هوش هیجانی یا هوش احساسی که به عنوان EQ نیز شناخته می شود ملکه تمام هوش ها است. این هوش منعکس کننده قدرت ارتباط ما با دیگران، به صورت عمومی یا خصوصی، در محل کار و یا در رابطه عاشقانه است. این نوع هوش به ما کمک می کند تا با افراد سرسخت با موفقیت برخورد کنیم، به طور مناسب از طنز استفاده کنیم (حتی در خندیدن به خودمان)، و هنگامی که دیگران ناراحت می شوند، به شیوه ای مهربان و ماهرانه واکنش نشان دهیم. اما نشانه های هوش هیجانی چیست و چگونه بفهمیم این هوش به اندازه کافی درون مان وجود دارد؟
ریشه هوش هیجانی خودآگاهی است که گاهی اوقات ذهنیت نیز نامیده می شود،
این هوش ما را به عمق شخصیت مان می برد و مانند یک عملگر نقش هایی را برای ما تعیین می کند. هنگامی که سقراط گفت «خودت را بشناس» منظورش این نبود که برای زندگی کردن چه کاری انجام دهیم یا اینکه دوست داریم دیگران ما را چگونه ببینند. شناخت خودمان، یعنی اینکه از تمایلات و ارزش های درونی مان و همچنین دردها و رنج هایمان آگاه باشیم، و از خودمان محافظت کنیم.
شناخت خودمان، همچنین به این معنی است که اذعان کنید که به نوعی شما خودتان را نمی شناسید . چرا که همیشه چیزهای زیادی برای کشف کردن وجود دارد. خود شناسی واقعی همه چیز درباره خودمان را در بر می گیرد، حتی چیزهایی که ما از آنها دوری می کنیم یا آنها را درک نمی کنیم.
شما می توانید با چک کردن پنج نشانه زیر از نشانه های هوش هیجانی مهارت های عالی هوش احساسی شروع کنید و خود ارزیابی خود را انجام دهید و ببینید چه امتیازی بدست می آورید. البته به یاد داشته باشید که می توانید مهارت ها را خودتان ایجاد کنید. به عنوان انسان، هر یک از ما دارای توانایی ذاتی در درک EQ می باشد.
هر یک از این عبارات، کسی را نشان می دهد که احساسات ، رفتار و اعمال را کنترل می کنند، اغلب با نتایج فاجعه آمیز. در مقابل، افرادی که دارای EQ بالایی هستند، احساسات مان را به عنوان اطلاعات در نظر می گیریم و تصمیم گیری آگاهانه ای در مورد نحوه عمل به روشی مثمر ثمر، انجام می دهیم.
در نهایت، تمام احساسات ما مفید هستند. هر احساس مانند یکی از سیم های یک ابزار موسیقی است: هر یک به ما یک ارتعاش منحصر به فرد می دهد و اطلاعاتی در مورد خودمان ارائه می دهد. اینکه چگونه احساسات را تفسیر می کنیم و سپس چگونه تصمیم گیری می کنیم، تعیین می کند که ما قصد خراب کردن زندگی یا بهبود زندگی را داریم.
۲- نشانه های هوش هیجانی: به جای واکنش پاسخ دهید
گاهی اوقات، ما به خاطر پاسخ های خشن یا واکنش های خشنی که به مردم نشان می دهیم، خود را سرزنش کرده و می گوییم من فقط می خواستم… . اما حقیقت این است که نیازی به واکنش دادن با احساسات بی تجربه (خام) نیست. وقتی زمانی را به خود اختصاص می دهیم تا احساسات مان را کنکاش کنیم، متوجه می شویم که کار احساسات این است که به ما در مورد آنچه رخ می دهد، آگاهی دهند.
مهارتی که با هر نوع تمرین ذهنیت رشد پیدا کند، توانایی دیدن فرآیند داخلی را قبل از انجام هر کار، برای ما به وجود می آورد. سپس می توانیم با ترکیبی از احساس و منطق پاسخ دهیم. زمانی که صرف مشاهده احساسات مان می کنیم، باعث می شود تا واکنش های فوری و شدید کاهش یابند.
یکی از نشانه های هوش هیجانی کنترل احساسات است. اگر از احساسات مثبت و منفی قوی غافل شویم، ممکن است باعث شوند که ما خودمان را به طور نادرست به دیگران نشان دهیم.
