نام فیلم : Bravetown
ژانر : درام | موزیکال
کارگردان : Daniel Duran
نویسنده : Oscar Orlando Torres
بازیگران : Maria Bello, Josh Duhamel, Laura Dern
محصول : آمریکا | کانادا
زبان : انگلیسی
سال ساخت: ۲۰۱۵
خلاصه داستان : داستان فیلم درباره ی مرد جوانی به نام جاش هاروست می باشد که استعداد خارق العاده ای در زمینه ی موسیقی دارد و برای رسیدن به هدفش سفری ماجراجویانه را شروع می کند که…
ارتباط دو حنس
شناخت تفاوت های زن و مرد چه فیزیکی و چه ذهنی، یادگیری ارتباط موثر در زوجین در پایان کارگاه شما را به سمت یک زندگی بدون تنش رهنمون خواهد شد.
- شناخت تفاوت های این دو جنس از نظر جسمی و ذهنی تا چه حد ضروریست؟
- چرا این دو جنس می خواهند با هم ارتباط داشته باشند؟
- ارتباط مناسب این دو جنس چگونه امکان پذیر است؟
- آشنایی و ازدواج
- آشتایی با ارتباط جنسی مناسب
- ایجاد رابطه با جنس مقابل
ویدیوی آشنایی دختر و پسر را ببینید
استاد سینا یاوریان
سخنران، مدرس و مشاور روانشناسی
آداب معاشرت
آداب خطاب قرار دادن
هنگامی که می خواهیم دوستی یا همکاری را خطاب قرار دهیم یا او را صدا کنیم لازم است که به نکاتی توجه کنیم.
در کشورهای خارج از ایران معمول است که همدیگر را با احترام با اسم کوچک معرفی می کنند یا خطاب قرار می دهند مگر اینکه دیدار بسیار رسمی باشد. حتا رئیس نیز در شرکت های خارجی با لحنی محترمانه با اسم کوچک خطاب قرار داده می شود.
در ایران در محل کار معمول هست که با اسم فامیل به همراه پیشوند آقا یا خانم همدیگر را خطاب قرار می دهند و هرچه مقام شخص مقابل ، بالاتر باشد با احترام بیشتر و با پیشوندهای بیشتری همچون آقای مهندس ، مخاطب قرار می گیرد.
با اسم فامیل ، پیشوند هایی مثل آقا یا آقای مهندس یا خانم یا سرکارخانم یا خانم مهندس و در زبان انگلیسی Mr. ، Mrs. ، Miss ، Dr. ،Ms. به کار می روند که خطاب قرار دادن را هرچه رسمی تر می کنند.
در ایران استفاده از اسم کوچک نشان دهنده وجود صمیمیت است. در کشورهای خارج از ایران خطاب قرار دادن فرد مقابل با اسم کوچک نشان احترام یا صمیمیت نیست بلکه لحن یا پسوند ها یا پیشوند هایی که قبل یا بعد اسم کوچک به کار می رود نشان دهنده صمیمی بودن یا رسمی بودن است.
به طور مثال پسوند های جان ، عزیز در ایران و پیشوند های Dear ، Honey در زبان انگلیسی که با اسم کوچک همراه می شوند نشان دهنده صمیمیت هستند.
نکته مهم این است که هیچگاه نباید اسم فامیل را بدون پیشوند آقا یا خانم به کار برد. درست برعکس ، اسم کوچک را نباید با پیشوندها یا پسوند هایی مثل آقا یا خانم به کار برد.
مثال؛
آقای حسینی
آقای مهندس حسینی
جناب آقای مهندس حسینی
آقای دکتر حسینی
خانم هراتی
خانم مهندس هراتی
سرکار خانم مهندس هراتی
خانم دکتر هراتی
حامد
حامد جان
حامد عزیز
آداب دست دادن
هنگامی که دو نفر به هم می رسند اولین کانتکت یعنی برخورد، در چشمان دو طرف اتفاق می افتد و بعد، این دو به هم به نسبت فرهنگ خود خوش آمد می گویند با خطاب قرار دادن اسم او یا با گفتن درود یا واژه ای از این دست…
سپس با هم دست می دهند یا همدیگر را در بغل می گیرند یا روبوسی می کنند…
این رفتارها به نسبت فرهنگ ها انجام می گیرد و دانستن فرهنگ طرف مقابل به ما در ایجاد ارتباط مناسب کمک می کند…
اگر در مورد فرهنگ طرف مقابل چندان اطلاعی نداشته باشیم می توانیم از آدابی که به صورت بین المللی پذیرفته شده استفاده کنیم تا تنش ها در حداقل باشند…
در آداب معاشرت ، ثبت شده که فرد کوچکتر از نظر سنی و یا مقامی بهتر است که منتظر بماند تا فردی با سن بیشتر یا مقام بالاتر دست دراز کند و دست او را بفشارد…
همچنین ثبت شده است که در هنگام دست دادن یک خانم و یک آقا، خانم ها در هر سن و مقامی نسبت به آقایان در دراز کردن دست برای دست دادن در تقدم هستند مگر اینکه فاصله نسبی سنی و مقامی آن دو بسیار زیاد باشد مثل فاصله یک آقای استاد مسن با یک خانم جوان دانشجو که در این صورت تقدم با آقای استاد هست…
تقدم به این معناست که اگر فرد با مقام بالاتر یا خانم تمایل به دست دادن نداشتند این جایگاه و مزیت را دارند که از دراز کردن دست اجتناب کنند و دست ندهند…
آداب معاشرت در واقع یک قرارداد هست که برای پیشگیری از استرس و تنش طراحی شده تا افراد در ارتباطات خود با اطلاع از آن بتوانند به راحتی عمل کنند و از ابهام که عامل اصلی استرس هست دور بمانند….
۱- وقتی وارد جمعی می شوید لازم نیست باهمه دست بدهید. بهتر است با آرامش بایستید واحوال پرسی کنید ( بخصوص وقتی دیگران نشسته باشند یا مشغول انجام کاری باشند.)
۲- با افرادی که صمیمی نیستید ، دست دادن نباید خیلی سرد و نه خیلی محکم باشد.
۳- وقتی کسی دست خویش را برای احوال پرسی پیش می آورد وی را معطل نگذارید.
۴- با نوک انگشتان دست ندهید.
۵- هنگام دست دادن دستکش خویش را در بیاورید.
۶- با دست خیس برای دست دادن پیش قدم نشوید. ( ساعد خود رابرای دست دادن پیش نیاورید)
۷- زود تر از فرد بزرگ تر یا مقام بالاتر ، دست خود را پیش نبرید (دست دادن از بزرگ تر یا مقام بالاتر است.)
۸- هنگام احوال پرسی و دست دادن ، بهتر است ارتباط چشمی نیز برقرار کنید. (به جای اینکه به زمین یا جای دیگر نگاه کنید)
۹- هنگام دست دادن کلید یا چیز دیگری در دست نداشته باشید.
۱۰- به منظور احترام بیشتر ، بهتر است از ماشین پیاده شوید وسپس دست دهید واحوال پرسی کنید.
۱۱- برای دست دادن ، از فاصله ی دور دست خود را دراز نکنید.
۱۲- وقتی بخواهید به چند نفر دست بدهید ، با همه ی آنها ارتباط چشمی نیز برقرار کنید. (نه اینکه با نفر اوّل صحبت کنید وبا بقیه دست بدهید.)
۱۳- هنگامی که طرف مقابل چیزی در دست گرفته است یا مشغول انجام کاری با دست است ، جهت دست دادن با او پیش قدم نشوید.
سلام و احوال پرسی
۱- در سلام کردن پیش قدم باشید؛ (بویژه افراد کوچک تر به بزرگ تر.)
۲- شایسته است وقتی سواره هستید ، شما بر پیاده سلام کنید.
۳- شایسته است وقتی بر جمعی وارد می شوید ؛ برای سلام کردن پیشقدم شوید.
۴- وقتی در کنار جمع ایستاده اید ، باصدای بلند با کسی که دور از شما قرار دارد، احوال پرسی نکنید. می توانید با حرکاتی همچون دست بالا بردن و سر تکان دادن (بدون فریاد زدن) احوال پرسی کنید.
۵- مؤدبانه تر آن است که احوال پرسی شما باعث حواس پرتی یا ایجاد زحمت برای دیگران نشود.
۶- در مکان های عمومی وقتی دوست شما از روبه رو می آید، لازم نیست احوال پرسی خود را از فاصله ی دور شروع کنید.
۷- کلمات احوال پرسی باید محترمانه و با فعل جمع به کار رود.
۸- بهتر است هنگام احوال پرسی لبخند بر لب داشته باشید.
۹- اگر دیگران در جمع به احترام در مقابل شخصی برخاستند؛ شما نیز برخیزید هر چند اورا نمی شناسید.
