meeting

قوانین پایه برای برگزاری موثر جلسات

  1. سر جلسه به موقع حاضر شویم و جلسه را سر وقت آغاز کنیم و سر وقت پایان دهیم.
  2. تلفن‏های همراه خود را در حالت سکوت قرار دهیم و در صورت وجود تماس ضروری، آن را بیرون از اتاق جلسه پاسخ دهیم.
  3. در مورد موضوع جلسه از پیش مطالعه لازم را انجام دهیم.
  4. با رفتار مثبت و چهره بشاش در جلسه حضور به هم رسانیم.
  5. به موضوع بپردازیم، دستور جلسه را دنبال کنیم و از صحبت‏های حاشیه‏ای دوری کنیم.
  6. هربار یک نفر صحبت کند ، برای صحبت کردن نوبت را رعایت کنیم و با مدیر جلسه هماهنگ باشیم.
  7. برای درک بهتر گوش فرا دهیم و حرف کسی را قطع نکنیم تا از ایجاد تناقض پیش‏گیری کنیم.
  8. اجازه دهیم که توفان فکری ایجاد گردد و بدون ترس و بدون تلافی کردن سخن بگوییم.
  9. توجه داشته باشیم که نظرات متفاوتی وجود دارد و به نقطه نظرات دیگران احترام بگزاریم.
  10. در صورتی که مطلبی را متوجه نشدیم سوال کنیم.
  11. نکات مورد نظر را برای خود یادداشت کنیم.
  12. با شرکت کنندگان در جلسه با احترام صحبت کنیم و به موضوع حمله کنیم نه به افراد.
  13. در مورد نظرات ارایه شده با رعایت خونسردی و صبوری مذاکره کنیم.
  14. به یک تصمیم نهایی دست پیدا کنیم هرچند که تمام خواسته‏های ما را دربرنگرفته باشد اما بیشتر نیازهای ما را پوشش دهد.
  15. در انتهای جلسه ، مطالب باقی‏مانده برای جلسات بعد را مرور کنیم.
  16. در پایان جلسه ، مطالب را جمع‏بندی کرده و با مدیر جلسه چک کنیم.
man-woman-1

چرا مردان گوش نمی دهند و زنان نمی توانند نقشه بخوانند

گونه های یکسان ، دنیاهای متفاوت

زنان و مردان با هم متفاوت اند .

هیچ یک بر دیگری برتر نیست.

تنها نقطه مشترک آنها تعلق به یک گونه است.

زنان همیشه مردان را به خاطر بی احساس بودن ، گوش نکردن ، گرم و صمیمی نبودن و خونسرد بودن مورد انتقاد قرار داده اند . آنها معتقدند که مردان با درک نکردن شور و عشق زنانه ، بیشتر طالب رابطه جنسی هستند تا عشق.

مردان نیز زنان را به خاطر بسیاری چیزها به باد انتقاد می گیرند ؛ بد رانندگی کردن ، ناتوانی در خواندن صحیح کتاب راهنمای خیابان ها ، سر و ته گرفتن نقشه ، نداشتن شم جهت یابی، حاشیه رفتن به جای پرداختن به اصل موضوع، نشان ندادن شور جنسی به اندار کافی، …

مردان از اینکه یک زن می تواند با ورود به سالنی پر جمعیت ، بی درنگ درباطه حاضران نظر بدهد تعجب می کنند. زنان نیز نمی توانند باور کنند که مردان آن قدر بی توجه هستند. مردان از اینکه زنی چراغ چشمک زن تمام شدن روغن ماشین را نمی بیند ولی می تواند یک جوراب کثیف را از فاصله ۵۰ متری در گوشه تاریکی تشخیص دهد گیج می شوند. زنان نیز از دست مردها که به راحتی و فقط  با کمک آینه بغل ، یک اتومبیل بزرگ را در جایی تنگ پارک می کنند اما نمی توانند مدخل آلت جنسی را بیابند کلافه می شوند.

مردان و زنان متفاوت از یکدیگر تکامل یافته اند . آنها مجبور بودند که متفاوت تکامل یابند. مردان شکار می کردند و زنان میوه و محصول جمع آوری می نمودند. مردان محافظت می کردند و زنان غذا می پختند و عهده دار پرورش فرزندان بودند.در نتیجه بدن و مغز آنها تکامل متفاوتی یافته است.

در گذر قرن های متمادی ، ساختار مغزی مرد و زن تحت تغییرات مستمری قرار گرفت. اکنون ما می دانیم که کارکرد مغزی این دو جنس متفاوت است. آنها درک متفاوتی از اولویت ها و رفتارها دارند.

هورمون ها ، ساختار مغز و برنامه ریزی مغز این دو جنس مسئول اصلی رفتارها ، حالات و سلیقه های این دو است. این بدان معناست که اگر دختربچه ها و پسر بچه ها در جزیره ای دور افتاده بدون هیچ گونه سیستم اجتماعی و نظارت والدین بزرگ شوند، باز دختر بچه ها دوست دارند مورد ناز و نوازش قرار گیرند ، عروسک بازی کنند و در کنار دوستان خود باشند . در حالی که پسربچه ها ترجیح می دهند با یکدیگر زورآزمایی کنند، مسابقه دهند و گروه هایی با سلسله مراتب مشخص تشکیل دهند.

همانطور که خواهید دید، چگونگی برنامه ریزی مغز و هورمون های مترشحه بدن دو عامل تعیین کننده تفکر و رفتار ما قبل از تولدمان می باشند. غرایز ما به طور ساده همان ژن هایی هستند که طرز رفتارمان را در شرایط خاص معین می کنند.

