maslows-hierarchy

خود فروشی و تن فروشی

نوشته شده به تاریخ شنبه  ۲۹  خرداد ماه  ۱۳۸۹  ساعت ۰۳:۵۴ در وبلاگ قدیمی

 

    در هر جامعه ای نگرش ها و تعاریف مختلفی از مسائل وجود دارد اما برخی مسائل، روشن و واضح است که در جوامع مختلف با کمی اختلاف در تعریف، اسامی مختلفی دارند و برخوردهای متفاوتی با آن مسائل صورت می گیرد.
    از تعریف تن فروشی شروع می کنم. زنی که از هر جایی رانده شده و از لحاظ مالی در مضیقه شدید قرار دارد و به هر دری می زند بسته می یابد دوستانی پیدا می شوند که به او پیشنهاد می دهند با در اختیار گذاشتن جسم خود پول دریافت کند و زندگی خود و چه بسا فرزند خود را حفظ کند. شاید که برای بیشتر زنان این کار بسیار سخت باشد و شروع آن برای برخی غیر ممکن و برای برخی مشکل و برای برخی بی اهمیت است. این تن فروشی است. تن فروشی یعنی در اختیار قرار دادن تن خود برای لذت در قبال دریافت وجه. 


    تن فروشی در جوامع مختلف ، متفاوت است و نگرش های متفاوتی نیز بر آن وجود دارد. در ویتنام و تایلند یکی از روش های بسیار معمول جذب توریست است. در این جوامع نگرش به تن فروشی بد نیست و همه می دانند که این کار از روی نیاز انجام می شود و عرضه برای تقاضاست. آن برای تامین نیاز دو طرف است. یک طرف به پول برای زندگی نیاز دارد و طرف دیگر به ارضای غریزه خود نیاز دارد که در این عمل {تن فروشی} هر دو طرف به خواسته خود می رسند. این نگرش آن کشورهاست به این عمل.

اما تن فروشی در جوامع تعریف و حد خاصی دارد. دختران و زنان در این کشورها در هنگام تن فروشی به طرف مقابل اجازه نمی دهند که لب آنها را ببوسد. لب را نشانه ای برای ابراز عشق می دانند و می گویند آن برای دوست پسرم است. البته اگر بعد از مدتی بین آن زن و مرد رابطه ای ایجاد شود برحسب احساسی که در زن به مرد ایجاد شده است عمل تن فروشی به معاشقه بدل می شود و لب گرفتن نیز مجاز می گردد که این از روی احساس است و به تن فروشی مربوط نمی شود. 


    پس تعریف عمل جنسی صرف با تعریف معاشقه متفاوت است. معاشقه بغیر از عمل جنسی جسمی صرف، احساس درونی طرفین نسبت به هم را نیز در بردارد.
    در اینجا شاید یادآوری این نکته بدیهی نیاز باشد که تاکید کنم که داشتن شهوت نسبت به طرف مقابل با داشتن احساس نسبت به طرف مقابل متفاوت است و تعریف مشخصی دارد . با وجود این از نظر بسیاری ، این دو از هم قابل تفکیک نیست. اما باید تاکید کنم که از نظر من قابل شناخت و تفکیک است.
    همین تن فروشی در ایران بسیار قبیح است و به زنانی که به این کار تن می دهند بدکاره می گویند. در حین اینکه عرضه و تقاضا وجود دارد و زنان بسیاری از روی نیاز به این عمل تن داده اند، اما فرهنگ غالب ایرانی آن را بد می داند و در حالی که در ظاهر اکثر افراد خود را از آن مبرا می دانند بسیاری از همین افراد نیز در خفا به دنبال آن هستند. این نگرش جامعه ایران است.

اما نوع تن فروشی در ایران متفاوت از جوامعی است که در بالا ذکر شد. عمل تن فروشی در ایران بسیار شبیه معاشقه است و شما دو نفر عاشق را با دو نفر در حال عمل جنسی صرف نمی توانید متمایز کنید. عمل صرف جنسی در ایران حد و تعریف خاصی ندارد ( مثل محدودیت لب گرفتن) مگر آنکه بنا به مبلغ و چانه زنی، حد آن تعریف گردد. ( هر عملی مبلغ خود را داشته باشد.) به ندرت برخی هم هستند که به هر کاری تن نمی دهند و حد دارند.


    هنگامی که مسئله ای تعریف شده باشد، آموزش وجود خواهد داشت و حقوق مشخصی تعریف خواهد شد و در پی آن دفاعیه هایی نیز از طریق اتحادیه های صنفی صورت خواهد گرفت. آموزش در زمینه های مختلف از جمله بهداشت و تعریف حدود و تعیین مبلغ می تواند که حقوق انسانی یک زن(عرضه کننده) را تامین کند و از بسیاری مسائل نیز برای مرد (متقاضی) تامین کننده باشد. ( از جمله بهداشت) 

mazlow


    تا اینجا تعریف تن فروشی بود. خود فروشی چیست؟{ این تعاریف نقطه نظرات من است و ممکن است که مورد قبول یا رد قرار گیرد.} 
    ابتدا نیازهای انسان را از نظرآقای دکتر مازلو ذکر می کنم؛
    ۱- نیازهای فیزیولوژیکی ( گرسنگی و تشنگی و جنسی)
    ۲- نیازهای ایمنی ( احساس امنیت و دور از خطر بودن)
    ۳- نیازهای احساس تعلق و عشق ( پیوند با دیگران ، پذیرفته شدن )
    ۴- نیازهای اعتباری ( عزت نفس ، پیشرفت ، کارایی و کسب پذیرش )
    ۵- نیازهای شناختی ( دانستن ، فهمیدن )
    ۶- نیازهای زیباشناختی ( تقارن ، زیبایی )
    ۷- خودشکوفایی
    