۱۰- اگر به احترام در مقابل کسی برخاستید( هنگام ورود یا خروج) صبرکنید تا آن فرد بنشیند یا خارج شود، سپس بنشینید.
۱۱- وقتی کسی عجله دارد ، بهتر است با وی دست ندهید واحوال پرسی را طولانی نکنید.
۱۲- اگر کسی به احترام در مقابل شما برخاست ؛ حتماً وی را به نشستن و راحت بودن دعوت کنید، نه اینکه حرکت محترمانه ی وی رافراموش کنید و به دنبال احوال پرسی با بقیه یا کار دیگری بروید.
۱۳- اگر از پلّه ها بالارفته یا دویده اید؛ صبرکنید نفستان عادی شود ، بعد وارد شوید واحوال پرسی کنید.
۱۴- هنگام احوال پرسی چیزی نخورید.
۱۵- هنگامی که برای رسیدن به مقصد باید از چندین در بگذرید؛ لازم نیست پشت تمام درها بایستید و به دوستان تعارف کنید. ( یک بار تعارف پشت در اوّل کافی است.)
۱۶- اگر بزرگتر وارد جمع شد ، به احترام برخیزید،هرچند لحظاتی قبل با وی در محیطی دیگر احوال پرسی کرده باشید.
روبوسی
مطمئن شوید که طرف مقابل شما مایل به روبوسی است.
با صورت خیس یا عرق کرده، برای روبوسی با دیگران پیشقدم نشوید.
در حضور دیگران(در مکان های رسمی و عمومی), روبوسی به تعداد کم شایسته تر است.(همچنین با افرادی که صمیمی نیستید).
از روبوسی خیلی تند و سریع خودداری کنید.
برای روبوسی بهتر است فرد کوچکتر صبر کند تا بزرگ تر پیش قدم شود.
روبوسی با صدای بلند شایسته نیست.
بچه های خردسال دیگران(غیر خویشاوند) را نبوسید.(ممکن است والدینشان ناراحت شوند).
در مراسم عزا یا تشییع جنازه یا مواقعی که جمع ناراحت هستند، روبوسی همراه با خوش حالی نباشد(شرایط را درک کنید).
هنگامی که سرماخورده اید، شایسته نیست برای روبوسی با دیگران پیش قدم شوید.
ملاقات و معرفی
قبل از حضور در مکان های رسمی یا ملاقات مهم با دیگران، از این موارد استفاده نکنید: سیگار ، سیر ، پیاز ، ادکلن های تند ، لباس های اطو کشیده بودار و غیره که بوی آن باعث آزار دیگران می شود (هرچند که ممکن است تحمل کنند و چیزی نگویند).
در هنگام معرفی ، شایسته است افراد پایین تر را(از لحاظ سنی یا شغلی) به افراد بالاتر معرفی کنید.
در ملاقات رسمی با دوستان ، در صورت لزوم ، همراهان خویش را معرفی کنید.
هنگام معرفی افراد به یکدیگر ، اسامی را واضح و شمرده بیان کنید.
هنگام معرفی یک فرد به دیگران بیش از حد از وی تعریف و تمجید نکنید.
وقتی به طور اتفاقی به یک دوست یا آشنای قدیمی می رسید و قصد احوال پرسی دارید ، ابتدا خود را معرفی کنید. اگر لازم شد مکان و زمان یا موضوع دوستی یا اشنایی را نیز بیان کنید.(شاید طرف مقابل اسم یا فامیل شما را فراموش کرده باشد).
هنگامی که با جمعی ملاقات می کنید ، بهتر است ، ابتدا با بزرگ تر احوال پرسی کنید سپس با بقیه (مثلاً ابتدا با پدر خانواده سپس با فرزندان).
هنگام ملاقات با کسانی که لازم است شما را بشناسند ، پیشاپیش خود را با نام خانوادگی معرفی کنید (در صورت لزوم اسم کوچک یا سمت خود را نیز ذکر کنید).
هنگامی که شما را معرفی می کنند و نشسته اید ، بهتر است بلند شوید یا نیم خیز شوید و به جلو خم شوید.
به عنوان گوینده(قسمت اول)
از جویدن آدامس یا خوردن چیزی ، در هنگام صحبت کردن با دیگران خودداری کنید.
هنگامی که بی صبرانه منتظرید تا گوینده صحبتش تمام شود و شما اظهار نظر کنید ، یک لحظه از خود بپرسید “آیا گفتن این نظر ارزشی داد یا نه؟” در صورتی که گفتن آن را مناسب تشخیص دادید اظهار نظر کنید.
در جمع بدون اجازه صحبت کسی را قطع نکنید.
با استفاده از کلمات مودبانه ، احترام را نسبت به افراد مسن نشان دهید.
با مخاطب خود به طریقی صحبت نکنید که خود را خیلی دانا و وی را خیلی ضعیف نشان دهید.(هیچ کس را ضعیف تصور نکنید).
هنگام گفتگو ، تن صدای خود را به طور یکنواخت خیلی بالا یا خیلی پایین نگه ندارید(چون باعث خستگی یا بی حوصلگی شنونده می شود).
در جمع تنها شما گوینده نباشید.(از شنونده بودن دیگران سو استفاده نکنید).
در حد فهم خود صحبت کنید(می توانید از شغل فرد، یا شرایطی که فرد تجربه ی ان را دارد مثالی بزنید تا منظور خود را بهتر برسانید).
در حضور افراد غریبه ، بهتر است با نزدیکان و دوستان خود نیز رسمی یا محترمانه تر برخورد کنید.(موقعیت شناس باشید).
هنگام گفت و گوی غیر تخصصی ، حتی الامکان از کلمه ی تخصصی و خارجی استفاده نکنید.
شایسته نیست در مکالمات تکیه کلام داشته باشید(از دوستان یا نزدیکان بخواهید تا اگر تکیه کلام خاصی دارید ، شما را آگاه سازند)
شایسته است همیشه مخاطب رسمی یا بزرگ تر از خود را با ضمیر شما و فعل جمع مورد خطاب قرار دهید.(از ضمیر تو و ضمیر منفرد استفاده نکنید).
قبل از شوخی کردن باید فکر کنید که آیا این شوخی در نهایت باعث تقویت دوستی می شود یا نه، اگر تاثیر منفی دارد خویشتن داری نموده و آن را مطرح نکنید.
وقتی درباره ی یک انسان یا گروهی از انسان ها نظر می دهید یا قضاوت می کنید، از کلی گویی بپرهیزید و از کلمات همیشه، حتماً….، اصلاً…. ، همه ی …، استفاده نکنید. به جای آن ها می توانید از کلمات معمولاً ، به احتمال زیاد، اکثراً ، بعضی از افراد…، استفاده کنید (مثلا “همه مردم این شهر بی عاطفه هستند” یک کلی گویی و قضاوت نادرست است).
با فردی که رابطه رسمی دارید ، درباره ی مسایل خصوصی وی از قبیل میزان حقوق و درآمد ، مسایل خانوادگی ، نمرات تحصیلی ، قیمت لباس هایی پوشیده ، جزییات بیماری و … سوال نکنید.
به عنوان گوینده(قسمت دوم)
در حین گفت و گو به طرف مقابل لقب بد ندهید.(یا اسم وی را کم نکنید).
خواسته های خود را با حالت دستوری بیان نکنید.(حالت سوالی مناسب تر است).
هنگامی که از کاری انتقاد می کنید یا اتفاق خنده داری را نقل می کنید، شایسته است حفظ آبرو کنید و اسم کسی را نبرید.(این خویشتن داری باعث افزایش اعتبار خواهد شد).
مشکلات شخصی خویش را با کسی در میان بگذارید که بتواند واقعاً به شما کمک کند.(با هر کسی مشورت نکنید. ظرفیت طرف مقابل را در نظر داشته باشید)
شایسته و لازم نیست هر آن چه را که فکر می کنید واقعیت است به طرف مقابل بگویید. مکان ، زمان و شرایط جسمی، روحی و شخصیتی فرد را در نظر بگیرید.(رک گویی همیشه هنر نیست ، گاهی مواقع نادانی محسوب می شود).
اهداف و تصمیمات آینده ی خود را با هر کسی در میان نگذارید. (شاید موفق نشدید).
سعی نکنید به هر قیمتی شده نظر شخصی خود را تحمیل کنید یا آن را به صورت صد در صد درست بدانید.(به خود بگویید:شاید نظر من کاملاَ درست نباشد).
همیشه قبل از شروع به صحبت با دیگران از نداشتنِ بوی بد دهان مطمئن شوید، چون مانع برقراری ارتباط صحیح می شود.(به خصوص در اوایل صبح).