دادن عروسک های باربی به دختربچه ها و دادن سربازها و آدمکهای کوکی به پسربچه ها ، سازنده رفتار آنها نیست بلکه رفتارهای ذاتی آنان را تشدید می کند.

زن همانند رادار

یک زن به راحتی می تواند بفهمد که چه وقت زن دیگری افسرده یا رنجیده است در حالی که یک مرد تنها هنگامی که اشک کسی جاری می شود به اندوه یا رنجیدگی او پی می برد.

چشمان قوی در زنان

یک مرد در توضیحاتش از رنگ های اصلی مانند قرمز ، آبی و سبز استفاده می کند اما یک زن از رنگ های استخوانی، لاجوردی، ارغوانی و زیتونی سخن به میان می آورد.

سفیدی چشم زنان بیشتر از سفیدی چشم مردان است . سفیدی بیشتر امکان دریافت یا ارسال سیگنال های چشمی زیادتری را در جهت حرکت چشم فراهم می کند.

چشم زن وسعت بیشتری را می تواند ببیند ( آیا او پشت سر هم چشم دارد؟) مرد می تواند به وضوح و دقت روبه روی خود را ببیند . در این حال چشمان او مانند یک دوربین دو چشمه عمل می کند.

مرد به عنوان شکارچی نیازمند نوعی بینایی بود که امکان تمرکز روی هدف و دنبال کردن آن از مسافت دور را بدهد. او به طعمه اش خیره می شد تا آن را در تیررس نگاهش نگه دارد.

زن احتیاج به چشمانی داشت که با دادن امکان دید وسیع تر به او از نزدیک شدن هر خطر احتمالی به آشیانه جلوگیری کند.

با توجه به این حقایق می توان دریافت که چرا مردان امروزی می توانند به راحتی راهشان را در جاده پیدا کنند اما هرگز نمی توانند شی مورد نظر خود را در یخچال ، کمد یا کشوها بیابند.

شما می توانید مانند خلبانان جنگی دامنه دید خود را با تمرین افزایش دهید.

این تفاوت دید تبعات زیادی در زندگی ما دارد. به طور مثال آمار بیمه اتومبیل نشان می دهد که زنان در تقاطع ها تصادفات کمتری از قسمت پهلو دارند. حوزه دید گسترده زنان به آنها امکان می دهد تا جوانب اتومبیل خود را بهتر تحت نظر داشته باشند. بیشتر تصادف آنها از ناحیه جلو یا عقب و بخصوص هنگام پارک دنده عقب می باشد که این مسئله به ضعف در ادراک سه بعدی آنها برمی گردد.

به دلیل داشتن دامنه وسیع دید به ندرت می توان زنی را هنگام چشم چرانی غافلگیر کرد. تقریبا تمام مردان گاهی متهم به چشم چرانی جنس مخالف می شوند. اما زنان کمتر در مظان این اتهام قرار دارند. به نظر محققان روابط جنسی ، زنان به همان اندازه و یا حتی بیشتر از مردان به هیکل و بدن جنس مخالف خود نگاه می کنند اما به علت برخورداری از دامنه دید وسیع کمتر غافلگیر می شوند.

چشم و مغز

مغز مردان بیشتر جذب اشکال هندسی می شود.

چشمان یک مرد فاصله دور را در یک دامنه دید مستقیم بهتر می‏بیند . دید مرد در شب بهتر و مطمئن تر از دید زن است. علاوه بر آن توانایی نیمکره راست مغز در ادراک سه بعدی، به مردان امکان جداسازی و تشخیص حرکت دیگر اتومبیل های پشت سر یا روبه رو در جاده را می دهد. اغلب زنان نوعی شب کوری را تجربه کرده اند . آنها معمولا تشخیص نمی دهند که کدام طرف جاده ترافیک کمتری دارد. چشمان مردان شکارچی برای انجام چنین عملی مجهز شده است. اگر با اتومبیل به یک مسافرت طولانی می روید بهتر است زن در روز و مرد در شب رانندگی کند . زنان در تاریکی جزئیات بیشتری را می بینند ولی این دقت و وسعت دید تنها به فاصله کوتاه محدود می شود. چشم زنان برای فعالیت های مربوط به فاصله کوتاه مناسب‏تر است. این به آن معناست که زنان اغلب در سوزن نخ کردن و خواندن جزییات صفحه کامپیوتر فوق العاده هستند.

زنان قادرند زبان حرکات نوزادان را بفهمند.

بیشتر پدربزرگ ها قادر به تشخیص دوقلوهای همسان از یکدیگر نیستند در حالی که بیشتر خویشاوندان مونث به راحتی از عهده این کار بر می آیند.

تحقیقات زبان ایما و اشاره روشن ساخته است که در گفت و گوی رو در رو ۶۰ تا ۸۰ درصد کل پیام توسط علایم غیرکلامی منتقل می شود. نقش کلام در این میان بین ۲۰ تا ۳۰ درصد است. تجهیزات حسی برتر زن این اطلاعات را جمع آوری، بررسی و تحلیل می کند. قابلیت مغز او در انتقال سریع اطلاعات بین دو نیمکره او را در کامل کردن و استنتاج علایم دیداری، کلامی و غیر کلامی تواناتر می کند.

شنوایی

شنوایی زنان بهتر از مردان است و در تشخیص صدا فوق العاده هستند. مغز زنان برای شنیدن صدای گرطه بچه در شب برنامه ریزی شده است.

زنان در تشخیص صدا بر مردان برتری دارند اما مردان قادر به تشخیص جهت صدا هستند. اگر بچه ای در فاصله دور گریه کند ، زن صدای او را می شنود و مرد با ادراک فضایی و جهت یابی خود می تواند محل او را تشخیص دهد.

