لوسی

لوسی

لوسی (به انگلیسی: Lucy) یک فیلم علمی–تخیلی و اکشن آمریکایی-فرانسوی محصول سال ۲۰۱۴، به نویسندگی و کارگردانی لوک بسون است.[۱] اسکارلت جوهانسون به عنوان شخصیت اصلی فیلم و مورگان فریمن نقش پروفسور نورمن را ایفا می‌کند. لوسی توسط یونیورسال استودیوز در ۲۵ ژوئیه ۲۰۱۴، در ایالات متحده به نمایش درآمد.

داستان

لوسی یک زن ۲۴ ساله آمریکایی است که در تایپه تایوان زندگی و تحصیل می‌کند. دوست پسر او می‌خواهد تا یک محموله کیف را بدست مردی کره‌ای به نام آقای جانگ برساند، اما او مقاومت می‌کند ولی دوست پسرش با دستبند دست او را به کیف می‌بندد و او را مجبور می‌کند تا آن را به آقای جانگ تحویل دهد. لوسی بعد از دیدن افراد جانگ می‌فهمد آن‌ها یک باند خلافکار هستند و او را مجبور می‌کنند تا کیف را که درونش ۴ بسته مواد آبی رنگ است باز کند. جانگ به لوسی پیشنهاد کار می‌دهد و لوسی قبول نمی‌کند، سپس افراد جانگ او را با ضربه‌ای بیهوش می‌کنند. وقتی دوباره به هوش می‌آید می‌فهمد آن‌ها، بدن او را به عنوان یک حامل ماده شیمیایی فوق‌العاده قدرتمند به اسم CPH4، به کار می‌گیرند تا بتوانند این موارد را به صورت غیرقانونی به اروپا منتقل کنند و لوسی به همراه ۳ نفر دیگر حامل این مواد هستند.

در میان سفر، کیسه حاوی CPH4 که در شکم لوسی جاسازی شده بود، در اثر ضربه یکی از قاچاقچیان به شکم او پاره شده و مقدار زیادی از CPH4 در بدن وی پخش می‌شود و باعث فعل و انفعلات غیرعادی در وضعیت زیستی وی می‌شود که به وی این توانایی را می‌دهد که به تدریج تمام ظرفیت اسمی مغز خود را به صورت بالفعل درآورد در اولین گام ظرفیت استفاده از مغزش از ۱۰ درصد معمول به ۲۰ درصد می‌رسد. او قاچاقچیان را از پای درمی‌آورد و به بیمارستان می‌رود و پزشکان را مجبور می‌کند او را جراحی کنند و مواد را از شکم او خارج کنند. دکتر به او می‌گوید CPH4 ماده‌ای است که به میزان خیلی کم جنین در هنگام رشد از بدن مادر دریافت می‌کند و تأثیر خارق‌العاده‌ای دارد، و حالا این نمونه ساخته شده به دست انسان و مصنوعی است.

حالا لوسی توانایی‌های زیادی به دست آورده از جمله او می‌تواند امواج را کنترل کند و با پروفسور ساموئل نورمن ارتباط برقرار می‌کند. پروفسور نورمن کسی است که روی افزایش سطح مغز انسان‌ها تحقیق می‌کند. لوسی که قدرت ارتباط به وسیله امواج را دارد با پروفسور ارتباط برقرار می‌کند و به او می‌گوید من به تدریج ظرفیت استفاده از مغزم افزایش پیدا می‌کند و به پروفسور نورمن می‌گوید من مدتی کمتر از ۲۴ ساعت زنده هستم، اما اکنون توانایی ذهنی زیادی دارم و چه کاری می‌توانم بکنم، پروفسور نورمن به او می‌گوید وظیفه هر سلول انتقال اطلاعات است مانند یک سلول باش و به پیشرفت علم کمک کن. لوسی هم به نورمن می‌گوید در ۱۲ ساعت آینده نزد تو خواهم آمد.