به عنوان مخاطب
هنگامی که کسی در حال صحبت کردن است، و در این هنگام موضوعی به ذهن شما می رسد ، شایسته نیست در همان لحظه صحبت وی را قطع کنید و صحبت خود را خیلی مهم تر بدانید.(کمی صبور باشید).
وقتی کسی در حال نقل قول است ، شایسته نیست صحبت وی را کم ارزش جلوه دهید.(نگویید ما از قبل می دانستیم).
وقتی کسی موضوعی جدی را با شما در میان می گذارد یا با شما درد ِ دل می گوید، واقعا شنونده باشید.(صبور باشید ، سکوت کنید ، ارتباط چشمی برقرار کنید، سر تکان دهید و بعضی از جملات خود را به شکل سوالی مطرح کنید، سعی کنید احساسات وی را درک کنید. صحبت هایش را جدی بگیرید).
وقتی کسی با شما سخن می گوید، حتی الامکان با بغل دستی خود صحبت نکنید.
وقتی کسی عصبانی است، بهتر است وی را نصیحت یا سرزنش نکنید. (چون کم تر ممکن است در آن زمان نتیجه ای بگیرید).
وقتی کسی با شما درد ِ دل می کند ، بیشتر شنونده باشید.(سریعاً در دام نصیحت کردن نیفتید).
اگر در حضور شما صحبتی مطرح می شود که به شما هیچ ربطی ندارد یا جنبه خصوصی دارد بهتر است آن جا را ترک کنید، یا خود را به کاری دیگر مشغول کنید.
وقتی کسی از شما انتقادی می کند، سریعاً مقابل وی موضع گیری نکنید(چون می تواند به نفع شما باشد تا ایرادات خود را بشناسید و آن ها را برطرف کنید).
فقط با منطق به موضوع نگاه نکنید (به احساسات طرف مقابل نیز فکر کنید).
جهت درک احساسات طرف مقابل ، بهتر است خود را به جای وی تصور کنید.
وقتی کسی شما را به جای شخص دیگر اشتباه می گیرد، محترمانه وی را متوجه اشتباهش نمایید.
همیشه ظرفیت گوش کردن نظرات مخالف را نیز داشته باشید.
هنگامی که کسی در حال سخنرانی است ، شاسیته نیست مکرر به ساعتتان نگاه کنید.
وقتی کسی با شما درد ِ دل می کند و چیز تعجب بر انگیزی می گوید ، شما عادی برخورد کنید.(ظرفیت بالای شنیدن خود را نشان دهید).
توضیحات نتیجه تست مغز زنانه و مغز مردانه
شما با انجام این تست می توانید به شناخت بیشتری از خود دست یابید و در عملکرد خود بهینه باشید.
هر شخصی با فیزیک خاص که جنسیت او را مشخص می کند به دنیا می آید. اما مغز زنان و مردان نیز با هم متفاوت هستند و در یک طیف می توان آنها را مورد بررسی قرار داده و عملکرد حود را براساس آن تنظیم کرد یا مهارت هایی آموخت تا بخش هایی از نواقص را پوشش داد.
تست مغز زنانه و مغز مردانه از کتاب “چرا مردان گوش نمی دهند و زنان نمی توانند نقشه بخوانند” نوشته “باربارا و آلن پیز” ترجمه ” ناهید رشید و نسرین گلدار”در این سایت درج شده است.
باا مراجعه به این لینک ، این تست را به صورت آنلاین انجام داده و نتیجه را به سرعت مشاهده نمایید.
بررسی نتیجه آزمون
اغلب مردان بین ۰-۱۸۰ و زنان بین ۱۵۰-۳۰۰ امتیاز کسب می کنند. مغزهایی که اساسا برای افکار مردانه برنامه ریزی شده اند معمولا کمتر از ۱۵۰ امتیاز به دست می آورند. هر قدر این امتیاز به صفر نزدیکتر باشد برنامه ریزی مغز مردانه تر و تستوسترون بدن بیشتر است. این افراد بسیار منطقی، اهل تجزیه تحلیل و مهارت های کلامی و نظم و انضباط هستند، در امر طرح ریزی قیمت ها و برنامه ریزی نتایج برای اطلاعات آماری قابلیت بیشتری دارند و به زحمت تحت تأثیر احساسات قرار می گیرند. امتیاز کم نشانگر قابلیت مردانه بیشتر است. این امتیاز دلالت بر میزان تستوسترون بیشتر بدن جنین در هفته های اول تشکیل و رشد دارد. هرقدر امتیاز یک مرد بیشتر از ۱۸۰ باشد، احتمال گرایش به همجنس در او بیشتر است.
هرچه امتیازات یک زن کمتر باشد، او تمایل بیشتری به همجنس خود دارد. مغزهایی با برنامه ریزی زنانه امتیازاتی بالای ۱۸۰ کسب می کنند. هرقدر امتیاز بالاتر باشد ، مغز زنانه تر است و خلاقیت ها و استعدادهای هنری بیشتری را بروز می دهد. زنی با امتیاز بالا در موسیقی با استعدادتر است و بیشتر تصمیماتش بر الهام و شهود مبتنی می باشد. او با کمترین میزان اطلاعات، بهترین تشخیص را ارایه می دهد.
مردانی با امتیاز زیرصفر و زنانی با امتیاز بالای ۳۰۰ دارای مغزهایی کاملا متفاوت و متضاد هستند. تنها چیزی که آنها را به هم پیوند می دهد، زندگی روی یک سیاره می باشد.
کسانی که امتیاز بین ۱۵۰-۱۸۰ کسب می کنند سازگارترند. این افراد هیچ تعصبی در مورد عقاید زنانه یا مردانه از خود نشان نمی دهند. این انعطاف در فکر و اندیشه امتیاز برجسته ای در روند حل مسایل به شمار می آید. افراد مذکور با هر دو جنس زن و مرد به راحتی دوست می شوند و ارتباط برقرار می کنند.
برای آشنایی بیشتر مطالب زیر را نیز مطالعه نمایید:
گونه های یکسان ، دنیاهای متفاوت
چرا مردان گوش نمی دهند و زنان نمی توانند نقشه بخوانند
سینا یاوریان – سخنران ، مدرس و مشاور روانشناسی
برابری در حقوق همسری
چندین بار خانم هایی به من مراجعه کرده اند و شکایت داشته اند که همسرشان با یک خانم دیگر در ارتباط است.
من سوالی از ایشان داشته ام؛
آیا شما مسلمان هستید؟
همه بیان داشته اند که مسلمان هستند .
در پاسخ پرسیده ام مگر در قرآن به آقایان این حق داده نشده است که می توانند چند همسر اختیار کنند؟
در جواب به من گفته اند بله اما…
ادامه ندارد… می گویند اما … ولی سکوت می کنند.
می گویند این فرق دارد. می پرسم چه فرقی؟ نمی توانند احساس خود را بیان کنند.
بین اعتقاد و احساس خود مانده اند.
نه اسلام خود را به خوبی می شناسند نه احساس خود را.
شما نمی دانید که در اسلام مرد حق ازدواج های مجدد دارد؟ شما نمی دانید که در اسلام دیه زن نصف دیه مرد است؟ شما نمی دانید که در اسلام ارث رسیده به زن نصف ارث رسیده به مرد است؟
اینجا نمی توان همه مباحث را یک جا باز کرد پس یک مبحث را از نو بازنویسی می کنم.
در قرآن سوره نسا آیه ۲۴ خطاب به مردان آمده است؛ زنا نکنید اما اگر بهره مند شدید مهر دهید.
تحقیق در مورد تعریف و تفسیر زنا را به عهده خودتان می گذارم اما آنچه که روشن است و در تفاسیر وجود دارد مهریه هدیه ای است که در قبال بهره مند شدن مرد از زن از طرف مرد به زن پرداخت می شود.
حال سخن من اینجاست، خطاب من شما خانم هاست. تکلیف خود را روشن کنید یا خود را با آقایان برابر می دانید یا نمی دانید.
در قوانین حکومت ایران نیز امکانات بسیاری قرار داده شده تا شما خانم مسلمان بتوانید حقوق برابر خود را با آقایان داشته باشید.
هنگام ازدواج و همسر گزینی و شریک شدن دو گزینه دارید که از ذهنیت شما ناشی می شود؛
۱- یا خود را برابر با آقایان می دانید که در قبال لذت از همدیگر نیازی نیست از هم مبلغی دریافت کنید ( مهریه ) و می توانید حقوق برابر را در عقد خود قید کنید؛
– وکالت حق طلاق
– سرپرستی فرزند
– حق مسافرت
– حق انتخاب محل زندگی
– حتا در این گزینه می توانید بنویسید که حق هیچگونه ازدواج مجددی را به همسر خود نمی دهید. به دلیل اینکه در قوانین حکومت ایران آمده است که برای ازدواج مجدد آقایان اجازه همسر فعلی لازم است. این قانون در قوانین هیچ کشور اسلامی دیگر وجود ندارد به طوریکه مرد می تواند بدون اطلاع همسران فعلی خود تا ۴ همسر رسمی و چند همسر غیر رسمی اختیار کند.
