است از زدن برچسب خوب یا بد، درست یا غلط به افکار و رفتار دیگران پرهیز کنیم.
  • علاوه بر سنجیدن مسائل از زاویه دید دیگران، بر آن صحه بگذارید. اجازه دهید بدانند که شما قادر به درک جایگاه آن ها هستید و نیز متوجه این مسئله که زاویه دید آن ها هم سودمند است.
  • انگیزه ها و رفتار خود را به دقت مورد سنجش قرار دهید. آیا تنها قصد دارید حرف خود را به کرسی بنشانید و به سایرین بفهمانید که حرف شما درست است؟ یا آن که حقیقتا به دنبال بهترین نتیجه هستید؟

راهکار پنجم برای افزایش تاثیر هوش هیجانی بر موفقیت شغلی : بهبود مهارت های اجتماعی

داشتن سطح قابل قبولی از مهارت های اجتماعی در محیط کاری به این معنا است که توانایی مدیریت روابط کاری خود را دارید و با استفاده از این مهارت قادر به افزایش تاثیر هوش هیجانی بر موفقیت شغلی خود خواهید بود. داشتن مهارت اجتماعی به این معنا است که شما توانایی متقاعد کردن دیگران و تغییر شرایط را دارید. همچنین به این معنا که شما توانایی تشکیل و هدایت گروه های مختلف را دارید.

چگونه می توان اقدام به بهبود مهارت های اجتماعی کرد؟

  • یکی از بهترین توصیه ها برای محقق شدن این هدف برقراری ارتباط مؤثر با دیگران است. باید آموخت که با دقت به صحبت های دیگران گوش داد، از آن ها سؤال های به جا و درست پرسید، و در نهایت به هنگام صحبت کردن واضح حرف زد و اطلاعات لازم را در اختیار دیگران قرار داد.
  • به هنر متقاعد کردن دیگران بیشتر اهمیت بدهید. متقاعد کردن شامل برقراری ارتباط واقعی با سایرین، بر اساس علایق، دانش حقیقی و منطق زاویه دید شما است.
  • سعی کنید به آن فردی بدل شوید که برای حل هر مسئله و مشکلی به شما مراجعه می کنند. زمانی که چنین شأن و مرتبه ای در میان دیگر افراد محیط کار خود پیدا کنید، خود را مسئول پیدا کردن راه درست و بهترین نتیجه ممکن خواهید دانست و سایرین شما را به عنوان عضوی مهم و تأثیر گذار در گروه خود خواهند دانست.

سخن پایانی

توسعه و بهبود هوش هیجانی نیازمند زمان و مسئولیت پذیری است، اما باید به خاطر داشت که در دنیای امروزی نمی توان تاثیر هوش هیجانی بر موفقیت شغلی را نادیده گرفت و حتما باید در جهت بهبود آن تلاش کرد. خوشبختانه اگر واقعا بخواهید اقدام به بهبود آن کنید، منابع مختلفی برای این کار در دسترس تان خواهد بود و مطالب یاد شده در این مقاله را می توانید به عنوان سرآغاز تحقیقات جامع تر خود در نظر داشته باشید. به خاطر داشته باشید تنها با شروع به کارگیری مهارت های مرتبط با هوش هیجانی و مشاهده تأثیر آن بر موفقیت شغلی است که انگیزه بیشتری برای بهبود این مهارت ها پیدا خواهید کرد.