سخنران، مدرس و مشاور روانشناسی

لمس کردن ؛ بلندتر از سخن گفتن

بلندتر از سخن گفتن

لمس کردن اولین حسی است که ما به دست می آوریم و آن یک سلاح سرّی در بسیاری از رابطه ­های موفق است. این مقاله در مورد بازیافتن سلاست (روان بودن) در اولین زبان شماست.

گردآوری : ریک چیلوت

ترجمه : سینا یاوریان

شما در یک صبح سه شنبه در یک واگن شلوغ مترو ، یا در یک اتوبوس شهری هستید. مسافران خواب آلود که تکان­های وسیله نقلیه برایشان لالایی است، در عین حال که خاموش هستند، افکار خود را می پراکنند؛

  • کودک تازه راه افتاده ، در پرسه زدن خود محتاطانه به مسافران نگاه می کند و با نگرانی ابرو در هم می­کشد. او برای اطمینان در حال جستجو با دست کوچک خود به طرف مادرش برمی­ گردد. مادر دست کوچک او را می­ گیرد و فشار می­ دهد و رها می­ کند. او آرام می­ شود، لبخند می زند ، دور می شود و دوباره به سمت مادرش بر­می گردد. مادر دوباره دست او را می گیرد و فشار می دهد و رها می کند.
  • یک خانم بیست و چند ساله با یک دامن و ژاکت به همراه یک کیف چرمی بر روی زانویش به سختی در صندلی نشسته است. او به طور مکرر دسته موهای بلوند خود را از روی صورت خود کنار می زند، سپس گردن خود را لمس می­کند، که هر دو حرکت ­های نیمه هوشیار او ، اضطراب از مصاحبه او در ساعت ۹ صبح را آشکار می کنند و تسکین دهنده هم هستند.
  • یک زوج در حال ماساژ همدیگر به میله تکیه داده اند ؛ دختر بازوهای پسر را مالش می دهد و پسر در حالی که صورتش در موهای دختر است او را می بوید.
  • خانم میانسال به گوشه فشرده می­ شود، به طور مشخص بازوها و بدن مرد جوان که کنار اوست به او فشار می­ آورد. پیغام واضح است؛ بنابراین مرد جوان بلافاصله فضای بیشتری را برای او فراهم می­ کند.

تحقیق در مورد توانایی ما برای ارتباط غیرکلامی یک رویه جدید روانشناسی است؛ محققان مدارک بسیاری در مورد هیجانات و امیال پیچیده ­ای که طرز ایستادن ، حرکات و بیانات ما فاش می­ کنند دارند. در عین حال اخیراً، ایده­ ای که مردم می توانند توسط بُعد غیرکلامی –  به مانند لمس کردن –  محتوای احساسات را افشا و ترجمه کنند بسیار محتمل  به نظر می ­رسند، حتی از نظر محققانی چون متیو هرتنشتین از دانشگاه دپاو که در این دانشگاه مطالعه می­ کند. ایشان در سال ۲۰۰۹ نشان داد که ما یک توانایی درونی برای رمزگشایی هیجانات از طریق لمس کردن داریم. در یک سری مطالعات ، هرتنشتین داوطلبانی داشت که سعی می کردند فقط با لمس کردن با کسانی که پیشتر آشنا نبودند و چشم­ هایشان بسته بود ارتباط حسی برقرار کنند. شرکت کنندگان بسیاری در مورد این آزمایش بیمناک بودند. او می­گوید : ” این یک جامعه لمس_هراس است ، ما غیرآشناها را یا حتا دوستانمان را در صورت لزوم لمس نمی­کنیم.”

 

…………………………………………………………………………………….

نشانگر واقعی یک ارتباط دوستانه بلند مدت سالم این نیست که دوست شما چندوقت یکبار شما را لمس می­ کند، بلکه آن است که دوست شما چندوقت یکبار در پاسخ به لمس کردن شما ، شما را لمس می­ کند.

…………………………………………………………………………………….

به هر حال آنها آن آزمایش را به خاطر علم انجام دادند. نتیجه نشان می دهد که ما با یک توانایی، برای فرستادن و دریافت سیگنال ها تنها با لمس کردن تجهیز شده ­ایم. شرکت کنندگان با ۸ هیجان غریزی – عصبانیت، ترس، انزجار، عشق، قدردانی، همدردی، خوشحالی و غمگینی – با درجه دقت بالای ۷۸ درصد ارتباط برقرار کردند. هرتنشتین تاکید کرد که “شگفت زده شدم، من فکر می کردم دقت آن، شانسی در حدود ۲۵ درصد خواهد بود.”

