در این مقاله قصد داریم شما را با روشهایی برای آشنا کنیم که در زوج درمانی به کار گرفته میشوند. شما نیز بسته به نیازها و شرایط به خصوص خود قادر خواهید بود از هر یک از روشهایی که در ادامه عنوان خواهد شد استفاده کنید.
بحث و جدل از اجزاء جدایی ناپذیر رابطهها است. این مسئله از آنجایی نشأت میگیرد که هیچ دو فردی دنیا را به یک شکل نمیبینند و تفاوتهایی میان دید افراد نسبت به مسائل گوناگون وجود دارد. به همین خاطر هم انواع رویکردخای زوج درمانی بسته به صلاحدید افراد متخصص به کار گرفته میشوند.
اگر بحث و جدل میان افراد به مرور زمان جدیتر شود، سلامت رابطه به خطر خواهد افتاد و در این زمان است که زوج درمانی اهمیتی به مراتب بیشتر از قبل پیدا میکند. البته باید عنوان کرد که مشاجره گاه به گاه میان زوجین، امری اجتناب ناپذیر و مهمتر از آن، نشانگر یک رابطه سالم است، اما اگر این مشاجرهها بیش از حد تکرار شوند، بدل به منبعی برای ناخشنودی افراد و اضطراب آنها میشود و زندگیشان را تحت تأثیر قرار میدهد.
آشنایی با روش های زوج درمانی
روش گاتمن
بیش از سه دهه است که از روش گاتمن برای زوج درمانی استفاده میشود و تا کنون نزدیک به سه هزار زوج آن را مورد استفاده قرار دادهاند، بنابراین میتوان گفت که این روش حساب خود را پس داده است. در این روش از تکنیکهای مختلف زوج درمانی استفاده شده تا به واسطه آنها علاقه، نزدیکی و احترام میان زوجین به حد مطلوبی برسد.
در روش گاتمن، افراد متخصص به زوجین کمک میکنند تا نقشههای عاشقانه ترسیم کنند. در این نقشهها هر یک از طرفین حاضر در رابطه اقدام به مشخص کردن نگرانیها، اضطرابها، علایق، امیدها و مسائل گذشته شریک زندگی خود کرده و به این صورت درک بهتر و جامعتری از حال و هوای روحی روانی آنها پیدا میکنند. به این صورت افراد درک بهتری از یکدیگر پیدا کرده و میزان علاقه، احترام و قدردانیشان از یکدیگر به مرور زمان بیشتر میشود. روش گاتمن، یکی از مهمترین روشهای مورد استفاده در زوج درمانی است که به افراد حاضر در رابطه این امکان را میدهد تا نیازهایشان را مطرح کنند. همچنین در این روش بیش از آن که پیدا کردن راهکاری برای غلبه بر فشار و استرس مد نظر باشد، مدیریت کردن شرایطی این چنینی در مرکز توجه قرار میگیرد.
روش روایت درمانی
یکی دیگر از روشهای مهم به کار گرفته شده در زوج درمانی روایت درمانی است. در این روش بیش از هر چیز دیگری سعی بر آن است تا فاصلهای میان فرد با مشکلی که او را آزار میدهد پدید آید. مشاور به هنگام استفاده از این روش از فرد مورد مشاوره درخواست میکند تا مسائل و مشکلات خود را برایش روایت کند، یا به شکل داستان برای مشاور تعریف کند؛ پس از آن هم به فرد مورد مشاوره کمک میکند تا نکات و مسائل منفی روایت یا داستانش را بازنویسی کند. البته اعتراف به مسائل و مشکلات چیزی نیست که با آن بتوان درکی دقیقتر از رفتار فرد به دست آورد، اما مزیتی که استفاده از این روش دارد این است که فرد، مسائل و مشکلات خود را از منظرهای تازهای مورد بررسی قرار میدهد و احتمالاً به راهکارهایی دست خواهد یافت که تا کنون توجهی به آنها نشان نداده بوده است.
روش متمرکز بر احساسات
این روش به وسیله دکتر سوزان جانسون توسعه پیدا کرد. در آغاز امر این روش صرفاً برای زوج درمانی به کار گرفته میشد، اما بعدها مشخص شد که برای مشاوره خانواده هم میتوان از آن استفاده کرد. نکته مهمی که در رابطه با این روش وجود دارد این است که تنها زمانی مورد استفاده قرار خواهد گرفت که مشاور متخصص تشخیص دهد یکی از عوامل مشکل ساز در روابط میان زوجین، افسردگی یکی (یا هر دوی) آنها است.