او با پلیسی به نام پیر دل ریو ارتباط برقرار می‌کند و می‌گوید سه بسته مواد مخدر در حال ورود به اروپا است و از او می‌خواهد تا جلوی آن‌ها را بگیرد. او اطلاعات این سه نفر را که از مغز رئیس قاچاقچی‌ها به دست آورده در اختیار پلیس قرار می‌دهد. پلیس‌ها آن‌ها را بازداشت می‌کنند، اما قاچاقچی‌ها موفق می‌شوند مأموران پلیس را از پای درآورند و مواد را از بدن حاملان خارج کنند. در همین حال ظرفیت ذهنی لوسی به طور مداوم افزایش پیدا می‌کند. لوسی که به پاریس رفته است با قدرت خارق‌العاده‌ای که دارد ارتباط خلافکاران با هم را شنود می‌کند و متوجه عملیات آن‌ها می‌شود او با همین قدرت ذهنی خلافکاران را از بین می‌برد و مواد را بدست می‌آورد.

لوسی به ملاقات پروفسور نورمن و همکارانش می‌رود و اطلاعات زیادی در اختیار آن‌ها قرار می‌دهد. او که به هفتاد درصد از ظرفیت مغزش دست یافته از پروفسور می‌خواهد تا بقیه مواد را به او تزریق کند تا به ۱۰۰ درصد ظرفیت مغزش برسد. پروفسور می‌گوید بشر ظرفیت استفاده از این علم را ندارد و لوسی به او می‌گوید من تمام اطلاعات را در یک کامپیوتر اختیار تو قرار می‌دهم تا تو به تدریج آن را افشا کنی. در همین حال آقای جانگ و سایر تبهکاران تحت فرمان او به دانشگاهی که پروفسور نورمن آنجاست حمله می‌کند و با نیروهای پلیس درگیر می‌شوند. پس از تزریق مواد لوسی به مرور تغییر شکل می‌دهد پس از رسیدن جانگ که رئیس قاچاقچی‌ها است به محل لوسی کاملاً ناپدید شده، جانگ می‌پرسد او کجاست اما کسی نمی‌داند، در همین حال پیر دل ریو سر می‌رسد و جانگ را می‌کشد. وقتی که او می‌پرسد لوسی کجاست پیامی روی موبایلش می‌بیند که می‌گوید من همه جا هستم، کامپیوتری که لوسی ساخته یک فلش مموری حاوی اطلاعات هم در اختیار پروفسور نورمن قرار می‌دهد.

 

 

لوسی
Lucy (2014 film) poster.jpg
پوستر فیلم
کارگردانلوک بسون
تهیه‌کنندهویرجینیا سیلا
نویسندهلوک بسون
بازیگراناسکارلت جوهانسون
مورگان فریمن
عمرو واکد
چویی مین-سیک
موسیقیاریک سرا
فیلم‌برداریتیری آربوگاس
تدوینجولین ری
شرکت
تولید
اروپاکورپ
تی‌اف۱
توزیع‌کنندهیونیورسال استودیوز
تاریخ‌های انتشار
  • ۲۵ ژوئن ۲۰۱۴ (ایالات متحده)
  • ۶ اوت ۲۰۱۴ (فرانسه)
مدت زمان
۹۰ دقیقه
کشور ایالات متحده آمریکا
 فرانسه
زبانانگلیسی
فرانسوی
هزینهٔ فیلم۴۰ میلیون دلار
فروش گیشه۴۶۳٫۴ میلیون دلار


 

سینا یاوریان

سخنران، مدرس و مشاور روانشناسی

روش خطرناک-فرويد

یک روش خطرناک

یک روش خطرناک (به انگلیسی: A Dangerous Method) فیلمی تاریخی محصول سال ۲۰۱۱ به کارگردانی دیوید کراننبرگ و با حضور بازیگرانی همچون کیرا نایتلی، ویگو مورتنسن، مایکل فاسبندر و ونسان کسل است. فیلمنامه توسط کریستوفر همپتون از نمایش‌نامه سال ۲۰۰۲ او به نام درمان سخنگو اقتباس شده است.