اما وقتی که ادعای برابری دارید برابر هزینه می کنید و برابر مشورت می کنید و تصمیم می گیرید. دیگر وسط کار باز یادتان نیفتد که مهریه در عرف و شرع وجود داشته است. برای برابری تلاش می کنید و جسارت به خرج می دهید.
۲- اگر می خواهید مهریه بگیرید به این معنی است که در قبال اینکه ایشان از شما بهره مند می شود هدیه دریافت می کنید.
البته در تمام کشورهای اسلامی مهریه یک هدیه است و در همان شب عقد پرداخت می شود اما در ایران اجداد ما از این بند شرعی استفاده کردند تا ضمانت اجرایی برای دخترانشان داشته باشند. پس با در نظر گرفتن مبلغ بالایی برای مهریه ، در ایران مهریه تبدیل شد به ضمانت اجرایی که تا حدودی بتواند حق انسانی زن را تامین کند.
حال اگر شما خانم محترم این عقیده را دارید که آقا از شما یک طرفه بهره می برد و لازم است در ازای این بهره بردن به شما هدیه ای پرداخت کند (که این معنا را دارد که شما برابر نیستید) ،
یا اگر در حال حاضر شما خانم محترم همچنان از لحاظ مادی به همسر خود وابسته هستید و چاره ای جز جنس دوم بودن ندارید و چاره ای جز پذیرفتن مهریه ندارید بنابراین حقوق بسیاری را در همان شب عقد می پذیرید که به همسر خود بدهید ؛
– چند همسری
– حق طلاق
– حق سرپرستی فرزند
– حق انتخاب محل زندگی
و در نهایت، تمکین کامل در هر صورتی
حق انتخاب با خود شماست که در حال حاضر کدام گزینه را انتخاب کنید.
شما خانم های ایرانی تا زمانی که تکلیف خود را روشن نکرده اید همچنان از تبعیض ها خواهید نالید.
اما هم خدا هم خرما نمی شود. یکی را انتخاب کنید یا مهریه یا برابری.
البته اگر این گزینه ها را نمی پسندید گزینه سومی هم وجود دارد که در نوشته های قبلی خود نیز به آن اشاره کرده ام و آن تحریم ازدواج است تا زمانی که قوانین بهتری برای خانم ها از شرع استنباط شده و وضع گردند.
اگر برابری را انتخاب کردید فکر نکنید که مشکلی نخواهید داشت. هر گزینه ای را که انتخاب کنید مشکلات همواره وجود دارند و لازم است که همواره برای رفع مشکلات از عقل و شعور خود یا مشاوره با مشاور یا واسطه خانواده ها و راه حل های بسیار استفاده کنید.
هر فعالیتی جسارت خود را نیاز دارد.
ما در کشوری زندگی نمی کنیم که همه مشکلات را اجداد ما حل کرده باشند و ما به راحتی در رفاه زندگی کنیم. ما در حال حاضر اجداد انسان هایی هستیم که قرار است مبارزه کنیم و حقوقی انسانی را حاکم کنیم که آنها در رفاه زندگی کنند.
در کشورهای پیشرفته نیز همین اتفاق افتاده است. تنبلی بس است.
سینا یاوریان – سخنران ، مدرس و مشاور روانشناسی
ارتباط دو جنس
۱- دو جنس مخالف و حتا متضاد ، نیازهای متفاوتی دارند. لازم است که ارتباط آنها در چارچوب خاصی شکل گیرد تا هر دو از آسیب مصون بمانند.
اینطور نیست که شما خانم ها بخواهید نیاز هم صحبتی خود با جنس مخالف را برآورده کنید و نیاز او را برآورده نکنید. لازم است که بپذیریم که این دو جنس نیاز متفاوتی دارند و نمی توانند از هم توقع داشته باشند که نیازهایشان را تغییر دهند و مثل نیاز طرف مقابل بکنند. پس دیگر جنس مخالف نخواهند بود.
خانم ها با آقایان تماس می گیرند و نیاز هم صحبتی خود را ارضا می کنند و به آقا می گویند همانطور که من دارم با شما صحبت می کنم شما هم صحبت کن چرا چیز دیگری از من می خواهی.
لازم است که بپذیریم که نیازهایمان متفاوت است.
هنگامی که شما به یک آقا نزدیک می شوید احساسات او را بر می انگیزید. باز نگویید احساسات سکسی. نه . احساسات دوست داشتن او را بر می انگیزید که از طریق نیاز به بغل کردن و بوسیدن و … نمود بیرونی می یابد. نمود بیرونی احساسات این دو جنس نیز متفاوت است. از جنس مقابل انتظار نداشته باشید همچون شما بیاندیشد و رفتار کند.
خانم ها چاره ای ندارید یا باید خود را کنترل کنید و به خاطر برآورده کردن نیاز هم صحبتی خود زیاد به آقایان نزدیک نشوید یا اگر خود را کنترل نکردید و همچنان خواستید که نیاز خود ( که یکی از آنها هم صحبتی با جنس مرد است) را ارضا کنید از طرف مقابل هم انتظار نداشته باشید که ارضای نیاز خود را کنترل کند.
پس ارتباط را محدود نگهدارید و فکر نکنید که مقصر طرف مقابل است که نمی تواند خود را کنترل کند. این طبیعت دو جنس است که هر دو لازم است در کنترل آن کوشا باشند نه فقط یک طرف. ( اگر لازم است که کنترل شود)
۲- سه سال پیش در پاسخ به خانمی که می گفتند “پسرها این روزها دیگه مرد نیستند ، ابروهاشون رو نازک می کنند ، صداشون رو نازک می کنند و با ناز صحبت می کنند ” گفتم ” در روزهایی که خانم ها خشن شده اند ، آقایان چاره ای ندارند برای ایجاد موازنه در ارتباط ، نازک و ظریف و لطیف شوند”
این روزها پسر ها نمی دانند با کدام ساز دخترها برقصند. خودشان باشند می گویند خشن هستند ، به رفتار و روش دخترها عمل کنند می گویند مرد نیستند!؟؟!؟!
این روزها دخترها به دو دلیل خشن شده اند؛
الف – فکر می کنند که با این روش می توانند حقوق برابر با مردان را به دست آورند.
اما نمی دانند که با روش مردانه نمی توانند حقوق زنانه خود را به دست آورند.
ب- به دلیلی که در بالا اشاره کردم فکر می کنند که با خشن بودن می توانند رابطه را محدود و کنترل شده نگه دارند
راه حل هیچکدام خشن بودن نیست
البته این موضوع یک گذار است که شاید دو نسل بعد ، فمینیست ایرانی متوجه بشود که با رفتار مردانه نمی تواند حقوق زنانه برابر با مردان را به دست بیاورد.
(در این زمینه مطالب قبلی من رو بخوانید )
زن بودن را بیاموزید. البته قبول دارم که هر دو جنس در ایران نیاموخته هستند . هر دو جنس لازم است که خود بودن را بیاموزند و طرف مقابل خود را نیز بشناسند تا شاید که یک ارتباط صحیح ایجاد گردد. این موضوع در آموزش و پرورش غرب لحاظ شده و چندین نسل است که زن و مرد در غرب همدیگر را شناخته اند.
خود را بشناس و آنگاه طرف مقابل تو نیز بر تو شناخته خواهد شد.
شاداب باشیم و آگاه در هوشیاری
سینا یاوریان – سخنران ، مدرس و مشاور روانشناسی
برابری در آشنایی دختر و پسر
برای آشنایی و دوستی چه شیوه ای پیشنهاد می کنید تا بتوانیم برابری را لمس کنیم؟
اگر دختر هستیم و انتظار داریم که اول پسر ناز ما را بکشد و اگر با توهین با او برخورد کردیم نیز او به روی خود نیاورد و همچنان برای آشنایی و دوستی اصرار ورزد تا آشنایی و دوستی و ازدواج شکل بگیرد چگونه می توانیم انتظار برابری داشته باشیم.
موضوع ارتباط ، که ارتباط زن و مرد یکی از انواع آن است ، موضوعی پیچیده و دیالکتیکی است. به این معنا که متقابل است و تمام موارد آن به هم مرتبط است. وقتی از باکرگی می نویسیم لازم است موارد دیگر را نیز در نظر بگیریم وقتی از برابری می نویسیم لازم است موارد دیگر را نیز در نظر بگیریم. پیشتر در مورد برابری حقوق به مهریه اشاره داشته ام حال در مورد موضوع باکرگی به ارائه پیشنهاد برای آشنایی اشاره می کنم.