مطالعات پیشین توسط هرتنشتین و دیگران نتایج مشابهی را تولید کرده ­اند. در اسپانیا ( جایی که مردم بهتر از آمریکا با لمس کردن ارتباط برقرار می کنند) و در انگلیس و همچنین در پاکستان و ترکیه تحقیق به همین صورت پیش رفته است. او می­ گوید:” در همه جاهایی که ما آن تحقیق را انجام دادیم، به نظر می رسید که مردم توانایی انجام آن را دارند.”

علاوه بر آن ، ما برای تفسیر لمس جنس مقابلمان طوری ظاهر می شویم  انگار که در یک شبکه سیم­ کشی قرار داریم. یک تحقیق، شواهدی از این توانایی را گرد آورد که در سال ۲۰۱۲ به وسیله تیمی که اسکن MRI را برای اندازه گیری فعالیت مغز افرادی که لمس شدند به کار بردند انتشار یافت.

برای شرکت کنندگان که مردان با علاقمندی به جنس مخالف بودند، یک فیلم ویدئویی از یک مرد یا یک زن را نشان داد که اینطور نشان می داد که پای شرکت کنندگان را لمس می کند. به طور قابل پیش ­بینی، شرکت کنندگان، تجربه تماس توسط یک مرد را کمتر مطبوع و دلپذیر درجه­ بندی کردند.

اسکن مغز نشان داد که قسمتی از مغز که کورتکس سوماتوسنسوری ابتدایی نامیده می شود، به تماس توسط یک زن بسیار واضح پاسخ داد تا به تماس توسط یک مرد. اما یک آزمایش دوگانه نیز وجود داشت؛ چراکه فیلم­ ها ساختگی بودند و همیشه یک زن بود که شرکت کنندگان را لمس می کرد.

نتایج؛ حیرت انگیز بودند، چرا که پیشتر فکر می کردند که کورتکس سوماتوسنسوری ابتدایی برای رمزگشایی کیفیت تماس همچون نرمی و زبری کاربرد دارد. اینکه فعالیت آن بسته به اینکه شرکت­ کننده ­ها باور داشتند که چه کسی آنها را لمس می کند تغییر می کرد، نشان می دهد که اجزای هیجانی و اجتماعی لمس کردن همراه با هم هستند در عین حال از حس ­های فیزیکی جدا نشدنی هستند. کمک محقق، آقای مایکل اسپزیو- یک روانشناس در کالج اسکریپز- می­گوید: ” وقتی شما توسط یک نفر لمس می شوید، مغز شما برای دادن اطلاعات در مورد کیفیت واقعی آن تماس ساخته نشده است، کل تجربه، توسط ارزیابی اجتماعی شخصی که شما را لمس می کند تاثیر می پذیرد.”

اگر لمس کردن یک زبان بود، به نظر می رسد که ما به طور غریزی می دانستیم که چگونه آن را به کار بگیریم. اما ظاهراُ آن یک مهارت است که برای به دست آوردن امتیاز کسب می کنیم. هنگامی که از شرکت کنندگان در تحقیق هرتنشتین در مورد توانایی شان در مورد ارتباط برقرار کردن توسط لمس کردن پرسش شد، آنها آن را کم تخمین زدند، در حالیکه عمل آنها نشان داد که لمس کردن در حقیقت ممکن است سلیس ­تر از صدا ، تظاهرات صورت و دیگر بُعدهای بروز احساس باشد.

…………………………………………………………………………………….

لمس توسط مادر می تواند درد کودک را هنگام تست خون کاهش دهد. ماساژ نوزاد با خواب بهتر ارتباط دارد و معاشرت اجتماعی را افزایش می­دهد، همانطور که می تواند رشد نوزادان نارس را افزایش دهد.

…………………………………………………………………………………….

هرتنشتین می گوید: ” با صورت و صدا، در کل ما می توانیم فقط یک یا دو نشانه مثبت را که با هم اشتباه نشوند شناسایی کنیم.” برای مثال ، سرور(خرسندی) ، تنها حس مثبتی است که در هنگام مطالعه صورت با اطمینان قابل رمزگشایی است. در حالیکه تحقیق ایشان نشان داد که لمس کردن می­ تواند چند احساس مثبت را بیان کند: سرور، عشق، قدردانی و همدردی. دانشمندان پیشتر باور داشتند که لمس کردن در حقیقت درک مفهوم پیغام­ های ارسالی از صحبت کردن یا زبان بدن را تسهیل می کند. هرتنشتین می گوید: ” اما در واقع به نظر می رسد که لمس کردن ، راه بسیار ظریف­تر ، پیچیده ­تر و صریح­ تر برای انتقال احساس است.”