اساساً این روش رویکردی کوتاه مدت دارد و سه هدف اصلی را دنبال میکند. در این روش گسترش و سازمان دهی مجدد پاسخهای احساسی مهم تشویق میشوند. همچنین در آن تلاش میشود تا رابطه میان زوجین مستحکمتر از قبل شود. در نهایت هم تلاش میشود تا نقش هر یک از افراد حاضر در رابطه از نو مشخص شود و وظایف جدید و مفید برای رابطهای برای هر یک از طرفین انتخاب شود.
روانشناسی مثبت گرا
در این روش از زوج درمانی احساسات مثبت و نقاط قوت شخصیت هر یک از زوجین در مرکز توجه قرار میگیرد و سعی بر آن است تا زوجین درک بهتری از این مسئله پیدا کنند که افزایش نشاط و خوشحالی در یک رابطه به عوامل ذهنی و احساسی متفاوتی وابسته است. روانشناسی مثبت گرا به افراد کمک میکند تا لحظات خوشحال کننده را به محض رخ دادنشان تشخیص دهند (به جای آنکه زوجین تنها به گذشته و لحظات خوب از دست رفته فکر کنند). در این روش زوج درمانی، آنها به مرور زمان یاد خواهند گرفت تا به احساسات مثبت توجه بیشتری نشان داده و در زمان حال زندگی کنند.
تجزیه و تحلیل شیوههای برقرای ارتباط زوجین
ناتوانی در برقراری ارتباطی سالم، پایه و اساس بخش زیادی از مشکلاتی را تشکیل میدهد که در رابطه پدید میآیند و به همین سبب در زوج درمانی از اهمیت ویژهای برخوردار است. همانگونه که پیشتر هم عنوان شد، مشاجره و بحث و جدل در رابطهها اجتناب ناپذیر است، اما اگر افراد حاضر در رابطه بتوانند با وضوح بیشتری با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و حرفی را ناگفته نگذارند، میتوانند این مشاجرهها را به گفتگوهایی سازنده بدل کنند. ارتباط مهارتی است که برای استفاده از آن به تلاشی خودآگاه نیاز است. چیزی که ممکن است برای فردی کاملاً واضح به نظر برسد، لزوماً برای شخص دیگر حاضر در رابطه واضح نیست و باید توضیحاتی به او داده شود. بنابراین مهمترین نکتهای که افراد باید به خاطر داشته باشند این است که درباره آن چیزی که فکر میکنند صحبت کنند و این انتظار را نداشته باشند که شخص دیگر حاضر در رابطه از ایما و اشارات و رفتار فرد، به افکار او پی ببرد، چراکه این رویکرد سبب بروز سوء تفاهم و مشکلات تازهای میشود.
پیدا کردن ریشههای ناخودآگاه مشکلات
در برخی روشهای زوج درمانی، رویکردی متفاوت از لحاظ روان شناختی به کار گرفته میشود. برای نمونه در این روش سعی بر آن است تا با کمک مشاور ریشههای ناخودآگاه مشکلی به خصوص شناخته شوند (صرف نظر از این که مشکل به یک یا هر دو فرد حاضر در رابطه مربوط باشد). این روش بهترین نتیجه را زمانی دارد که الگویی غیرمنطقی از واکنشهای افراد حاضر در رابطه به یکدیگر وجود دارد. مشاورانی که در استفاده از این روش تخصص دارند، بر این باورند که تجربههای دوران کودکی و دیگر وقایع زندگی شخصی افراد، نقش بسیار مهمی بر شکل دهی رفتار کنونی آنها دارد. این تجربه یا واقعه ممکن است احتیاجی باشد که برآورده نشده است، یا چیزی شبیه به این که در نهایت درک افراد از واقعیت مسائل را با مشکل رو به رو کرده و سبب اختلالات رفتاری میشود.
کلام پایانی
روشهای یاد شده برخی از مهمترین راهکارهایی هستند که امکان به کارگیری آنها برای زوج درمانی وجود دارد و بسته به شرایط به خصوص افراد میتواند برایشان کارآمد باشد. البته گاهی هم بد نیست اگر هر یک از افراد حاضر در رابطه به طور جداگانه به مشاور متخصص مراجعه کرده و مشکلات شخصی خود را با او در میان بگذارد و پس از برطرف کردن مشکلات شخصی، به سراغ مشاوران خانواده و زوجین بروند.