مردان برای شنیدن فقط از نیمکره چپ مغزشان استفاده می برند در حالی که زنان هر دو نیمکره را به کار می گیرند. همین باعث می شود که زنان در یک گفت و گوی متقابل ، هم زمان هم حرف های طرف مقابل را بشنود و هم حرکات فرد دیگر حاضر در محل را زیر نظر داشته باشند. اما مردان هنگامی که تلویزیون روشن است ، نمی توانند صحبت های دیگری را بشنوند.

زنان حساسیت فوق العاده ای در تشخیص لحن، تن و قدرت صدا دارند. این امر باعث می شود تا بتوانند تغییرات روحی بچه ها و بزرگ تر ها را از صدایشان تشخیص دهند.

برتری شنوایی زنان بر مردان در چیزی که الهام زنانه نامیده می شود ، نقش به سزایی در فهم عمق کلام دارد.

مردان بیشتر برای بهتر دیدن مجهز شده اند تا بهتر شنیدن.

لمس

لمس می تواند زندگی بخش باشد. پوست وسیع ترین قسمت بدن است که تقریبا ۲ متر وسعت دارد. دختران از همان بدو تولد حساسیت بیشتری نسبت به لمس دارند. در بزرگسالی نیز حساسیت پوست زن به لمس و فشار تقریبا ده برابر مردان است. پوست زن نازک تر از پوست مرد است ولی یک لایه اضافی چربی زیر آن وجئد دارد که مانع نفوذ سرما در زمستان می‏شود.

یک زن هنگام گفت و گو با زن دیگر او را لمس می کند. تعداد این لمس ها ۴ تا ۶ برابر بیش از لمس یک مرد هنگام صحبت با مرد دیگر است.

در تحقیقاتی نشان داده شد که بچه موش هایی که به طور مداوم مورد نوازش و مراقبت والدین خود قرار می‏گیرند، نسبت به بچه موش های دیگر مغز حجیم تر و هوش بیشتری دارند.

مردان احتیاج به پوست غیر حساس داشتند تا بدون احساس درد از بین بوته های خار برای شکار بدوند.

وقتی مردی تمام حواسش را روی کاری متمرکز نکرده باشد، آستانه تحمل درد او خیلی پایین تر از زن است.

مردان هنگام تماشای فوتبال یا ورزش های تهاجمی دیگر احساس دیگران را بهتر درک می کنند. اگر چند مرد با هم در حال تماشای مسابقه مشت زنی از تلویزیون باشند و یکی از مشت زن ها با ضربه ای سنگین نقش زمین شود، زن می گوید :” وای بیچاره. حتما نمی تونه از جاش بلند بشه.” اما مردان عکس العمل متفاوتی نشان می دهند. آنها آه و ناله راه می اندازند ، دولا می شوند و درد را واقعا احساس می کنند.

چشایی

قدرت مردان در تشخیص شوری و تلخی بیشتر است. به همین دلیل آنها آبجو می نوشند. زنان در تشخیص شیرینی قوی ترند به همین دلیل تعداد زنان طرفدار شکلات در دنیا بیشتر از مردان است.

بویایی

به طور کلی شامه زنان نه تنها قوی تر از مردان است ، بلکه در مرحله تخمک گذاری عادت ماهیانه حساس تر می گردد.

زنان ورای حس

برای مدافعان آشیانه(زنان) ، کار کردن با هر دو دست امتیازی بزرگ محسوب می شد چون در این حالت می توانست با سرعت بیشتری به جمع آوری میوه و آذوقه بپردازد. برای هدف گیری کردن باید راست دست بود (مردان). در نتیجه در بیشتر زنان منطقه ویزه ای در مغز برای تشخیص دست چپ از راست وجود ندارد.

یک زن با ادراک والای خود انتظار دارد که مرد بتواند منظور او را از کلام و ایما اشاره اش بفهمد و نیازهای او را پیشاپیش حدس بزند. این کاری است که یک زن دیگر به راحتی می تواند انجام دهد. این کار برای مردان ساده نیست.به همین دلیل مرد را متهم به بی احساسی و بی ذوقی می کند. خوشبختانه بسیاری از مردان می توانند با تمرین و آموزش، هشیاری و اگاهی خود را نسبت به دریافت پیام های کلامی و غیرکلامی بالا ببرند.

مغز

مغز مردان و زنان با قدرت ها، استعدادها و تواناییهای متفاوت تکامل یافته است. مردان که مسوول شکار بودند، احتیاج به قسمت های خاصی از مغز داشتند. این قسمت ها آنان را در مهارت هایی چون یافتن راهها و جهات ، شکار حیوانات و تیز کردن ابزار هدف گیری یاری می دادند. آنها نیازی نداشتند که هم صحبت خوبی باشند و یا نسبت به احساسات دیگران حساسیت به خرج دهند. به همین دلیل هرگز مناطق ویژه و کارآمدی در مغزشان رشد نکرد که وظیفه مهارت های ارتباطی را به عهده بگیرد.

زنان ، برعکس مردان احتیاج به مهارت در گشت و گذارهای کوتاه، دید محیطی وسیع، توانایی انجام فعالیت های هم زمان و مهارت های کلامی موثر داشتند. در نتیجه این نیازها، در مغز مردان و زنان مناطق ویژه ای برای هر یک از این مهارت ها اختصاص یافت.

برای آشنایی بیشتر با این تفاوت ها در خود و طرف مقابل خود می توانید تست مغز مردانه و مغز زنانه را به صورت آنلاین در همین سایت انجام دهید.