آن همچنین ممکن است سرعت برقراری ارتباط را افزایش دهد. لورا گوررو ، کمک محقق برخوردهای نزدیک: ارتباط در رابطه ها، که در مورد ارتباط حسی و غیرکلامی در دانشگاه ایالت آریزونا تحقیق می کند، می گوید: ” اگر شما به حد کافی با لمس کردن عجین باشید ، آن اغلب آسان­ترین راه برای ارسال یک پیغام است.” این بی­درنگی بخصوص بسیار ارزشمند است وقتی که برای یک پیوند به کار می رود. گوررو تاکید می کند:” ما به شخصی که ما را لمس می کند احساس نزدیکی بیشتری داریم.”

درحالیکه کارشناسان به طور آشکار گرامر و لغات هر چیزی را مستند می کنند ، یک لغت­نامه برای ترجمه زبان لمس کردن وجود ندارد. هرتنشتین تاکید می کند:” ما متوجه شدیم که راه های بسیار متفاوتی برای نشان دادن یک احساس از طریق لمس وجود دارد.” علاوه بر آن ، اینکه یک لمس چگونه برداشت شود بسیار وابسته به زمینه است. اسپزیو توضیح می دهد : ” اینکه ما در مطب یک دکتر هستیم یا در یک کلوپ شبانه، نقش بزرگی در اینکه مغز چگونه یک تماس را پاسخ دهد دارد.” در حال حاضر ، امتحان برخی راه های ویژه برای ایجاد ارتباط و پیوند از طریق لمس کردن ( و اینکه چگونه ظرفیت خود را برای انجام آن افزایش می دهیم) سلاست و روانی این وسیله و راه ­های بهتر استفاده از آن را نشان می دهد. سود بسیاری با در آغوش کشیدن حس لامسه ­مان، به طور خاص؛ تعامل مثبت بیشتر و حس عمیق تر در ارتباط با دیگران عاید ما خواهد شد.

…………………………………………………………………..

فشار سطحی

حس ­های فیزیکی کسانی که ما لمس می کنیم بر روی احساس­های انتزاعی ما تاثیر می­ گذارند.

اینطور نیست که فقط تماس فیزیکی که با دیگران ایجاد می کنیم طنین­ های غیرقابل پیش­بینی را در روان ما ایجاد می­ کنند. جوش اکرمن، یک روانشناس تکامل­ گرا در مدرسه مدیریت اسلوان MIT می­گوید: ” اینکه بدن فیزیکی ما چگونه به جهان پیرامون واکنش نشان می دهد در اساس با طرز فکر ما ارتباط دارد.”  اینکه بخش فیزیکی ما ، بخش فیزیولوژیکی ما را شکل می دهد ، شناخته شده به عنوان شناخت تجسمی، یک موضوع تحقیق در سال­های اخیر بوده است.

برای نمونه، یک تحقیق در سال ۲۰۱۰ توسط اکرمن و همکاران نشان داد که کیفیت فیزیکی کسانی که مردم لمس می کنند – زمختی یا لطافت ، سنگینی یا سبکی ، زبری یا نرمی آنها – قضاوت مردم را به سمت همان کیفیت انتزاعی  هدایت می کند. بنابراین کسانی که زونکن های سنگینی در دست حمل می­کنند بیشتر به عنوان یک فرد جدی قضاوت می­شوند لمس یک بافت زبر مرتبط است با قضاوت زمختی. نشستن بر روی صندلی چوبی سفت مردم را متمایل می­ کند که در یک مذاکره بسیار سخت­ گیر باشند. یک تحقیق در سال ۲۰۰۸ توسط یکی از کمک محققان اکرمن، روانشناس دانشگاه یل، آقای جوش برگ نشان داد که نگاه داشتن یک نوشیدنی گرم در دست، مردم غریبه را افرادی گرم – مهربان و بخشنده – معرفی می­ کند. در حالیکه تحقیق دیگر او نشان می دهد که احساس تنهایی می­ تواند با تجربه گرمای فیزیکی – نگاه داشتن یک کیسه گرم – تسکین داده شود.