پسر لازم است که پروپوزال های متنوعی ارائه کند تا اگر برای دختر خوش آمد بپسندد و در نهایت جواب مودبانه بله بگوید – با ناز و عشوه. چه چیزی را دختر می خواهد عرضه کند که ناز و عشوه می فروشد و خریدار می طلبد؟!؟!
چنانچه خود با تفکر و نگرش برابر به این قضیه نگاه نکنیم چگونه برابری بخواهیم. آیا چنین نیست که هرگاه به طور برابر با هم آشنا شدیم و برابر رفتار کردیم آنگاه از همدیگر برابر نیز انتظار داشته باشیم؟
هر گاه این بازار عرضه و تقاضا را خود با رفتارمان برچیدیم آنگاه همه چیز حل خواهد شد و نیازی نیست از سنت ها و قوانین و شرع و غیره گله کنیم.
دو انسان برای آشنایی در ابتدا لازم است برخورد چشمی داشته باشند ، سپس به هم لبخند بزنند ( نوشتم به هم ، ننوشتم پسر لبخند بزند و دختر رویش را آن طرف برگرداند به این معنی که اگر خواستی خودت باید اقدام کنی من اقدامی نخواهم کرد حتا لبخند!!!!) . بعد به سمت هم آمده و موضوعی را مطرح می کنند جهت آشنایی….
برای من جالب است که دخترها می گویند ما حق انتخاب نداریم بلکه باید منتظر باشیم تا انتخاب شویم در حالی که سوال من این است چرا رفتار خود را تغییر نمی دهید و هنگام مبادله لبخند خودداری می کنید و انتخاب نمی کنید و همچنان منتظر اقدام طرف مقابل هستید؟!؟؟! و اگر اقدامی نکرد در دل حسرت می خورید و به زبان به دوست خود می گویید ارزش من را نداشت به درد من نمی خورد.
خطاب به دختر خانم ها ؛ خودت نگرش خودت را در مورد باکرگی و چیزی که برای عرضه داری تغییر بده و انتخاب کن که انتخاب کننده باشی نه انتخاب شونده. نگرش ناز کردن را کنار بگذار. اگر فکر می کنی که برابر هستید هر دو برای دوستی چیزهایی دارید و نیازی نیست که کسی ناز دیگری را بکشد.
قصه بسیار است. تا زمانی که نگرش خود را به سمت نگرش برابر تغییر نداده ایم نمی توانیم برابری را طلب کنیم.
شاداب باشیم و آگاه در هوشیاری
سینا یاوریان – سخنران ، مدرس و مشاور روانشناسی
گونه های یکسان ، دنیاهای متفاوت
هیچ یک بر دیگری برتر نیست.
تنها نقطه مشترک آنها تعلق به یک گونه است.
زنان همیشه مردان را به خاطر بی احساس بودن ، گوش نکردن ، گرم و صمیمی نبودن و خونسرد بودن مورد انتقاد قرار داده اند . آنها معتقدند که مردان با درک نکردن شور و عشق زنانه ، بیشتر طالب رابطه جنسی هستند تا عشق.
مردان نیز زنان را به خاطر بسیاری چیزها به باد انتقاد می گیرند ؛ بد رانندگی کردن ، ناتوانی در خواندن صحیح کتاب راهنمای خیابان ها ، سر و ته گرفتن نقشه ، نداشتن شم جهت یابی، حاشیه رفتن به جای پرداختن به اصل موضوع، نشان ندادن شور جنسی به اندار کافی، …
مردان از اینکه یک زن می تواند با ورود به سالنی پر جمعیت ، بی درنگ درباطه حاضران نظر بدهد تعجب می کنند. زنان نیز نمی توانند باور کنند که مردان آن قدر بی توجه هستند. مردان از اینکه زنی چراغ چشمک زن تمام شدن روغن ماشین را نمی بیند ولی می تواند یک جوراب کثیف را از فاصله ۵۰ متری در گوشه تاریکی تشخیص دهد گیج می شوند. زنان نیز از دست مردها که به راحتی و فقط با کمک آینه بغل ، یک اتومبیل بزرگ را در جایی تنگ پارک می کنند اما نمی توانند مدخل آلت جنسی را بیابند کلافه می شوند.
مردان و زنان متفاوت از یکدیگر تکامل یافته اند . آنها مجبور بودند که متفاوت تکامل یابند. مردان شکار می کردند و زنان میوه و محصول جمع آوری می نمودند. مردان محافظت می کردند و زنان غذا می پختند و عهده دار پرورش فرزندان بودند.در نتیجه بدن و مغز آنها تکامل متفاوتی یافته است.
در گذر قرن های متمادی ، ساختار مغزی مرد و زن تحت تغییرات مستمری قرار گرفت. اکنون ما می دانیم که کارکرد مغزی این دو جنس متفاوت است. آنها درک متفاوتی از اولویت ها و رفتارها دارند.
هورمون ها ، ساختار مغز و برنامه ریزی مغز این دو جنس مسئول اصلی رفتارها ، حالات و سلیقه های این دو است. این بدان معناست که اگر دختربچه ها و پسر بچه ها در جزیره ای دور افتاده بدون هیچ گونه سیستم اجتماعی و نظارت والدین بزرگ شوند، باز دختر بچه ها دوست دارند مورد ناز و نوازش قرار گیرند ، عروسک بازی کنند و در کنار دوستان خود باشند . در حالی که پسربچه ها ترجیح می دهند با یکدیگر زورآزمایی کنند، مسابقه دهند و گروه هایی با سلسله مراتب مشخص تشکیل دهند.
همانطور که خواهید دید، چگونگی برنامه ریزی مغز و هورمون های مترشحه بدن دو عامل تعیین کننده تفکر و رفتار ما قبل از تولدمان می باشند. غرایز ما به طور ساده همان ژن هایی هستند که طرز رفتارمان را در شرایط خاص معین می کنند.
دادن عروسک های باربی به دختربچه ها و دادن سربازها و آدمکهای کوکی به پسربچه ها ، سازنده رفتار آنها نیست بلکه رفتارهای ذاتی آنان را تشدید می کند.
زن همانند رادار
یک زن به راحتی می تواند بفهمد که چه وقت زن دیگری افسرده یا رنجیده است در حالی که یک مرد تنها هنگامی که اشک کسی جاری می شود به اندوه یا رنجیدگی او پی می برد.
چشمان قوی در زنان
یک مرد در توضیحاتش از رنگ های اصلی مانند قرمز ، آبی و سبز استفاده می کند اما یک زن از رنگ های استخوانی، لاجوردی، ارغوانی و زیتونی سخن به میان می آورد.
سفیدی چشم زنان بیشتر از سفیدی چشم مردان است . سفیدی بیشتر امکان دریافت یا ارسال سیگنال های چشمی زیادتری را در جهت حرکت چشم فراهم می کند.
چشم زن وسعت بیشتری را می تواند ببیند ( آیا او پشت سر هم چشم دارد؟) مرد می تواند به وضوح و دقت روبه روی خود را ببیند . در این حال چشمان او مانند یک دوربین دو چشمه عمل می کند.
مرد به عنوان شکارچی نیازمند نوعی بینایی بود که امکان تمرکز روی هدف و دنبال کردن آن از مسافت دور را بدهد. او به طعمه اش خیره می شد تا آن را در تیررس نگاهش نگه دارد.
زن احتیاج به چشمانی داشت که با دادن امکان دید وسیع تر به او از نزدیک شدن هر خطر احتمالی به آشیانه جلوگیری کند.
با توجه به این حقایق می توان دریافت که چرا مردان امروزی می توانند به راحتی راهشان را در جاده پیدا کنند اما هرگز نمی توانند شی مورد نظر خود را در یخچال ، کمد یا کشوها بیابند.
شما می توانید مانند خلبانان جنگی دامنه دید خود را با تمرین افزایش دهید.
این تفاوت دید تبعات زیادی در زندگی ما دارد. به طور مثال آمار بیمه اتومبیل نشان می دهد که زنان در تقاطع ها تصادفات کمتری از قسمت پهلو دارند. حوزه دید گسترده زنان به آنها امکان می دهد تا جوانب اتومبیل خود را بهتر تحت نظر داشته باشند. بیشتر تصادف آنها از ناحیه جلو یا عقب و بخصوص هنگام پارک دنده عقب می باشد که این مسئله به ضعف در ادراک سه بعدی آنها برمی گردد.
به دلیل داشتن دامنه وسیع دید به ندرت می توان زنی را هنگام چشم چرانی غافلگیر کرد. تقریبا تمام مردان گاهی متهم به چشم چرانی جنس مخالف می شوند. اما زنان کمتر در مظان این اتهام قرار دارند. به نظر محققان روابط جنسی ، زنان به همان اندازه و یا حتی بیشتر از مردان به هیکل و بدن جنس مخالف خود نگاه می کنند اما به علت برخورداری از دامنه دید وسیع کمتر غافلگیر می شوند.
