criticising

عیب جویی

سینا یاوریان – سخنران، مدرس و مشاور روانشناسی:

درود بر همراهان عزیز

امشب قرار بود راجع به چه موضوعی صحبت کنیم؟

کیا فیلم inside out رو تماشا کردن؟

دو تا ازعادات کنترل بیرونی یعنی صحبت همیشگی در خصوص مسایل مورد اختلاف و تشویق رو صحبت کردیم…

تشویق می تونه مثل هدیه دادن در هر روز و ساعتی اتفاق بیافته

فقط لازم هست که برای طرف مقابل تشویق با کنایه اشتباه گرفته نشه

مثل اینکه در هوای طوفانی بگیم .. عجب هوایی.. در هوای آفتابی و ملایم هم بگیم عجب هوایی… این دو تا دو معنی متفاوت دارند….

پس شرایط مهمه…

در مورد عیب جویی که یکی از عادات کنترل بیرونی هست و لازم هست که ترک بشه بنویسم…

در کتاب های دکتر گلسر ترجمه شده توسط دکتر صاحبی criticising هم عیب جویی و هم انتقاد ترجمه شده

و مترجم تاکید کرده که انتقاد مثبت که مصطلح شده هم قابل قبول نیست و باید ترک بشه…

در واقع به نظر می رسه که عیب جویی عبارت مناسبی برای این موضوع باشه…

عیب جویی کردن از شخص باید در هر شرایطی ترک بشه اما…

اما اگه قرار باشه همواره بر سر مسایل مورد اختلاف صحبت کنیم چطوری مشکلات رو مطرح کنیم که عیب جویی نباشه؟

در عیب جویی ، طرف مقابل زیرسوال می ره اما در صحبت بر سر مسایل مسیله زیر سوال می ره و مورد بررسی قرار می گیره

به طور مثال اگه خواسته مطرح بشه شاید نیاز به عیب جویی نباشه …

به این صورت که خانم از آقا می خواد؛ اگه هر شب آشغال ها رو دم در بزاری خیلی خوب می شه… به جای عیب جویی که تو یادت میره هر شب آشغال ها رو دم در بزاری….

نقد در واقع بیان جنبه های مثبت و منفی یک موضوع هست اما انتقاد کردن به طور مشخص و آنچه که مصطلح شده بیان جنبه های منفی یک موضوع هست… اگر انتقاد شامل بیان نکات مثبت یک موضوع یا شخص می بود آن همان تشویق خواهد بود…

بنابراین سعی می کنیم که از عیب جویی یا انتقاد کردن دوری کنیم…

گوش سپردن یکی از عادات کنترل درونی هست…

چرا آقای گلسر گوش سپردن رو یکی از عادات کنترل درونی آورده…

برای اینکه بتونیم خوب گوش بدیم یا به قولی به طور فعال گوش بدیم لازم هست که چند جنبه رو در خودمون کنترل کنیم…

هنگام گوش دادن حواسمون به موضوعات دیگه پرت نشه و روی صحبت طرف مقابل تنرکز داشته باشیم…

به فکر ساختن پاسخ در ذهنمون نباشیم چراکه ممکنه از صحبت های طرف مقابل برداشت درستی نگیریم

سعی کنیم خودمون رو کنترل کنیم و صحبت طرف مقابل رو قطع نکنیم…

سعی کنیم به صحبت های طرف مقابل گوش بدیم و سعی کنیم بفهمیم که هدفش چی هست نه اینکه فقط بشنویم تا حرفش تموم بشه حرف خودمون رو بگیم…

در فهم یک مطلب در یک گفت و گوش متقابل، ۵۰ درصد گوینده ۵۰ درصد شنوه دخیل هستند

اگر گوینده هرچه سعی کنه به طور روشن بیان کنه ولی شنونده به طور فعال گوش نده مطلب درست منتقل نمی شه…

برعکسش هم هست و بدیهیه که اگه گوینده نتونه روشن و واضح حرفش رو بزنه و یا در لفافه صحبت کنه احتمال اینکه با گوش دادن فعال طرف مقابل هم مطلب منتقل نشه و برداشت های مختلفی پیش بیاره زیاده

پس در صحبت بر سر مسایل هم همه نکات دیگه از جمله تشویق کردن، عیب جویی نکردن، گوش سپردن و … هم لازم هست یادمون باشه و رعایت بشه…

 

اینهایی رو که نوشتم از یک کتاب و نویسنده واحد نیست….چکیده مطالب و تجربیات بسیار هست…

شاداب و سلامت باشید

شبتون خوش و در آرامش