داستان فیلم

در سال ۱۹۰۴ کارل یونگ (با بازی مایکل فاسبندر) با یک بیمار روسی مبتلا به هیستری به نام سابینا اسپیلرین (با بازی کیرا نایتلی) آشنا می‌شود که از لحاظ روانی دچار مشکلات فراوانی است. سابینا در رفتار و حرکاتش تعادلی ندارد و حرکت‌های مداوم بدن و نگاه‌های نگرانش حاکی از آن است که وی از لحاظ ذهنی به شدت آشفته است.

یونگ با استفاده از روش «گفتار درمانی» سعی می‌کند تا ذهن پریشان سابینا را آرام کند تا زمینه را برای بازگو کردن اتفاقاتی که منجر به ایجاد مشکلات در ذهن او شده را باز کند. پس از مدتی تلاش، یونگ سرانجام موفق می‌شود تا با استفاده از روش گفتار درمانی، به گذشته تکان دهنده سابینا پی ببرد. سابینا در گذشته توسط پدرش مورد آزار و اذیت قرار گرفته بود و به همین جهت اکنون تعادل عصبی ندارد. این مسئله باعث می‌شود تا یونگ سراغ استاد علم روانشناسی یعنی زیگموند فروید (با بازی ویگو مورتنسن) را بگیرد و از او دربارهٔ نظریه اش مبنی بر رابطه بین مشکلات جنسی و آشفتگی ذهنی اطلاعات کسب کند. اما این کسب اطلاعات در ادامه تبدیل به اختلاف نظر بین این دو می‌شود.[۲]

یک روش خطرناک
A Dangerous Method Poster.jpg
کارگرداندیوید کراننبرگ
نویسندهکریستوفر همپتون
بازیگرانکیرا نایتلی
ویگو مورتنسن
مایکل فاسبندر
ونسان کسل
مارایکه کاری‌یر
موسیقیهاوارد شور
مدت زمان
۹۹ دقیقه
زبانانگلیسی
فروش گیشه۲۷٬۴۶۲٬۰۴۱ دلار[۱]

 

 

 

سینا یاوریان

 

سخنران، مدرس و مشاور روانشناسی

inside-out

نمای درون – Inside out

نمای درون (به انگلیسی: Inside Out) یک پویانمایی رایانه‌ای سه بعدی، کمدی-درام و ماجراجویی به کارگردانی پیت داکتر است. این انیمیشن توسط استودیوهای پیکسارساخته شده و توسط والت دیزنی پیکچرز در ۱۹ ژوئن ۲۰۱۵ عرضه شد. پیت داکتر از فیلمنامه نویسان و کارگردان‌های با سابقه پیکسار است که آثار درخشانی همچون انیمیشنبالا و کارخانه هیولاها را ساخته است. پیت داکتر ایده اصلی فیلم درونِ بیرون بر اساس احساسات و تجربیات خودش در سنین نوجوانی که بخاطر نقل مکان به کشور دانمارک دچار تشویش‌های اجتماعی شده بود نوشت. او اغلب این اوقات را به کشیدن نقاشی پرداخت که در نهایت باعث ورود او به حرفه انیمیشن سازی شد. در سال ۲۰۰۹ پیت داکتر متوجه تغییرات رفتار دختر یازده ساله خود شد که شباهت زیادی به کودکی خودش داشت و برای همین تصمیم گرفت فیلمنامه‌ای با موضوع احساسات انسان‌ها بنویسد. اما کار نوشتن فیلمنامه گره خورد و پیت داکتر دچار افسردگی شد. او می‌ترسید هیچوقت نتواند فیلمنامه را تمام کند و مهمتر اینکه از پیکسار اخراج بشود! برای همین او سفری طولانی بدون خانواده و دوستانش آغاز کرد و به این فکر افتاد که دلش بیش از همه برای چه چیز پیکسار تنگ خواهد شد که جواب آن دوستان و همکارانش بود. همین نتیجه‌گیری باعث شد او قطعه گمشده فیلمنامه را پیدا کند که پایه‌گذار اتفاقی مهم در داستان شد. ساخت فیلم با ۴۵ انیماتور بیش از دو سال طول کشید. داکتر شخصاً بر تمام مراحل ساخت انیمیشن نظارت داشت. سرانجام درون بیرون اکران شد و با استقبال خیره کننده منتقدان و تماشاچیان رو به رو شد.منتقدان قلم داستانی و شخصیت پردازی فیلم را ستودند. درون بیرون در هشتاد و هشتمین مراسم اسکار نامزد دو جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اورجینال و بهترین انیمیشن شد که در نهایت دومی را بدست آورد. نامزد شدن یک انیمیشن در بخش بهترین فیلمنامه به ندرت اتفاق میفتد.