تلخیص کتاب: دکتر سینا یاوریان – سخنران ، مربی و مشاور روانشناسی

ideology

احترام به عقیده!!!!!

این دو جمله که

“هر عقیده ای قابل احترام است.”

“احترام به قانون ضروری است.”

از نظر من اصطلاحات نادرستی هستند..

 

جملات درست

“هر انسانی با هر عقیده ای قابل احترام است.”

“برای احترام به شهروندان عمل به قانون ضروری است.”

می باشند.

 

به این دلیل که به هر انسانی باید احترام گزارد اما هر عقیده ای و هر قانونی را می توان مورد نقد و بررسی قرار داد.

TransactionalAnalysis

تحلیل رفتار متقابل – ۲

درود بر همراهان عزیز

می خوام در مورد تحلیل رفتار متقابل بنویسم که به تصمیم گیری مربوط می شه

شما برامون بنویسید که تصمیم گیری با انگیزه در ارتباط هست؟

آقای اریک برن در نظریه تحلیل رفتار متقابل خودآگاه رو شامل سه عنصر والد و بالغ و کودک می دونه

در چند مطلب به این موضوع اشاره کردم

>امشب می خوام با یک مثال کارکرد این سه عنصر بالغ، کودک و والد رو توضیح بدم و این یک مثال کاربردی هست که می تونید با عمل به اون به خیلی از مسایل ذهنتون پاسخ بدید

من برای نظری تحلیل رفتار متقابل یک مثالی ابداع کردم که از شیشه اتومبیل کمک می گیرم

شیشه خودرو قابلیت بالا و پایین رفتن داره

کودک درون ما خیلی مواقع دوست داره که باد صورتش رو نوازش بده پس می خواد که شیشه ماشی پایین باشه

والد درون ما می گه بهتره شیشه رو بدم بالا وگرنه سرما می خورم

ما بسیاری اوقات این خودگویی ها رو با خودمون داریم

در مواردی که می خواهیم بین دو یا چند موضوع یکی رو انتخاب کنیم

این موضوعات ممکنه درونی و ذهنی خودمون باشند یا چیزهایی در بیرون باشند که لازم باشه انتخاب کنیم

در موقعیت شیشه خودرو لازم هست که بالغ بیاد وسط و تصمیم نهایی رو با تحلیل منطقی بگیره

پس بالغ درون با منطق و تحلیل تصمیم نهایی رو می گیره

پس لازمه که تشخیص بدیم که کدوم خواسته خواسته والد درون هست، کدوم خواسته، خواسته کودک درون هست و والد چطور می شه که وارد مساله می شه

بالغ که حاضر می شه یعنی ما به خودمون می گیم که در مورد موضوع فکر و تحلیل کن ، بالغ بررسی رو شروع می کنه

بالغ می بینه که خودرو در حال حرکت با سرعت بالا هست و باد با سرعت به صورت ما برخورد می کنه در ضمن هوا سرد و پاییزی هست

بنابراین نظر والد درون رو تایید می کنه و تصمیم نهاییش این می سه که شیشه رو بدیم بالا

حالا اگه در یک روز بهاری گرم با سرعت کم در حال حرکت باشیم، بالغ تحلیل می کنه و می بینه که باد ملایم ضرری نداره و کودک می تونه که از نوازش باد لذت ببره، پس نظر کودک رو می پذیره و ما از نوازش باد لذت می بریم

پس نه والد و نه کودک درون ارجحیت ندارند بلکه این بالغه که تصمیم نهایی رو براساس مقتضای زمان و مکان می گیره

پس لازمه که همیشه هوشیار باشیم که بالغ خودمون رو در موقعیت های مختلف فراخوانی کنیم تا در زمان و مکان نامناسب در دام والد یا کودک درونمون نیافتیم

خیلی از مواقع والد یا کودک سبب تصمیم های بسیار نادرستی می شند

اما در عین حال هر دو والد و کودک هم در بسیاری از مواقع ما رو در زندگی بهتر همراهی می کنند

در شب های بعد در مورد اینکه این عنصرها چطور شکل گرفتند و چطور می شه اونها رو شناسایی کرد می نویسم

به طور مثال هر فکری که به دنبال لذت بردن هست از کودک درون ما میاد

این یک نظریه هست و نظریه کاربردی هست که در بسیاری از موارد می تونه به ما کمک کنه

اگر سوالی هست در خدمتم

شاداب و سلامت باشید

Inovation

خلاقیت و سلامتی

دیروز ویدیوی دوچرخه سواری خودم رو  به گروه تلگرامم فرستادم که هم انگیزه ایجاد کنم برای ورزش و هم می خواستم در مورد خلاقیت براتون بنویسم

با یکی از دوستان که کارگاه خلاقیت برگزار می کنند و اینجا هم حضور دارند صحبتی داشتیم

چه چیزی مانع خلاقیت می شه؟

اگه این ویدیو رو دیده باشید من یک کلاه لبه داری زیر کلاه دوچرخه بر روی سرم دارم

هرچیزی رو که لازم داشته باشم می سازمش

این سایه بان هم فکر نکنید یه کلاه ساده است

کلی روی اون کار انجام شده

خیلی ها که من رو با این کلاه می بینن تحسین می کنند و فکر می کنند اروپایی هستم

خیلی های دیگه هم که می دونند ایرانی هستم مسخره می کنند

مسخره شدن مانع بسیار بزرگی برای خلاقیت هست

اگر ما به حرف های دیگران اهمیت بدیم باختیم

اگر بخواهیم که نگران مسخره شدن باشیم حتا بعد از درست کردن اون وسیله ازش استفاده نمی کنیم

ژاپنی ها چرا پیشرفت می کنند؟؟؟

توی فیلم های ژاپنی وقتی یک دسته چوبی که پنجه هم داره برای خاراندن پشت ابداعش کردند دیدم لذت بردم

چرا ما تو ایران همچین چیزی برای راحتی خودمون ابداع نکردیم

هر وقت به فکر راحتی و سلامتیمون بودیم مسخره شدی و نازنازی خطاب شدیم

برای همین سعی می کنیم قوی جلوه کنیم و به سلامتیمون اهمیت ندیم !!!!!