چنین ترجمه هایی از حس­های لمس به کیفیت­ های انتزاعی نشان می­دهد که چگونه حس ­های فیزکی تجربه شده در دوران کودکی می توانند تبدیل به یک معیار ذهنی شوند که در بزرگسالی طرز فکر استعاره­ ای ما را می سازند. ما مفاهیم انتزاعی را بر روی مفاهیم فیزیکی می سازیم ( به طور مثال: مفاهیم ما از شخصیت زمخت یا درشت یا خشن ، برپایه درک ما از زمختی لمس شده است). این ارتباط بین حس­های فیزیکی و مفاهیم انتزاعی باقی هستند، تا زمانیکه راه ­اندازهای پیشین بعداً تجربه شوند.

آیا آن به این معنی است که شما بهتر است از نشستن در صندلی نرم در هنگام مذاکره خرید ماشین اجتناب کنید؟ یا آیا بهتر است یک جنس سنگین­ تر برای کارت ویزیت خود به کار ببرید؟ یا بهتر است یک دوش آب گرم بگیرید وقتی که در شنبه شب خانه تنها هستید و احساس خوبی ندارید؟ بله یا خیر را اکرمن پاسخ می دهد. همچون بیشتر حقه های جادویی ، آن وقتی جواب می دهد که شما متوجه آنچه که اتفاق می افتد نباشید. او توضیح می دهد : ” اگر شما به حقیقت اینکه دارید یک جسم سخت یا سنگین را لمس می کنید توجه کنید، ذهن شما آن را رد خواهد کرد.” بنابراین توجه داشتن به اینکه شما در هنگام مذاکره برای وام خودرو بر روی یک صندلی راحت نشسته اید تمایل شما را برای یک مذاکره کننده ملایم بودن از بین خواهد برد. و دست دادن سفت و سخت ، مصاحبه کننده را قانع خواهد کرد که شما داوطلب قوی و محکمی هستید…مگر اینکه آن برای او القا کند که شما با گرفتن محکم دست سعی دارید در او تاثیر خوبی بگذارید.

…………………………………………………………………..

یاد­گیری زبان لمس

ما دریافت سیگنال­ های لمسی را قبل از به دنیا آمدن با تکان های ضربان قلب مادر که از طریق مایع داخل رحم تقویت می­ شوند شروع می­ کنیم. شگفت­ انگیز نیست که از ابتدا بازی تماس نقش بسیار مهمی در رابطه والدین_کودک دارد. پروفسور پیتر اندرسون از مدرسه ارتباطات دانشگاه ایالتی سان دیه­ گو نویسنده ارتباط غیرکلامی: شکل­ ها و کارکردها ، می گوید:” لمس کردن؛ یک کانال ضروری ارتباط برای کودک با نگهداری کنندگان کودک است.”

لمس مادر پیوستگی بین کودک و مادر را افزایش می دهد: آن می تواند نشانه ­ای از ایمنی باشد( شما ایمن هستی؛ من اینجا هستم) و بسته به نوع لمس کردن ، آن می تواند حس ­های منفی یا مثبت را منتقل کند. حتا لمس مادر به نظر می رسد استرس در کودک را هنگامی که تست خون می­ دهد کاهش دهد. موسسه تحقیقات لمس دانشگاه میامی در رابطه با لمس کردن به شکل ماساژ، ارتباطی بین لمس کردن و منافع بسیار از جمله خواب بهتر ، کاهش تحریک­ پذیری و افزایش ارتباطات اجتماعی بین نوزادان همچنین بهبودی رشد نوزادان بیان می کنند.

ما به قدری که در کودکی لمس می شدیم لمس نمی شویم، آن زمانی است که سطح راحتی با تماس فیزیکی و در کل نزدیکی فیزیکی رشد می یابد. اندرسون می گوید ” در واقع تنوع فرهنگی بسیاری که در مورد راحت بودن با پیشنهادهای لمس شدن وجود دارند به طور مشخص آموخته شده اند”.