    انسانی که از نظر نیازهای اولیه فیزیکی شامل غذا، مسکن، بهداشت تامین است اما با وجود این به اعمالی دست می یازد که ارزش انسانی را زیر سوال می برد به خودفروشی افتاده است. این اعمال ممکن است عمل جنسی صرف ، دریافت رشوه ، دادن رشوه ، دریافت هدیه در قبال مزدوری و یا عمل جنسی بدون داشتن احساس صرفا برای دریافت تایید از طرف مقابل باشد. 


    اعمال بسیاری وجود دارد که خودفروشی است و بسیاری از ما به آن توجه نداریم. چرا من این اعمال را خودفروشی می نامم. تعریف خودفروشی در مقایسه با تن فروشی بیشتر آشکار می شود. انسانی که برای تامین نیازهای اولیه خود ، تن خود را در اختیار می گذارد بسیار ارزشمندتر از کسی است که برای تامین نیازهای ثانویه خود،{ که می تواند برایشان بیشتر تلاش کند یا خود را تغییر دهد} جان ( روان و روح) خود را درگیر می کند و در اختیار می گذارد و به فروش می رساند.


    پس همانطور که از نامگذاری آن ها مشخص است خود فروشی به فروش خود و جان و روان شخص مربوط است و تن فروشی به تن و جسم شخص. در تن فروشی در قبال نیاز فیزیولوژیکی ، فیزیک بدن در اختیار قرار داده می شود اما در خودفروشی برای به دست آوردن نیازهای ثانوی ( سوار شدن به ماشین آنچنانی) ،علاوه بر تن ، جان و روان نیز تقدیم می گردد.


    خودفروشی درجاتی دارد. پایین ترین سطح آن تن فروشی است. هرچه فرد نیازهای بیشتری را از طریق اعمال ناشایست تامین کند و هرچه برای تامین نیازهای درجات بالاتر( نیازهای عنوان شده آقای مازلو) تن به خودفروشی دهد درجه خودفروشی بیشتر است. به طور مثال ممکن است فردی برای تامین نیاز اولیه(فیزیولوژیکی) خود شخصی را لو بدهد. این خودفروشی در مرتبه تن فروشی است ولی تا حدودی مزموم تر از تن فروشی. اما هنگامی که شخصی با وجود تامین مادی برای دریافت بیشتر مزایا با مدیران و حکمرانان همراهی کرده و مزدوری کند برای نشاندن ناحق به جای حق، خودفروشی درجه بالاتری است. 


    تامین نیاز شهوت چه از طرف مرد و چه از طرف زن اگر آسیبی در پی نداشته باشد جزو تامین نیازهای سطح پایین محسوب می شود و همچون تن فروشی ، خود فروشی سطح پایین است.
    و یا ممکن است شخصی برای پذیرش در محفلی یا کسب اعتبار یا تایید زیبایی یا هر نیاز سطح بالای دیگری تن به کارهای ناشایست(تعریف شده است) بزند که به نسبت بالا بودن سطح نیاز ، درجات خودفروشی نیز بالاتر خواهد بود.
    اکثر ما کم و بیش در حال خودفروشی هستیم و از آن اطلاع نداریم. اما در جوامع و فرهنگ های مختلف درجات خودفروشی متفاوت است و در هر فرهنگی این اعمال تا حد مشخصی خودفروشی محسوب نمی شود و غیر از آن یا بالاتر از آن خودفروشی محسوب می شود. این درجه بندی به درجه عزت نفس و شرف و جلال آن فرهنگ و یا شخص بستگی دارد.

به طور نمونه فرهنگ سامورایی مرگ را به کوچکترین خفت ترجیح می دهد. که در فرهنگ ایرانی هم بوده که سارای برای دوری از لکه دار شدن دامن ، خود را به رودخانه انداخت و از بین برد. البته حفظ زندگی ، اولویت اول انسان است و لازم است که زنده ماند و برای حفظ یا بدست آوردن شرف مبارزه کرد.

پائلو کوئلو می گوید اگر ببر به سراغت آمد غذای خود را به او بده بخورد بعد تو با تفنگ برخواهی گشت.
    شایسته است که نیازها بخصوص نیازهای سطح بالا همچون پذیرش ، پیشرفت و … از طریق صحیح تامین گردند نه از راه ارائه تن یا جان. لازم به یادآوری نیست که راه صحیح شامل تلاش و مطالعه و پشتکار و تعامل و ایجاد روابط سالم و بیان احساسات زیبا و سالم می تواند باشد.

افراد خودشکوفا جزو کسانی هستند که خودفروشی نمی کنند.

 

mazlow

 

این هم شعر از خیام؛

آن مایه زدنیا که خوری یا پوشی
معذوری اگر در طلبش می کوشی
باقی همه رایگان نیرزد هشدار
تا عمر گرانبها بدان نفروشی

 

شاداب باشیم و آگاه در هوشیاری

سینا یاوریان – سخنران ، مربی و مشاور روانشناسی