ببینین از کجا می شه به کجا رسید

ریشه بسیاری از مسائل، فرهنگی هست…حتا توجه نکردن به سلامتی

می خوای برای سلامتیت پول خرج کنی؟ !!!!!!!

می خوای برای سلامتیت بری کلاس؟ !!!!!

این جملات مانع حرکت ما برای سلامتیمون می شن

اما اگه بخواهیم بریم دکتر و کلی هم خرج دارو و درمان کنیم کسی مسخرمون نمی کنه

چرا؟؟؟؟ !!!!!!

فرهنگ پیشگیری در ایران جا نیافتاده

فرهنگ توجه به سلامتی جا نیافتاده

حتا به همین خاطر خیلی ها مریضی سایکوسوماتیک یعنی اختلالاتی که از روان در جسم ایجاد می شه دچار می شند تا بتونند برای درمان پیش پزشک برند بدون تمسخر شدن ، چونکه نمی تونند بدون تمسخر شدن به سلامتیشون بپردازند قبل از اینکه بیمار باشند !!!!!!

به خاطر اینکه متهم می شند به نازنازی بودن

البته نسل امروز تونسته تا ۵۰ درصد بر تمسخر دیگران در این زمینه غلبه کنه و بینیش رو عمل کنه

این یک پیشرفت در فرهنگ مقاومت در مقابل مسخره شدن هست که با وجود زیرسوال بردن زیبایی بینی و سلامتی در کنار اون، همچنان دارند بینیشون رو عمل می کنند و با وجود اینکه از اطرافیانشون کنایه هایی می شنوند تا ۵۰ درصد اهمیت نمی دن و مقاومت می کنند

برسیم به مقوله پیشگیری برای سلامت از طریق کارگاه “یوگای تن و روان

تا یادم نرفته بنویسم که اگه کسی با دیدن این ویدیو به کلاه من خندیده می تونه اینجا بنویسه تا حلالش کنم، اگه اینجا ننویسه، اون خنده براش حرامه_ شوخی کردم به هر بهانه ای بخندید.

براتون در روزهای قبل نوشتم که با یادگیری این روش که در کارگاه “یوگای تن و روان” ارائه می شه می تونید تا حدودی از بیماری ها پیشگیری کنید و یا تا حدودی دردها رو تسکین بدید و ترمیم زخم ها رو تسریع کنید

آقای رحیمی اقدم و خانم امید شاهد بودند که من با دوچرخه با چه شدتی روی آسفالت زمین خوردم

بلافاصله دوچرخه رو برداشتم و اومدم رو شانه خاکی نشستم

آقای رحیمی اقدم و خانم امید بلافاصله خودشون رو بالای سر من رسوندن

ازشون فرصت خواستم، ۵ دقیقه نشد گفتم که بریم ، خوب شدم

زانوم بد درد گرفته بود ولی همونجا ترمیمش کردم

بعد که اومدم خونه دیدم که بدجور زخمی شده و خون اومده ولی به زودی خوب شد

دوستان زیادی به من مراجعه می کنند و از دوستانشون و عزیزانشون برام می گن و براشون کمک می خوان ولی خودشون برای آموزش مراجعه نمی کنند

یکی از تومور مغزی نزدیکانشون می گه، یکی از سکته مغزی ….

 

ویدیوی کسی که پا نداره و یک دست داره رو در حال ورزش های مختلف برای گروه تلگرامم فرستادم که ببینیم چطور می شه قوی بود

و همچنین برای این فرستادم که کمی هم در مورد خودمون هوشیار بشیم که آیا ما استثنایی هستیم و چنین اتفاقاتی فقط برای دیگران می افته؟؟؟ !!!

آیا فقط دیگران فشار خون می گیرند یا سکته می کنند؟ !!

برادر همکارمون ۳۴ ساله، شب خوابیده ، صبح همسر جوانش رفته سراغش دیده سکته قلبی کرده و دیگه نیست!!!!!! همین ماه گذشته ….

به خودمون بیاییم، ما هم در این جامعه داریم زندگی می کنیم و لازمه که پیشگیری کنیم تا این مسائل برامون اتفاق نیافته

الان امکانی براتون فراهم شده که این کارگاه به شما معرفی شده، از دستش ندید، به دوستانتون هم معرفی کنید شاید کسی نیاز داشته باشه

شاداب و سلامت باشید

شب خوش در آرامش

quantum

کوانتوم و هولوگرافیک


درود بر شما همراهان عزیز

.. کمی از کوانتوم بنویسم که بخشی از کارگاه “سلامت تن و روان” هست

همانطور که در نشست قبل نوشتم هدف یوگا، اتحاد تن و روان هست، مفهوم کوانتوم در ارتباط تنگاتنگ با اتحاد هست

چند نفر از دوستان با هولوگراف آشنایی دارند؟

اخیرن تکنولوژی فیلمبرداری هولوگرافیک در حال توسعه هست و ژاپن قول داده که جام جهانی رو با این نوع فیلمبرداری به همه استادیوم های جهان به طور زنده ببره