آب و هوای گرم تمایل ایجاد می کند که فرهنگ هایی ایجاد شود که در مورد لمس شدن، نسبت به مناطق سردتر، آزاداندیش هستند. فرضیه هایی وجود دارند که چرا شرایط محیطی با دمای بالا اجازه دسترسی به پوست را افزایش می دهد ( اندرسون می گوید:”هنگامی که پوست در معرض نمایش است یا لباس نازکی پوشیده شده که از روی آن لمس قابل احساس است، برای لمس کردن یک فرد کارساز است.” ؛

تاثیر نور آفتاب بر روی خُلق ؛ “نور آفتاب، انگیزه پیوندجویی و شور جنسی را افزایش می دهد، نبود نور آفتاب ما را افسرده می کند و تعامل اجتماعی را کاهش می دهد.”

الگوهای مهاجرت ؛ “قدمای ما تمایل داشتند که به مکان هایی با همان آب و هوای منطقه قبلی خود مهاجرت کنند. ساکنین نیمکره شمالی قاره آمریکا ، آلمانی ها و اسکاندیناوی ها هستند و ایتالیایی ها و اسپانیایی ها به مکزیک و برزیل رفته اند. که روی نوع لمس کردن تاثیر می گذارد.”

آن چیزی که در خانه شما می گذرد نیز نقش دارد. اندرسون خاطر نشان می کند که منکرین خدا بیشتر از مذهبیون همدیگر را لمس می کنند، ” شاید به آن خاطر است که مذاهب می آموزند که برخی از انواع لمس کردن نامناسب یا گناه هستند.” بنابراین تفاوت برای لمس کردن روی سنگ حک نشده است.  گذراندن زمان در فرهنگ های متفاوت، یا حتی با دوستان احساسی_لمسی ، و گرایش شما برای لمس می تواند آن را تغییر دهد.

به هر حال ما بزرگسال هستیم و ما بیشتر آموخته ایم که لمس کردن متمایل است که شرایط را بالا ببرد بخصوص آن در احساس پیوند اتفاق می افتد. حتی ارتباط احساسی با غریبه ها هم در ایجاد و هم در تسهیل همکاری تاثیر قابل ملاحظه ای دارد. در تحقیقاتی که به ۱۹۷۶ برمی­گردد، کارمندان کتابخانه دانشگاه هنگامی که کارت­ های کتابخانه را به داشنجویان برمی­گرداندند، دست برخی از دانشجویان را به صورت ناملموس لمس می کردند. مصاحبه ای که با دانشجویان صورت گرفت آشکار کرد که دانشجویانی که لمس شده بودند حتا در صورتی که متوجه لمس شدن نشده بودند، کتابخانه و کارمندان را مطلوب­تر ارزیابی کردند.

…………………………………………………………………………………….

تماس فیزیکی بین اعضای تیم، عملکرد بین همه تیم های NBA را پیش بینی کرد. تماس مهرورزانه بیشتر قبل از شروع فصل مسابقات، تیم­ها و بازیکنان موفق بیشتری را در آخر فصل به دنبال داشت.

 

…………………………………………………………………………………….

 

بیشتر مطالعات اخیر نشان داده اند که ظاهراٌ تماس های ناچیز ارزش های بزرگی را برای گارسون ها به ارمغان می آورد، به طوری که مردم اگر با احوالپرسی همراه با لمس توسط صاحب مغازه استقبال شوند بیشتر خرید می کنند، و اینکه غریبه ها بسیار مایل هستند به کسانی کمک کنند که کمکی درخواست کرده اند که نیاز به لمس دارد. آن را تماس انسانی بنامیم در حالی که با یک یادآوری مختصر در درونمان یک حیوان اجتماعی هستیم. جوررو می گوید: “بیشتر اوقات در این مطالعات مردم حتی به خاطر نمی آورند که لمس شده اند. آنها فقط یک پیوند را احساس می کنند، آنها احساس می کنند که آن فرد را بیشتر دوست دارند.”

به طور دقیق پیوند لمسی به چه مقدار پرسود است؟ برای یافتن پاسخ، یک تیم که توسط مایکل کراوس از کمپین روانشناسی دانشگاه ایلینویز در اوربانا رهبری شد ، تماس­های فیزیکی بین اعضای یک تیم را در طول بازی های NBA پیگیری کردند(با در نظر گرفتن همه آن برخوردهای سینه ،به هم زدن کف دست ها و به پشت زدن). تحقیق آشکار کرد که تماس مهرورزانه ی بیشتر قبل از شروع فصل مسابقات، تیم­ها و بازیکنان موفق بیشتری را در آخر فصل به دنبال داشت. اثر لمس، مستقل از پرداخت مالی و عملکرد بود.