نمای درون
inside-out
hero_InsideOut
hero_InsideOut

داستان

رشد کردن می‌تواند مانند جاده‌ای پر دست انداز باشد، و رایلی هم از این قضیه مستثنی نیست، کسی که با شروع کار پدرش در سن فرانسیسکو از زندگی غرب میانهٔ خود جدا شده است. مانند همهٔ ما، رایلی هم توسط احساسات خود کنترل می‌شود، مانند شادی، ترس، خشم، نفرت و غمگین شدن، این احساسات در مرکز ذهن و فرماندهی رایلی به عنوان شخصیت‌هایی در این انیمیشن زندگی می‌کنند و صاحب خود را در زندگی روزانهٔ خود راهنمایی می‌کنند. با تلاش رایلی و احساساتش برای تنظیم خود با یک زندگی جدید، آشفتگی‌هایی در ذهن او به وجود می‌آید. گرچه شادی، احساس اصلی و مهمترین احساس رایلی تلاش می‌کند تا چیزها را مثبت نگه دارد، اما در میان احساسات دیگر برای کنار آمدن با یک شهر، خانه و مدرسهٔ جدید تضاد وجود دارد.

 

برگرفته از ویکی پدیا

اصطلاح Inside out به معنی نمایش بیرونی از قسمت درونی یک چیزی مثل لباس که پشت و رو شده است یا رو کردن درون یک شخص یا موضوع هست. بنابراین نام این فیلم را به “نمای درون” ترجمه کردم. (سینا یاوریان)

قسمتی از فیلم را که در مورد دنیای مطلوب هست اینجا می تونید ببینید….

نمای درون
Inside Out (2015 film) poster.jpg
پوستر نمایش فیلم
کارگردان
  • پیت داکتر
تهیه‌کنندهجوناس ریورا
فیلم‌نامه‌نویس
  • پیت داکتر
  • مگ لفاوه
  • جاش کولی
داستان
  • پیت داکتر
  • رونی دل کارمن
بازیگرانامی پولر
فیلیس اسمیت
بیل هیدر
لویس بلک
میندی کالینگ
دایان لین
کایل مک‌لاکلن
جان راتزنبرگر
کیتلین دیاس
موسیقیمایکل جاکینو
شرکت

تولید

والت دیزنی پیکچرز
پیکسار
توزیع‌کنندهاستودیو سینمایی والت دیزنی
تاریخ (های) انتشار
  • ۱۹ ژوئن ۲۰۱۵
مدت
۹۴ دقیقه
کشورایالات متحده آمریکا
زبانانگلیسی
بودجه۱۷۵ میلیون دلار
گیشه۸۵۷٫۴ میلیون دلار
postman

پستچی

پستچی (انگلیسی: The Postman) فیلمی در سبک علمی–تخیلی، اکشن، درام، و رمانتیک به کارگردانی کوین کاستنر است که در سال ۱۹۹۷ منتشر شد.