تکنولوژی هولوگراف کمک می کنه که تصویری سه بعدی در وسط سالن ایجاد بشه که شما فکر می کنید خود مایکل جکسون زنده شده و داره شو اجرا می کنه… که اینکار رو انجام دادند

اینها رو نوشتم که کمی در شما انگیزه ایجاد کنم که به بقیه مطالب با شوق بیشتری گوش بسپرید

در ابتدا که نقش هولوگرافیکی از یک سیب رو بر روی یک ورق هولوگرافیک ایجاد کردند، وقتی به اون ورق که مثل ورق عکاسی رادیولوژی هست نگاه می کردید یک تصویر توفان رو می دیدید

وقتی به اون عکس هولوگرافیک، نور تابیده می شد و نور از چند منشور و عدسی عبور می کرد یک سیب بر روی میز نمایان می شد

یک سیب سه بعدی که وقتی می خواستی برش داری دستت از درونش عبور می کرد چون چیزی جز نور نبود

خاصیت جالبی که می خوام از هولوگرام براتون بگم اینه که اگر اون ورق هولوگرام رو با قیچی به چند قطعه تقسیم می کردی

و فقط به یکی از قطعه ها نور می تابوندی ، باز هم یک سیب کامل رو بر روی میز داشتی !!!

تفسیر شما از این موضوع چی هست و چه ارتباطی با کوانتوم داره؟

این موضوع یه مطلبی از ساختار کائنات رو به ما یادآور می شه که هر قطعه ای از کائنات اطلاعات کل رو در درونش داره !!!

هر چند که اون سیب کامل کمی محو و کم رنگ بود اما کامل بود

کائنات از چی تشکیل شده

همه اجزا این کیهان از ذرات ریزی به نام کوانتوم ساخته شدند

این کوانتوم ها در ارتباط با هم هستند

حال خاصیت کوانتوم ها رو می گم و این دو مطلب رو به هم وصل می کنم، (کوانتوم و هولوگرام)

جالبه که وقتی به کوانتوم در زیر میکروسکوپ الکترونیکی نگاه می کنند اون یک ذره هست

وقتی که کوانتوم رو مثل یک نور پرتاب می کنند خاصیت موجی داره و از چند ناحیه همزمان رد می شه

پس کوانتوم که کوچکترین جز شناخته شده تشکیل دهنده این کائنات هست هم ذره هست هم موج ….

کی ذره هست چه وقتی موج؟؟؟

بحث پیچیده شد؟؟؟

بگذریم… از این موضوع نتیجه بگیریم

انسان هم از این ذرات تشکیل شده و اگر لازم باشه می تونه که انرژی رو در بدن خودش و از طریق همین ذرات به حرکت در بیاره ، این کوانتوم

از طرف دیگه انسان جزئی از این کائنات هست و اطلاعاتی از کل در اون ذخیره هست و این اطلاعات رو می تونه به مرور درک و برای ارتباط با اجزا دیگه از اونها استفاده کنه، این هم از هولوگرام

توضیحات با جزییات بیشتر در کارگاه”یوگای تن و روان” و کارگاه ” شناخت خود و ساختار کائنات

سوالی اگر هست در خدمتم

روانشناسی بخشی از شناخت این کل عظیم هست… امید که با کمک هم به شناخت بیشتر دست پیدا کنیم

شاداب و سلامت باشیم

شب خوش و در آرامش

BodyEnergy

توضیح بیشتر کارگاه “سلامت تن و روان”

:

امشب راجع به کارگاه ” سلامت تن و روان” بیشتر توضیح بنویسم
هدف این کارگاه دستیابی به روشی هست که بدن بتونه خودش رو ترمیم بکنه
لازمه اینکار در ابتدا اینه که آرامش یا ریلکسشن رو یاد بگیریم تا ذهن آرام بگیره
به این خاطر که همونطور که به طور نمونه بیان شد ، استرس مانع ترمیم بدن می شه
استرس یکی از موانع هست
استرس ذهنی باعث فشار در اعضای بدن می شه
استرس به فارسی تنیدگی ترجمه شده
مثل اینکه باعث بشه که عضله ها و اعضا در هم فشرده و تنیده بشن
در مرحله بعد در این کارگاه با امواج مغز آشنا می شیم که بتونیم بدونیم که در هنگام ریلکسشن مغز در چه موجی قرار داره و در این وضعیت بتونیم که مدیریت مناسبی روی افکار داشته باشیم
در حالت هیپنوتیزم، مغز می تونه فرمان هایی رو دریافت کنه و عضله ها رو هم در اختیار بگیره در نتیجه می تونیم که فرمان های تلقینی مثبتی به مغز ارسال کنیم و سالم تر و شاداب تر بشیم
در مرحله بعد ، با مراکز انرژی در بدن آشنا می شیم و یاد می گیریم که چطور بر روی این مراکز تمرکز کنیم تا بتونیم انرزی اونها رو در تعادل نگهداریم
بعد یاد می گیریم که جریانی از انرژی رو از بین مراکز عبور بدیم و انرژی رو در بدن به جریان در بیاریم
به تعادل رسیدن مراکز انرژی بخش بزرگی از سلامت ما رو تضمین می کنه و به جریان انداختن انرژی در بدن می تونه به ما کمک کنه که در صورت بروز مشکل در بدن چطور اون مشکلات رو برطرف کنیم
اینها که می نویسم، کلی تئوری هم داره که لازم هست براتون بیان بشه تا بدونین که این مطالب تا چه حدی با شواهد علمی و عرفانی پشتیبانی می شن
با تمرکز روزانه بر مراکز انرژی و چرخش انرژی در بدن بسیاری از مسائل جسمی و روانی شما برطرف می شند
حتا احتمال داره که شما مشکلاتی داشته باشید که خودتون از اون بی اطلاع باشید، با برقراری تعادل در روان و تن ، مشکلات بسیاری برطرف می شند
به طور مثال ممکن هست که شما کمر درد داشته باشید و بعد از مراجعه بسیار به پزشکان، علت این کمردرد کشف نشده باشه و هر پزشکی نظری داده باشه، احتمال اینکه این کمردرد سایکو سوماتیک باشه هم وجود داره
بیماری سایکو سوماتیک یا بیماری روان تنی، بیماری هست که بر اثر فشارهای روانی ایجاد می شند و بروز جسمی دارند
بنابراین بسیاری از بیماری های ذهنی و جسمی شما که برخی منشا روانی و برخی منشا فیزیکی دارند با این روش ها قابل برطرف شدن هستند.
همانطور که در سرفصل این کارگاه نوشتم می شه از این روش برای کنترل نیروی جنسی هم استفاده کرد، به این صورت که وقتی فشار جنسی در درون بدن به زن یا مرد هجوم میاره ، با به چرخش درآوردن انرژی بدن می تونه که اون انرژی عظیم رو در بدن توزیع کنه و اون رو برای مصارف دیگه حفظ کنه
از همین انرژی برای ارتباط جنسی بهتر هم می شه سود جست که بعد از مهارت یافتن کافی در چرخش انرژی آموزش داده می شه
پس هدف از این کارگاه، اموزش مهارت سلامت جسمی و ذهنی هست
چرا وقتی ما می تونیم با یک راه حل ساده سردرد خودمون رو برطرف کنیم دارو مصرف کنیم و سیستم بدن خودمون رو با مصرف دارو به مرور به هم بریزیم
برای بر طرف کردن سردرد کافی هست ۳ دقیقه انرژی رو در بدن به چرخش در بیاریم
آیا ۳ دقیقه در محل کار نمی تونیم نشسته ، چشم ها رو بسته و سکوت کنیم
و در نهایت به مرحله ای برسیم که بتونیم به دیگران هم منتقل کنیم
با افزایش انرژی با افزایش تمرکز، و با کاهش استرس ما صمیم های بهتری می گیریم… پس این کارگاه می تونه ریشه برای همه کارکاه ها باشه ، چراکه سلامتی ، ریشه همه موفقیت هاست… عقل سالم در بدن سالم
هدف یوگا همونطور که از معنی لغوی اون بر میاد اتحاد تن و روان هست
یعنی بتونه ارتباطی که بین تن و روان گسسته شده رو ترمیم کنه..
تا از طریق این اتحاد سلامتی حفظ بشه
اتحاد تن و روان در روانشناسی امروز تاکید میشه و علم بررسی سایکوسوماتیک هم دلیل بر این ادعاست…
شاداب و سلامت باشید
metacognition

فراشناخت

 فراشناخت دارای دو جز است؛

۱- آگاهی از این که چه مهارت ها، راهبردها و منابعی برای انجام موثر یک تکلیف لازم است.

۲- توانایی استفاده از مکانیزم های خود تنظیمی برای اطمینان از تکمیل موفقیت آمیز تکلیف، مثل ارزشیابی کارآمدی فعالیت های گذشته، وارسی پیامدهای تلاش و رفع هرگونه مشکلی کا پیش می آید.

* #شناخت؛ توانایی حل مسئله و استفاده از راهبرد است.
* #فراشناخت؛ رشته ای از روانشناسی نوین می باشد.

Stress

در ادامه بررسی استرس

برگرفته از صفحه پرویز پرستویی

“سالها پیش مدتی را در جایی بیابان گونه به سر بردم. عزیزی چهار دیواری خود را در آن بیابان در اختیار من قرار داد؛ یک محوطه بزرگ با یک سرپناه و یک سگ. سگ پیر و قوی هیکلی که برای بودن در آن محیط خلوت و ناامن دوست مناسبی به نظر می رسید. ما مدتی با هم بودیم و من بخشی از غذای خود را با او سهیم می شدم و او مرا از دزدان شب محافظت می کرد. تا روزی که آن سگ بیمار شد.

به دلیل نامعلومی بدن او زخم بزرگی برداشت و هر روز عود کرد تا کرم برداشت. دامپزشک، درمان او را بی اثر دانست و گفت که نگه داری او بسیار خطرناک است و باید کشته شود. صاحب سگ نتوانست این کار را بکند. از من خواست که او را از ملک بیرون کنم تا خود در بیابان بمیرد. من او را بیرون کردم. ابتدا مقاومت می کرد ولی وقتی دید مصر هستم رفت و هیچ نشانی از خود باقی نگذاشت.

هرگز او را ندیدم. تا اینکه روزی برگشت. از سوراخی مخفی وارد شده بود که راه اختصاصی او بود. بدون آن زخم وحشتناک. او زنده مانده بود و برخلاف همه قواعد علمی هیچ اثری از آن زخم باقی نمانده بود. نمی دانم چه کار کرده بود و یا غذا از کجا تهیه کرده بود. اما فهمیده بود که چرا باید آنجا را ترک می کرده و اکنون که دیگر بیمار و خطرناک نبود بازگشته بود.