کراوس می گوید: ” ما بسیار حیرت زده شدیم. لمس کردن، عملکرد را در تمام طول بازیهای NBA پیش بینی کرد. بازیکنان بسکتبال برخی اوقات فرصت نمی کردند که یک واژه ی تشویق کننده به هم تیمی خود بگویند، به جای آن ، آنها این حرکت باور نکردنی لمس کردن را برای ارتباط سریع و دقیق ایجاد کردند.” علاوه بر آن لمس کردن، عملکرد را در تمام فعالیت های همکاری ارتقا می بخشد. همانطور که خویشان نخستین ما ، در انسان ها ، ارتباط اجتماعی را با تیمار کردن همدیگر تقویت کردند. او می گوید:”لمس کردن ، ارتباطات را تقویت می کند و آن نشانه نزدیکی است. آن همکاری را افزایش می دهد در حین اینکه نشان می دهد که پیوند چقدر محکم است.”

آقای فیلد از موسسه تحقیقاتی لمس کردن می گوید:” یک لمس کردن پشت یا مالش دست هنگامی که یک صورت حساب را تحویل می دهیم به ما کمک می کند که بهتر عمل کنیم، شاید به این دلیل است که هنگامی که شما دریافت کنندگان فشار پوست را تحریک می کنید، هورمون های استرس را کاهش می دهید. همزمان تحریکات لمس گرم ، هورمون نوازش، اکسیتوسین را آزاد می کند که احساس اعتماد و تعلق را افزایش می دهد. ”

آزاد شدن هورمون ها همچنین رغبت ما برای نوازش خود را توضیح می دهد که ما صد بار در روز به عنوان روش آرامش بخش به کار می بریم. فیلد بیان می دارد: ” ما خودمان را بسیار لمس می کنیم ، موهای خود را نوازش می کنیم و خودمان را در آغوش می گیریم.”  از دیگر رفتارهای معمول، ماساژ پیشانی ، مالش دست ها ، کشیدن گردن را شامل است. شواهد نشان می دهند که ایده ی موثری وجود دارد که ماساژ خود، ضربان قلب را آهسته می کند و سطح هورمون استرس ، کورتیزول را کاهش می دهد.

 

یک لمس از روی عشق

دی­پاوز هرتنشتاین هر عصر هنگام رختخواب رفتن پسرش پشت او را مالش می دهد. او می گوید: “آن یک فرصت پیوند برای هر دوی ماست . سطح اکسیتوسین بالا می رود، ضربان قلب پایین می آید، تمام اینها موارد شگفت انگیزی هستند که نمی توانیم ببینیم. لحظاتی چون این ، طبیعت متقابل لمس کردن را آشکار می کنند. شما نمی توانید لمس کنید بدون اینکه لمس شوید. بسیاری از این نتایج فیزیولوژیکی سودمند، هنگامی که شخصی عمل لمس کردن را انجام می دهد عایدش می شود.”

در واقع، وقتی ما کسی هستیم که یک تماس را ایجاد می کنیم، ممکن است تمام این منفعت ها را دریافت کنیم. به عنوان مثال؛ تحقیقات فیلد آشکار کرد که کسی که ماساژ می دهد به همان اندازه کسی که ماساژ می گیرد، کاهش عظیمی از هورمون استرس را تجربه می کند. او می افزاید:” تحقیقات نشان داده است که کسی که دیگری را در آغوش می گیرد دقیقاٌ به همان اندازه شخصی که در آغوش گرفته شده است سود می برد.”

هرتنشتین خاطر نشان می کند: “علاوه بر این ، لمس کردن دیگری، یک خیابان یک طرفه نیست هنگامی که آن سیگنال می فرستد؛ قطع نظر از ارسال پیغام، مقدار زیادی از اطلاعات درباره حالت مغز را آشکار می کند”. آیا آنها نسبت به لمس شدن باز هستند یا دوری می کنند؟ آیا آنها در تنش ها آرام هستند؟ آیا گرم هستند یا سرد برخورد می کنند؟ او می گوید:” گاهی همسرم را لمس می کنم و حتی اگر چشم هایم بسته باشد به سرعت می توانم بگویم که استرس دارد. شما می توانید از طریق فشردگی و لرزش ماهیچه ها آن را حس کنید، و این نوع اطلاعات می تواند ما را در مورد رفتارمان با آن شخص هدایت کند و بر آنچه که ما فکر می کنیم و چگونگی درک ما از آنچه که می گویند اثر بگذارد.”