هنگامی که احساسات قوی می شوند، دشوار است بدانیم چه اتفاقی می افتد، تا زمانی که بدنمان آرام و قرار بگیرد. به همین دلیل مراقبه و تنفس عمیق مفید هستند. آنها فضا و زمانی را برای حل و فصل به ما می دهند، و سپس تصمیم می گیریم که چگونه آنچه احساس می کنیم را بیان کنیم.
۳- نشانه های هوش هیجانی : محرک های خود را بشناسید
هر یک از ما دارای محرک های خاصی است که عواطف خاصی را به وجود می آورد. بعضی از این محرک ها، به استرس و یا آسیب روحی در گذشته باز می گردند. شناختن محرک ها، یک بخش مفید از آگاهی است که باید داشته باشید. ضروری است که بدانید در زمان بروز این محرک ها، چه واکنشی نشان دهید.
هیچ کس دوست ندارد که به او گفته شود چه کاری انجام دهد،
نوجوان درون من واقعا نمی تواند آن را تحمل کند وقتی در آشپزخانه هستم. وقتی در حال آشپزی هستم، توصیه ای به من بکن (برای اکثر افراد ۱ یا ۲ از ۱۰ است). اولین غریزه من این است که با نکته ای ناخوشایند مانند «چرا آن را بر عهده نمی گیری و خودت آن را درست نمی کنی؟» واکنش نشان دهم اما این نوع واکنش های دفاعی و تند، هرگز مفید نیستند.
اما چون من آمده ام تا مانند یک سرآشپز در آشپزخانه رفتار کنم، معمولا آماده می شوم که یک حرکت ضد غریزی انجام دهم: نفس عمیقی می کشم و خودم را با شفقت و همراه با لذت می بینم. امروزه حتی ممکن است بتوانم یک پیشنهاد جدی را بررسی کنم. به این ترتیب، محرک من، باعث ایجاد مشکل می شود، نه اضافه کردن کمی خردل به سس سالاد.
۴- نشانه های هوش هیجانی : واقعا گوش کنید
شنیدن کلمات گفتاری با سیستم شنوایی، یک فرآیند غیرفعال مکانیکی است. با این حال گوش دادن، یک فرایند فعال است، که در آن ما با شخص دیگری مشارکت می کنیم، که به ما نیاز دارد که نشانه های غیر کلامی را که همراه با گفته ها است، تفسیر کنیم.
فضایی برای شما به عنوان شنونده در این برخورد وجود ندارد، که مرخص شوید، رد کنید، بحث کنید، و یا ممکن است ازقبل بدانید که چه چیزهایی قرار است بشنوید، و آنها داستان شان را برای شما می گویند.
۵- نشانه های هوش هیجانی : شما به خوبی ارتباط برقرار می کنید
یکی دیگر از نشانه های هوش هیجانی توانایی برقراری ارتباطات مناسب است. اگر چه بسیاری از کتاب ها در مورد مهارت های ارتباطی بر اهمیت بیان مستقیم احساسات تاکید می کنند، اما ارتباطات هوشمندانه چیزی فراتر از گفتن «ما این را حس می کنیم» است.
توانایی دادن و گرفتن محبت و بیان احساسات ناراحت کننده و پاسخ دادن به آنها، مهارت هایی است که نیاز به زمان، صبر و تشخیص دارند تا بدانید که چه چیزی و چه مقدار برای به اشتراک گذاشتن مناسب نیست و چه چیزی مناسب است. کسانی که خوب ارتباط برقرار می کنند، می دانند که گفتگو در مورد آنچه در داخل مان اتفاق می افتد، ضروری است، اما این بررسی داخلی نیاز به صبر و عمل (تمرین) دارد.
با این وجود، تعهد بسیار ارزشمند است. بهبود روابط مان با افراد دیگر را در همه جا در زندگی مان می توانیم گسترش دهیم. تقویت هوش هیجانی واقعا می تواند زندگی شما را تغییر دهد.
امیدواریم دانشتن نشانه های هوش هیجانی به شما در تقویت این هوش کمک کند و با تقویت آن بتوانید در مسیر موفقیت به طور روز افزون پیشرفت کنید.