در آن نزدیکی چهاردیواری دیگری بود که نگهبانی داشت و چند روز بعد از بازگشت سگ، آن نگهبان را ملاقات کردم و او چیزی به من گفت که تا عمق وجودم را لرزاند. او گفت که سگ در آن اوقاتی که بیرون شده بود هر شب می آمده پشت در و تا صبح نگهبانی می داده و صبح پیش از اینکه کسی متوجه حضورش بشود از آنجا می رفته. هرشب…! من نتوانستم از سکوت آن بیابان چیزی بیاموزم اما عشق و قدرشناسی آن سگ و بیکرانگی قلبش، مرا در خود خرد کرد و فروریخت. او همیشه از اساتید من خواهد بود. ”

نمی دونم این داستانی که فوروارد کردم ، حقیقی هست یا نه

اما اگه بتونیم اون رو تحلیل کنیم و بپرسیم که چه چیزی تونسته کمک کنه که این سگ نجات پیدا کنه، پاسخ شما چه خواهد بود؟
چطور می تونه با استرس مرتبط باشه؟ همه این مواردی رو که گفتید درست هست
سگ متوجه شد که این بیماری سبب رانده شدنش شده پس احساس مسوولیت و حس ارزشمندی باعث شد که تصمیم بگیرد که خوب بشود، امید به برگشت به خانه او رو مصمم کرد که خوب بشود
اما
استرس که سبب بیماری های بسیاری می شود، مانع بهتر شدن بیماری ها هم می شود
سگ استرس نداشت چون نمی دانست که پزشکان بیماری او علاج ناپذیر تشخیص داده اند
به خیال خودش بیماری بود که باید صبر می کرد تا خوب شود مثل بقیه بیماری ها
اگر سگ عادی بود و احساس مسوولیت و امیدی به برگشت نداشت در بیابان تسلیم شده و بیماری او را از پا در می آورد.
اما از آنجاییکه می دانست این بیماری او را از خانه رانده منتظر ماند تا خوب شود، امید به خوب شدن هم یکی دیگر از امیدهایش بود
ابهام هم سبب استرس می شود
یعنی اگر نمی دانست که چرا از خانه رانده شده است باز دچار استرس می شد و از پا در می آمد
پس دو گونه امید داشت و دو گونه استرس نداشت، و احساس مسوولیت بالا
 ابهام هم سبب استرس می شود
مثل زمانی که فرد در تاریکی قرار دارد
ذهن انسان مانع بسیار بزرگی در بسیاری از مسائل از جمله بیماری هاست
در ضمن اینکه همان ذهن می تواند به او کمک کند
اگر ذهن باور کند که بیماری او علاج پذیر است درمان صورت می گیرد
اگر ذهن نگران باشد، مانع درمان خواهد شد
کودک به سادگی گول می خورد و والدین می توانتد از این طریق کودک را به راحتی آسوده کنند
اما بزرگسال نمی تواند خودش را گول بزند در نتیجه ذهن او مانع باور می شود و استرس به سراغش می آید
راه چاره چیست؟
  
اما بزرگسال نمی تواند خودش را گول بزند در نتیجه ذهن او مانع باور
در اینگونه موارد باید با انرژی مثبت مسئله را رها کرد گاهی أوقات زمان همه چیز را به خالت عادی بر میگرداند
آموزش های مدیریت ذهن از طریق همین باورها می تواند ما را در برابر استرس ها مصون کند
و در نهایت بسیاری از بیماری ها را از خود دور نگه داریم
شبی آرام و لذت بخش داشته باشید
workshop

کارگاه های من

☄۱- ارتباط ، انتقاد ، مذاکره
بعد از اتمام این کارگاه، از توانایی ارتباط موثر و مذاکره اصولی برخوردار خواهید شد و در هیچ مذاکره شخصی یا کاری، بازنده نخواهید بود.

☄۲- انگیزه ، هدف
در این کارگاه، شما با انگیزه مندی صحیح و هدفگذاری اصولی آشنا شده و توانایی خود را برای پیگیری اهداف خود تقویت خواهید کرد.

☄۳- هوش هیجانی
در این کارگاه ، مدیریت هیجان ها چه مثبت و چه منفی را خواهید آموخت و مدیریت بهینه رابطه، نتیجه نهایی خواهد بود.

☄۴- اختیار ، انتخاب ، مسوولیت پذیری
در پایان این کارگاه به انتخاب هایی که در اختیار شما قرار دارد واقف شده و از طریق این آگاهی، مسوولیت پذیری شما در زندگی افزایش یافته و سبک زندگی شما متحول خواهد شد.

☄۵- شناخت خود و ساختار کائنات
در این کارگاه با آگاه شدن به ساختار کائنات و به کارگیری نیروهای آن از طریق قانون جذب، آینده خود را متحول خواهید کرد.

☄۶- سلامت تن و روان
در این کارگاه، با بدن و ذهن، بیشتر آشنا شده و از طریق انواع مراقبه، مهارت در کسب و حفظ سلامتی را در خود پرورش خواهید داد.

☄۷- ارتباط زن و مرد
شناخت تفاوت های زن و مرد چه فیزیکی و چه ذهنی، یادگیری ارتباط موثر در زوجین در پایان کارگاه شما را به سمت یک زندگی بدون تنش رهنمون خواهد شد.

☄۸- شادمانی و شادکامی
شادی و خوشبختی، بسته به انتظارات فرد قابل بررسی می باشد که با روشن سازی خواسته ها و نیازها و ارائه روش هایی برای داشتن احساس شادمانی درونی ، در پایان این کارگاه خود را فردی خوشبخت احساس خواهید کرد.

هر کارگاه شامل ۸ جلسه ۲ ساعته می باشد که هفته ای یک جلسه برگزار می گردد.
هزینه ۸ جلسه دو ساعته ، ۶۴۹ هزار تومان می باشد.
عضویت همزمان در کانال و گروه ، ۲۰ درصد تخفیف خواهد داشت.
اعضای فعال در گروه ، مشمول ۵ درصد تخفیف خواهند شد.