…
چشم و مغز
مغز مردان بیشتر جذب اشکال هندسی می شود.
چشمان یک مرد فاصله دور را در یک دامنه دید مستقیم بهتر میبیند . دید مرد در شب بهتر و مطمئن تر از دید زن است. علاوه بر آن توانایی نیمکره راست مغز در ادراک سه بعدی، به مردان امکان جداسازی و تشخیص حرکت دیگر اتومبیل های پشت سر یا روبه رو در جاده را می دهد. اغلب زنان نوعی شب کوری را تجربه کرده اند . آنها معمولا تشخیص نمی دهند که کدام طرف جاده ترافیک کمتری دارد. چشمان مردان شکارچی برای انجام چنین عملی مجهز شده است. اگر با اتومبیل به یک مسافرت طولانی می روید بهتر است زن در روز و مرد در شب رانندگی کند . زنان در تاریکی جزئیات بیشتری را می بینند ولی این دقت و وسعت دید تنها به فاصله کوتاه محدود می شود. چشم زنان برای فعالیت های مربوط به فاصله کوتاه مناسبتر است. این به آن معناست که زنان اغلب در سوزن نخ کردن و خواندن جزییات صفحه کامپیوتر فوق العاده هستند.
زنان قادرند زبان حرکات نوزادان را بفهمند.
بیشتر پدربزرگ ها قادر به تشخیص دوقلوهای همسان از یکدیگر نیستند در حالی که بیشتر خویشاوندان مونث به راحتی از عهده این کار بر می آیند.
تحقیقات زبان ایما و اشاره روشن ساخته است که در گفت و گوی رو در رو ۶۰ تا ۸۰ درصد کل پیام توسط علایم غیرکلامی منتقل می شود. نقش کلام در این میان بین ۲۰ تا ۳۰ درصد است. تجهیزات حسی برتر زن این اطلاعات را جمع آوری، بررسی و تحلیل می کند. قابلیت مغز او در انتقال سریع اطلاعات بین دو نیمکره او را در کامل کردن و استنتاج علایم دیداری، کلامی و غیر کلامی تواناتر می کند.
شنوایی
شنوایی زنان بهتر از مردان است و در تشخیص صدا فوق العاده هستند. مغز زنان برای شنیدن صدای گرطه بچه در شب برنامه ریزی شده است.
زنان در تشخیص صدا بر مردان برتری دارند اما مردان قادر به تشخیص جهت صدا هستند. اگر بچه ای در فاصله دور گریه کند ، زن صدای او را می شنود و مرد با ادراک فضایی و جهت یابی خود می تواند محل او را تشخیص دهد.
مردان برای شنیدن فقط از نیمکره چپ مغزشان استفاده می برند در حالی که زنان هر دو نیمکره را به کار می گیرند. همین باعث می شود که زنان در یک گفت و گوی متقابل ، هم زمان هم حرف های طرف مقابل را بشنود و هم حرکات فرد دیگر حاضر در محل را زیر نظر داشته باشند. اما مردان هنگامی که تلویزیون روشن است ، نمی توانند صحبت های دیگری را بشنوند.
زنان حساسیت فوق العاده ای در تشخیص لحن، تن و قدرت صدا دارند. این امر باعث می شود تا بتوانند تغییرات روحی بچه ها و بزرگ تر ها را از صدایشان تشخیص دهند.
برتری شنوایی زنان بر مردان در چیزی که الهام زنانه نامیده می شود ، نقش به سزایی در فهم عمق کلام دارد.
مردان بیشتر برای بهتر دیدن مجهز شده اند تا بهتر شنیدن.
لمس
لمس می تواند زندگی بخش باشد. پوست وسیع ترین قسمت بدن است که تقریبا ۲ متر وسعت دارد. دختران از همان بدو تولد حساسیت بیشتری نسبت به لمس دارند. در بزرگسالی نیز حساسیت پوست زن به لمس و فشار تقریبا ده برابر مردان است. پوست زن نازک تر از پوست مرد است ولی یک لایه اضافی چربی زیر آن وجئد دارد که مانع نفوذ سرما در زمستان میشود.
یک زن هنگام گفت و گو با زن دیگر او را لمس می کند. تعداد این لمس ها ۴ تا ۶ برابر بیش از لمس یک مرد هنگام صحبت با مرد دیگر است.
در تحقیقاتی نشان داده شد که بچه موش هایی که به طور مداوم مورد نوازش و مراقبت والدین خود قرار میگیرند، نسبت به بچه موش های دیگر مغز حجیم تر و هوش بیشتری دارند.
مردان احتیاج به پوست غیر حساس داشتند تا بدون احساس درد از بین بوته های خار برای شکار بدوند.
وقتی مردی تمام حواسش را روی کاری متمرکز نکرده باشد، آستانه تحمل درد او خیلی پایین تر از زن است.
مردان هنگام تماشای فوتبال یا ورزش های تهاجمی دیگر احساس دیگران را بهتر درک می کنند. اگر چند مرد با هم در حال تماشای مسابقه مشت زنی از تلویزیون باشند و یکی از مشت زن ها با ضربه ای سنگین نقش زمین شود، زن می گوید :” وای بیچاره. حتما نمی تونه از جاش بلند بشه.” اما مردان عکس العمل متفاوتی نشان می دهند. آنها آه و ناله راه می اندازند ، دولا می شوند و درد را واقعا احساس می کنند.
چشایی
قدرت مردان در تشخیص شوری و تلخی بیشتر است. به همین دلیل آنها آبجو می نوشند. زنان در تشخیص شیرینی قوی ترند به همین دلیل تعداد زنان طرفدار شکلات در دنیا بیشتر از مردان است.
بویایی
به طور کلی شامه زنان نه تنها قوی تر از مردان است ، بلکه در مرحله تخمک گذاری عادت ماهیانه حساس تر می گردد.
زنان ورای حس
برای مدافعان آشیانه(زنان) ، کار کردن با هر دو دست امتیازی بزرگ محسوب می شد چون در این حالت می توانست با سرعت بیشتری به جمع آوری میوه و آذوقه بپردازد. برای هدف گیری کردن باید راست دست بود (مردان). در نتیجه در بیشتر زنان منطقه ویزه ای در مغز برای تشخیص دست چپ از راست وجود ندارد.
یک زن با ادراک والای خود انتظار دارد که مرد بتواند منظور او را از کلام و ایما اشاره اش بفهمد و نیازهای او را پیشاپیش حدس بزند. این کاری است که یک زن دیگر به راحتی می تواند انجام دهد. این کار برای مردان ساده نیست.به همین دلیل مرد را متهم به بی احساسی و بی ذوقی می کند. خوشبختانه بسیاری از مردان می توانند با تمرین و آموزش، هشیاری و اگاهی خود را نسبت به دریافت پیام های کلامی و غیرکلامی بالا ببرند.
مغز
مغز مردان و زنان با قدرت ها، استعدادها و تواناییهای متفاوت تکامل یافته است. مردان که مسوول شکار بودند، احتیاج به قسمت های خاصی از مغز داشتند. این قسمت ها آنان را در مهارت هایی چون یافتن راهها و جهات ، شکار حیوانات و تیز کردن ابزار هدف گیری یاری می دادند. آنها نیازی نداشتند که هم صحبت خوبی باشند و یا نسبت به احساسات دیگران حساسیت به خرج دهند. به همین دلیل هرگز مناطق ویژه و کارآمدی در مغزشان رشد نکرد که وظیفه مهارت های ارتباطی را به عهده بگیرد.
زنان ، برعکس مردان احتیاج به مهارت در گشت و گذارهای کوتاه، دید محیطی وسیع، توانایی انجام فعالیت های هم زمان و مهارت های کلامی موثر داشتند. در نتیجه این نیازها، در مغز مردان و زنان مناطق ویژه ای برای هر یک از این مهارت ها اختصاص یافت.
تلخیص کتاب: دکتر سینا یاوریان
برگرفته و خلاصه شده از کتاب “چرا مردان گوش نمی دهند و زنان نمی توانند نقشه بخوانند”
برای آشنایی بیشتر با این تفاوت ها در خود و طرف مقابل خود می توانید تست مغز مردانه و مغز زنانه را به صورت آنلاین در همین سایت انجام دهید.