شاید به خاطر اینکه لمس کردن هم بر لمس کننده و هم بر لمس شونده اثر می گذارد، آن یک راه بنیادی برای ایجاد و ارتقا ارتباط صمیمی در یک رابطه رومانتیک است.

یک تحقیق، ۱۲ رفتار پشت سر هم را که عموماً زوج ها برای افزایش صمیمیت دنبال می کنند ارائه کرده است: بعد از سه مرحله اول ( ارتباط چشم به بدن ، چشم به چشم و صحبت کردن) ۹ رفتار باقیمانده شامل لمس کردن هستند( شروع با نگه داشتن دست ، سپس بوسیدن ، در نهایت صمیمیت جنسی). گوررو می گوید:” عوامل متفاوت لمس کردن بستگی به مرحله رابطه دارد. در ابتدا آن به مانند شناسایی است. آیا فرد مقابل پاسخ متقابل خواهد داد اگر من لمس کنم؟” همانطور که رابطه پیش می رود ، لمس کردن بیشتر می شود. او می گوید شما لمس کردن در محل های عمومی را بیشتر می بینید. مردم در تمام مدتی که با هم هستند دست همدیگر را گرفته اند یا دست در شانه هم انداخته اند. آن نشان می دهد که آنها در حال تشدید رابطه هستند.”

اما آن اشتباه خواهد بود اگر فکر کنیم که مقدار لمس های زوجین ادامه پیدا خواهد کرد تا یک اتفاق خاصی را ایجاد کند. تحقیقات از طریق مشاهده زوجین در محل های عمومی و یا تحلیل آنچه که خود آنها گزارش می دهند نشان می دهد که مقدار لمس کردن در ابتدای رابطه افزایش می یابد، گاهی اوج آن در ازدواج است، و پس از آن افت می کند. در طول زمان دوستان رومانتیک با مقدار لمسی که آنها انجام می دهند تنظیم می شوند، رفتار بالا یا پایین آنها برای نزدیک تر بودن به اهمیت دادن آنها به عادات طرف مقابل بستگی دارد. ناتوانی در یکسان شدن روی نقاط آسایش مشترک به زودی منجر به افت رابطه خواهد شد، در حالیکه در بین زوجینی که ازدواج بلند مدت داشته اند ، لمس کردن تقریباً یک نرخ یک به یک را به دست می دهد.

در حالیکه زوجینی که از همدیگر راضی هستند تمایل بیشتری به لمس یکدیگر دارند ، اما نشانگر واقعی یک ارتباط بلند مدت سالم این نیست که دوست شما چندبار شما را لمس می کند ، بلکه آن است که چندبار برای پاسخ به لمس کردن شما، شما را لمس می کند. گوررو می گوید: “هرچه پاسخ متقابل نیرومندتر باشد، شخص رضایت و احساس صمیمیت بیشتری در رابطه را گزارش می کند”. همچون موارد بسیار در روابط، در مورد رضایت نیز به مقداری که ما برای دوستمان انجام می دهیم دریافت خواهیم کرد.

 

قوانین ارتباط اجتماعی

اندرسون می گوید: ” مهمترین موضوع این است که ما با لمس کردن به احتمال زیاد خودمحور بودن یا صمیمی بودن خود را آشکار می کنیم”. به طور مثال ، محکم گرفتن در هنگام دست دادن ، یکی از موقعیت های نادری است که در هنگام ارتباط با غریبه ها اگر طول بکشد اشکالی ندارد. به همان صورت آن برای فرستادن یک پیغام در مورد خودتان یک موقعیت مهمی است. اندرسون می گوید:” یک دست دادن شل و ضعیف نشان از اطمینان و اشتیاق کم دارد، در حالیکه گرفتن سفت و سخت می تواند نشان از این باشد که شما می خواهید خودمحوری خود را نشان دهید”. او پیشنهاد می کند که دست دادن، سفت باشد نه تا حدی که استخوان ها را بشکند و  بهتر است گرم درک شود تا مثل یک ماهی سرد. اندرسون می گوید:” ما مردمی را دوست داریم با سطح بالای گرمی دست می دهند. کسی که بسیار از لمس کردن استفاده می کند می گوید : َ من یک فرد صمیمی و دوستانه هستم. َ پزشکان و معلمان و مدیرانی که به لمس کردن بیشتر تمایل دارند، درجه­ صمیمیت بالایی می گیرند.”