دکتر سینا یاوریان – سخنران ، مربی و مشاور روانشناسی
دوستی و آشنایی
می خواهم در خصوص یکی از اندیشه هایی که در جامعه ما برقرار هستند و در عملکرد ما تاثیر مهمی دارند بنویسم. اینگونه اندیشه ها بسیار پایه ای هستند و در ذهن مردم ما ریشه دوانده و بدون بررسی عواقب آن به آنها عمل می شوند و هنگامی که در مورد آنها بررسی و نقد صورت می گیرد بلافاصله بدون اندیشه در مورد تبعات آن ، نویسنده انگ می خورد.
می خواهم در مورد خواستگاری در ایران بنویسم. خواستگاری چه برای دوستی چه برای ازدواج.
در ایران پیشنهاد (Offer) برای دوستی به معنای درخواست (Ask) ترجمه می شود. د ر ذهن دختر و پسر ایرانی چنین حک شده که پسر از دختر درخواست دوستی می کند و دختر آن را بررسی کرده و پاسخ می دهد. لغت خواستگاری نیز همین معنا را در خود نهفته دارد.
در جهان متمدن و برابر ، اگر دختر و پسری با نگاه به هم احساس کشش نسبت به هم داشتند معمولن پسر است که پا پیش می گذارد و پیشنهاد دوستی را ارائه می کند و دختر از پسر بابت اینکه پا پیش گذاشته تشکر می کند.
اگر این مورد در ایران اتفاق بیافتد وقتی پسر پا پیش می گذارد دختر از او می پرسد هدف شما از این پیشنهاد چیست؟!
بیاییم ابتدا بررسی کنیم که تفاوت این دو عملکرد چیست؟
نکته اول این است که هنگامی که خود را موجودی برابر با دیگری بدانیم ، پیشنهاد شخص دیگری را درخواست تلقی نخواهیم کرد. به این صورت که اگر خود را بالاتر از او بدانیم از او خواهیم پرسید که چرا به ما این پیشنهاد را داده است. اگر خود را کمتر از او بدانیم همچنان با وجود اینکه در درون خود خوشحال هستیم اما در مورد هدف ایشان از این پیشنهاد سوال خواهیم کرد. اما اگر خود را برابر با او بدانیم از حسن نظر ایشان نسبت به خودمان تشکر خواهیم کرد.
نکته دوم این است که هنگامی که به ما پیشنهادی می شود البته آن باید مورد بررسی قرار گیرد. آیا دختر اروپایی همان وحله اول پیشنهاد را می پذیرد؟ این یک پیشنهاد برای آشنایی است و در واقع هر دو طرف شناختی نسبت به هم ندارند. پس پاسخ مهرآمیز و تشکر آمیز دختر اروپایی به پیشنهاد پسر اروپایی به معنای قبول پیشنهاد دوستی نیست بلکه به معنای پذیرفتن پیشنهاد آشنایی است. پس این نکته نیز مهم است که ما دو مقوله آشنایی و دوستی را در ذهن خود جدا کنیم همانطور که شایسته است معنای دو مقوله پیشنهاد و درخواست را در ذهن خود روشن سازی کنیم.
چه در ایران و چه در اروپا ، پیشنهاد پسر به دختر ، یک پیشنهاد برای آشنایی است. آن، نه یک درخواست است و نه یک پیشنهاد یا درخواست برای دوستی. به این دلیل که پسر نیز به مانند دختر نسبت به طرف مقابل خود شناختی ندارد فقط به دلیل کششی که ایجاد شده است پیشنهاد آشنایی را ارائه داده است.
در ایران پیشنهاد پسر به دختر در ذهن دختر ایرانی ( و تا حدودی بالجبار در ذهن پسر ایرانی) به معنای درخواست برای دوستی ترجمه می شود. یعنی هم یک درخواست است (نه پیشنهاد) و هم درخواستی است برای دوستی (نه برای آشنایی). در نتیجه پاسخی که به دنبال می آید سوال در مورد این است که چرا شما من را برای دوستی انتخاب کرده اید و برای آن درخواست می دهید.
اما در اروپا آن یک پیشنهاد تلقی می شود و دختر در پاسخ به پسر پیشنهاد دهنده می گوید : ممنون از حسن نظری که نسبت به من دارید البته می تونیم که با هم آشنا بشیم.
آیا این پاسخ برای آشنایی ، تعهدی به دنبال می آورد؟ نه. این پیشنهاد و پاسخ به پیشنهاد ، هیچ تعهدی برای طرفین به دنبال ندارد. چرا که هر دو در مورد دیگری ناآشنا هستند و می خواهند که طی جلساتی با هم آشنا شوند و اگر به هم علاقمند شدند پس از آن دوستی را آغاز کنند.
اما در ایران نگرانی از ایجاد تعهد بعد از گفتن پاسخ بله به پیشنهاد که البته درخواست ترجمه شده است ، سبب می شود که قبل از هرگونه پاسخی ، سوال و جواب از پسر پیشنهاد دهنده شروع شود.
در ایران هر دو طرف به گونه ای گنگ هستند به این دلیل که در این مورد فرهنگی وجود ندارد و همه نیاموخته با آزمایش و خطا و رنجاندن همدیگر سعی در ایجاد رابطه هستیم.
این یک نمونه از نیاموختگی فرهنگی ماست که تعریف مشخصی از لغات و فرهنگ مشخصی برای اقدام نداریم و یا فرهنگ نادرستی جا افتاده و ما بدون بررسی به آن عمل می کنیم و نتایج آن مشهود است. هر روز آمار ازدواج پایین و آمار طلاق بالا می رود. البته این یکی از دلایل این آمار است در مورد بررسی ازدواج و طلاق مقاله دیگری خواهم نوشت.
حال می خواهم چند سناریوی پیشنهاد و پاسخ را بررسی کنم
اگر دختر و پسری با نگاه به هم کشش داشته باشند و پسر پا پیش گذاشته و پیشنهاد آشنایی دهد.
۱. اگر دختر مودب و متینی باشد دو گزینه داریم
I. یا پاسخی نمی دهد تا همچنان پسر به درخواست های خلاقانه خود ادامه دهد تا هم پسر را تا حدودی بشناسد و هم بله را زود نگفته باشد که به دختر هرزه بودن متهم نشود.
II. یا مودبانه و با لبخند پیشنهاد را برای آشنایی می پذیرد
۲. اگر دختر مودب و متینی نباشد دو گزینه داریم
I. یا پاسخی نمی دهد و با وجود اینکه در درون خود خوشحال است اما با اخم و ترشرویی به سمت مخالف نگاه می کند یا می ایستد که او برود یا رفتارهای عجیبی نشان می دهد که پسر به درخواست های خود و به التماس ادامه دهد تا شاید او التفات فرموده و نگاهی خوش بیاندازد.
II. یا بی ادبانه به پیشنهاد کننده پاسخ تند داده و او را می راند در حالی که می داند که بر طبق فرهنگی که داریم او همچنان به درخواست های خود ادامه خواهد داد و او را نرم خواهد کرد بنابراین همچنان با تندی ناز می کند.
اگر پسری به دختری پیشنهاد دهد که آن دختر تمایلی به ارتباط با آن پسر نداشته باشد.
۳. اگر دختر مودب و متینی باشد دو گزینه داریم
III. با احترام و ادب از پیشنهاد و حسن نظر او تشکر می کند و به طور مثال می گوید که نامزد دارد یا این که می گوید که ما به هم نمی آییم که در غرب به صراحت اما مودبانه می گویندWe Are not same type : یا You are not my type. یعنی شما اونی نیستید که من به دنبالش هستم.
IV. یا پاسخی نمی دهد و ترشرویی هم نمی کند و از او تقاضا می کند که لطفن تنهایش بگذارد.
۴. اگر دختر مودب و متینی نباشد دو گزینه داریم
III. یا پاسخی نمی دهد و با ترشرویی مسیر خود را تغییر می دهد.
IV. یا بسیار بی ادبانه و حتا با توهین به پسر می گوید که مزاحم نشود و یا حتا فحش می دهد و یا حتا تهدید می کند.
سناریوهای بسیار دیگری نیز وجود دارند که نمی توان همه آنها را در اینجا ذکر کرد . در همه سناریوهای بالا فرض اولیه این است که پسری با ادب یک پیشنهاد آشنایی را ارائه می کند. البته پیشنهادهای بی ادبانه یا گستاخانه مورد نظر نیست چون بدیهی است که رد شده هستند. اگر گزینه های دیگری نیز مایل هستید که بیان کنید دریغ نکنید.
پس منظور من از شکافت این مسئله این است که برداشت ما و نگرش ما به موضوع واکنش ما را تعیین می کند. و البته واکنش ما نیز بستگی کامل به تربیت ما دارد.
پس ۱- اندیشه ما در مورد کلمات و فرهنگ ما ، نوع واکنش ما را تعیین می کنند که از تربیت و فرهنگ ما ناشی می شوند که شاید با مطالعه بیشتر اندیشه های مختلف بتوانیم اندیشه ای ساختمند در ذهن خود پدید آوریم .
۲- نوع واکنش هایی که بلد هستیم نیزتعیین کننده رفتار ما هستند که از آموزش های پیشین ما ناشی می شوند که چه رفتارهایی را در قبال چه مسائلی آموخته ایم و بلد هستیم و شاید با آموختن روش های بیشتر رفتارهای بهتری از خود بروز دهیم.
با دو گزینه بالا می توانیم که فرهنگ شخص خود در همه زمینه ها و در نهایت جامعه خود را ارتقا دهیم .
برگردم به موضوعی که سعی در شکافت آن دارم. درخواست و پیشنهاد.
چند سال پیش که این موضوع را مطرح کردم که در ایران دختر ناز می کند و پسر باید ناز بکشد، دوستی در پاسخ نوشت که این طبیعت دو جنس است. اما در پاسخ به ایشان و همه دوستانی که حضوری نیز همین پاسخ را به من داده اند بیان می کنم که به دلیل تبعات بسیار منفی که در نوشته های بسیارم به آن اشاره کرده ام ، غرب این روش را کنار گذاشته و روش متمدانه تری را برگزیده است.
انسان به طبیعت خود غلبه کرده است . اولین غلبه ای که انسان بر طبیعت می آموزد ، خودداری از دفع و ادرا ر غیرارادی یا در ملاء عام است. سپس آموخته می شود که در مکان عمومی عمل جنسی نداشته باشد. انسان، بسیاری از طبیعت خود را تغییر می دهد تا به تمدن دست یابد. در بین حیوانات مشاهده می کنیم که نر به دنبال ماده می رود و بعد از کشمکش به طبیعت خود می پردازد. آیا بین انسان ها، این پیشنهاد به معنای درخواست جنسی است؟ اگر این پیشنهاد به معنای درخواست جنسی است بله آن نیز آداب خاص خود را دارد و یکی ناز می کند و دیگری از پر و بال او تعریف می کند یا یکی قیمت می دهد و دیگری چانه می زند. اما هنگامی که موضوع در مورد دوستی و آشنایی و ازدواج است، مسئله متفاوت است.
مقوله دوستی و عشق که چانه زنی ندارد. بله خسرو به دنبال سکس به شیرین بسیار چانه زد و شیرین به توصیه دایه خود نپذیرفت و در نهایت عشق بود که ازدواج را در پی داشت.
پس برابری زن و مرد در جامعه غربی سبب می شود که در مورد عشق چانه زنی نباشد و اگر چانه زنی وجود داشته باشد به معنای درخواست سکس خواهد بود. اگر دو نفر به هم کشش دارند و متمدنانه به این فکر می کنند که لازم هست برای دوستی با هم آشنا بشوند و بعد دوستی ایجاد کنند دیگر چانه زنی و ناز معنا ندارد بلکه دو طرف برای آشنایی با هم قرار می گذارد. حتا ممکن است پیشنهاد دهنده بعد از آشنا شدن بیشتر از ادامه رابطه منصرف شود.
پس در ایران هنگامی که دختر در همان ابتدای پیشنهاد از پسر می پرسد که چرا او را انتخاب کرده است و آیا او به همه دخترها این پیشنهاد را می دهد، پسر یا باید دروغ بگوید که دختر ایرانی از همین خوشش می آید و یا باید سکوت کند چرا که دلیلی برای بیان احساس و کشش خود نمی داند که رابطه ایجاد نخواهد شد.
نتیجه گیری اینکه اکثر ارتباط هایی که در ایران شکل می گیرد شروع آن بر پایه دروغ است که دختر مسبب آن است. اگر دختر بیاموزد که این یک پیشنهاد برای آشنایی است و پاسخ او این باشد که فقط برای آشنایی ما می توانیم یک یا دو جلسه با هم سخن بگوییم و بعد از آن در مورد رابطه تصمیم بگیریم یا اگر پسر چنین توضیحی داد او بپذیرد، بسیاری از مسائل ابتدایی و بعدی و در نهایت فرهنگی حل خواهد شد.
تعریف فرمول های فرهنگی برای تعیین یک سری قرارداد ها جهت دوری از آسیب های اجتماعی در جامعه ضروری هستند و متاسفانه این موضوع در جامعه ما اتفاق نیافتاده و ناگزیر هر خانواده ای یا هر پدری برای خانواده خود قوانینی وضع کرده اند که تنها قواعد موجود تربیتی محسوب می شوند که بسیار ناقص هستند و با هم همخوانی هم ندارند و در ضمن نگهدارنده ذهنیت پدرسالاری در جامعه نیز هستند . به این معنی که در کلان ، ذهن ایرانی نمی تواند به دموکراسی بیاندیشد به این دلیل که هنوز روش ها و قواعدی را برای دوری از آسیب در جامعه تعریف نکرده است و ناگزیر است پیرو آنچه که وجود دارد و عرف نامیده می شود باشد.
شاداب باشیم و آگاه در هوشیاری
سینا یاوریان – سخنران ، مدرس و مشاور روانشناسی
دوستی دختر و پسر ( قسمت دوم: اروپا)
در جوامع اروپایی اگر لباس های زنان در یک قرنٍ پیش و پِیشتر رو نگاه کنیم همانند لباس های زنان امروزی ما بودند. لباس هایی بلند و روسری و حتی اشراف زادگان نوعی فلز گرد برای دامن هایشان داشتند که به نوعی باسن را از جلوه پنهان می کرد.
در مورد روابط مرد و زن، همه بسیار پایبند اصول کلیسا بودند و غیر از این اصول مورد تنبیه همگان قرار می گرفت. همه، متخلفین رو طرد می کردند و کلیسا آنها را به مجازات می رساند. حتی در فرانسه که شاید می توان گفت اولین مکان آزادی روابط زنان و مردان بود مرد خاطی به زندان می رفت و به شانه زن خاطی داغی نهاده می شد که شناخته شود و کسی با او ازدواج نکند.
چطور شد که الان این همه تفاوت بین قوانین آن زمان و اکنون در اروپا پیش آمد تا جایی که در انگلیس ازدواج مرد با مرد قانونی شد.
قبلاً اگر محدودیت های کلیسا نبود هرج و مرج پیش می آمد و پلیس وجود نداشت که در همه جا حضور داشته باشد و حامی مردمان درستکردار باشد. بنابراین حجاب برای زن و محدودیت های مختلف و ایجاد ترس از کلیسا و خدا برای هر دو یعنی زن و مرد، امنیت را تأمین می کرد.
وقتی حکومت های مستقل با توان اجرایی قوی از طرف مردم بر سر کار گمارده شدند و قوانین مشخصی برای همه چیز تدوین شد و مردم آموزش داده شدند و این قوانین با دین آمیخته شد و آداب مشخصی بو جود آمدو مردم پایبند اصولی شدند که مغایرتی با اصول گذشته نداشت اما تفاوت آن در امنیت بود، آزادی در حجاب و سپس آزادی در انتخاب و آزادی در دوست شدن و آزادی در سکس شکل گرفت.
این که گفته می شود امنیت ، منظور برقراری امنیت در مقابل کسانی که همواره وجود داشته و دارند که یا درست آموزش ندیده اند یا در مکان هایی بزرگ شده اند که نمی دانند آموزش یعنی چه و یا شرایط ذهنی خاصی دارند. در هر صورت این افراد همواره در همه جوامع وجود داشته اند(البته الان در سوئیس وجود ندارند. چون همه مناطق کاملاً تحت پوشش آموزش قرار دارند.) پس باید امنیت به طریقی ایجاد شود یا با ترس و دین و یا با حضور قانون. وقتی مأموران انتظامی در همه جا حضور داشته باشند دیگر زن دلیلی نمی بیند که خود را در پارچه های ضخیم بپیچد یا شب از خانه بیرون نیاید.
امنیت رابطه مستقیم با فرهنگ دارد، و اگر فرهنگ به حد متناسبی نرسیده باشد لازم است که نیروی انتظامی در همه جا حضور داشته باشد برای محافظت از مردم البته نه فضولی در کار مردمان که در مقاله های پیش به آن اشاره شده است. همه می دانند که دزدی خلاف است پس اگر پلیس دزدی را ببیند او را بازداشت خواهد کرد. همه می دانند که تجاوز به حریم یک زن و یا ایجاد مزاحمت برای او درست نیست و باید پلیس با آن مقابله کند. ولی اینکه در کار مردمان دخالت کند و برای آنها کسب تکلیف کند بدون اینکه زیانی به دیگران رسانده باشند نه تنها امنیت را برقرار نمی کند که به بی امنی دامن می زند.
مقاله بعد در مورد عامل دیگر تغییر قوانین در اروپا خواهد بود.
سینا یاوریان – سخنران ، مدرس و مشاور روانشناسی