با این وجود، خارج از رابطه های نزدیک ، نتایج ارسال پیغام های اشتباه افزایش می یابد. اندرسون می گوید:” افراد لمس گرا گاهی ریسک هایی را می پذیرند که به عنوان یک فرد گستاخ یا آزار دهنده ارزیابی شوند. تماس فیزیکی ممکن است آزارنده یا خطرناک باشد.” شاید به همین علت است که بر طبق موقعیت ، ما قوانینی داریم که چه کسی می­ تواند ما را لمس کند ، کی و کجا. بر طبق گفته اندرسون “حداقل بین آشنایان دور عموماً از شانه به پایین تا دست ها تنها جای قابل قبول برای لمس هستند. پشت، چندان ایجاد حساسیت نمی کند برای همین آن نیز قابل قبول است.”

البته ، شرایط موقعیتیِ دیگری نیز وجود دارند. فرهنگ­ ها و افراد مختلف سطح تحمل های متفاوتی برای لمس شدن دارند. لمس هم­جنس ­ها و غیر­هم­جنس­ ها مفاهیم متفاوتی دارند. بنابراین عواملی چون، کیفیت لمس کردن، طول لمس، شدت لمس و موقعیت­ها وجود دارد. اندرسون می­گوید ” آن یک ماتریس پیچیده است.” یک لمس سریع و رها کردن- همچون با کف دست به پشت شانه زدن برای جلب توجه او – اشکالی ندارد. اما کشیدن دست روی شانه همچون نوازش می تواند سوتفاهم ایجاد کند. ( اندرسون اشاره می کند : ” بیشتر آزارهای جنسی از  لمس کشیدنی ناشی می شوند.”)

یک لمس می تواند به طور طبیعی بیشتر شهوتی به نظر برسد اگر با نشانه های دیگری همراه شود، همچون طول دادن نگاه ، یا نگهداشتن یک موقعیت به مدت طولانی. در حالیکه یک فشار بازو می تواند به معنی همدلی یا پشتیبانی باشد، اما اگر آن به طور سریع پایان نیابد و با یک نگاه ادامه­ دار همراه شود، آن می تواند به معنی یک فشار خشونت آمیز تلقی شود. همچنین محیط می تواند موارد را تغییر دهد: در زمین بازی ، یک مرد ممکن است راحت باشد که هم بازیش به معنی بازی خوب یک ضربه به باسنش بزند، اما آن نمی تواند به عنوان حرکتی برای تبریک گفتن در اداره به کار رود.

در واقع تنها قانونی که می تواند به شما اطمینان دهد که ارتباط ایجاد کردن با لمس کردن برای شما مشکلی ایجاد نخواهد کرد این است که: آن را انجام ندهید. آن مثل این است که یک قانون برای محل کار شما در کتاب استخدام ذکر شده است. اندرسون یک قانون کمی نه چندان سفت و سخت برای لمس کردن ارائه می کند: ” بیرون از رابطه ‏های نزدیک ، به ناحیه‏ های امن لمس همچون شانه‏ ها و بازوها ( دست دادن، به پشت شانه‏ زدن) اکتفا کنید، و در محل کار ، آن کارها را بهتر است ترجیحاً در مورد هم رده ها انجام دهید نه در مورد رده های بالاتر یا مدیران.

اگر بهترین موقعیت برای ایجاد ارتباط با لمس کردن وجود داشته باشد، آن احتمالاً هنگامی خواهد بود که کسی به تسلی نیاز دارد. گوررو می گوید:” تحقیقات نشان می دهد که لمس کردن می تواند بهترین راه برای تسلی باشد. اگر از مردم بپرسید که آنها چگونه در موقعیت مشخص به کسی تسلی می دهند، آنها مایلند از به پشت زدن، بغل کردن و انواع متفاوتی از لمس کردن بیشتر از راه های دیگر نام ببرند. حتی دوستان غیر­هم­جنس، که معمولاٌ همدیگر را زیاد لمس نمی‏ کنند در این موقعیت نگران نیستند که سیگنال اشتباهی بفرستند یا سوتفاهم ایجاد کنند.”

شاید به همین خاطر باشد که آن زمان­ ها – در طول سوگواری شدید و یا ترس ، همچنین در لحظات لذت و عشق – فقط زبان لمس کردن است که می تواند به طور کامل احساس ما را نشان دهد.

 

 

گردآوری : ریک چیلوت

ترجمه : سینا یاوریان

سال ۱۳۹۲

منبع: سایکولوژی تودی