بازیگران

  • ویل پاتون
  • اولیویا ویلیامز
  • جیمز روسو
  • تام پتی
  • کوین کاستنر
  • دانیل ون بورگن
  • جووانی ریبیسی
  • پگی لیپتون
  • مری استوارت مسترسون
  • تونی ویلسون
  • جو سانتوس
  • رکس لین
  • رایان هرست

 

کارگردانکوین کاستنر
تهیه‌کنندهوارنر برادرز
Steve Tisch
جیم ویلسون
فیلم‌نامه‌نویساریک روث
برایان هالگلند
David Brin
بر پایهThe Postman اثر
David Brin
بازیگرانویل پاتون
Larenz Tate
اولیویا ویلیامز
جیمز روسو
تام پتی
کوین کاستنر
دانیل ون بورگن
اسکات بایرستو
جووانی ریبیسی
پگی لیپتون
مری استوارت مسترسون
تونی ویلسون
Chip Esten
جو سانتوس
رکس لین
رایان هرست
Shawn Hatosy
موسیقیجیمز نیوتن هاوارد
فیلم‌برداریStephen Windon
تدوینPeter Boyle
شرکت

تولید

Tig Productions
توزیع‌کنندهوارنر برادرز
تاریخ (های) انتشار
  • ۲۵ دسامبر ۱۹۹۷
مدت
۱۷۷ دقیقه[۱]
کشورآمریکا
بودجه۸۰ میلیون دلار[۲]
گیشه۱۷٫۶ میلیون دلار[۲]
chocolat

شکلات

 

شکلات
کارگردانلاسه هالستروم
تهیه‌کنندههاروی وینشتاین
نویسندهجوان هریس – رابت نلسون جیکاب
بازیگرانژولیت بینوش
آلفرد مولینا
جانی دپ
جودی دنچ
کری آن موس
توزیع‌کنندهمیراماکس
تاریخ‌های انتشار۱۵ دسامبر ۲۰۰۰
مدت زمان۲ ساعت و ۱ دقیقه
زبانانگلیسی
بودجه۲۶ میلیون دلار

شکلات نام یک فیلم ساخته شده توسط میراماکس در سال ۲۰۰۰ (میلادی) است که بر اساس یک رمان از جوان هریس تولید شد. این فیلم داستان خیالی یک مادر (با بازی ژولیت بینوش) را نقل می‌کند که به همراه دختر شش ساله‌اش به یک شهر فرضی در فرانسه مهاجرت می‌کند. در این شهر کوچک که اهالی آن کم و بیش متعصب دینی می‌باشند و کشیشی سخت گیر در آن زندگی می‌کند پس از آنکه متوجه می‌شوند این مادر به دین آنها اعتقادی ندارد و به کلیسا نمی‌رود سعی در دشمنی با او می‌کنند و از طرفی مادر همراه با دخترش  ولید شکلات مشغول می‌شود و شکلات‌های او زندگی مردم این شهر کوچک را به سرعت دستخوش تغییراتی جالب و خنده دار می‌کند.

جوایز

این فیلم موفق به کسب چند جایزه از جمله موارد زیر شده‌است:[۱]

  • چهار جایزه از جوایز طرح تولید برتر (Excellence in Production Design Award) سال ۲۰۰۱
  • جایزه بوگی (Bogey Award) سال ۲۰۰۱
  • جایزه اروپایی فیلم (European Film Awards) در زمینه بهترین بازیگر زن (برای بازی ژولیت بینوش)

هم‌چنین این فیلم در جوایز اسکار سال ۲۰۰۱ در چهار زمینهٔ بهترین بازیگر نقش اول زن، بهترین بازیگر نقش مکمل زن، بهترین تصویربرداری و بهترین فیلم‌نامه نامزد شد که در هیچ‌کدام موفق به کسب جایزه نشد.

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

beautiful-mind

ذهن زیبا

 

ذهن زیبا
A Beautiful Mind poster.jpg
پوستر فیلم
کارگردانران هوارد
تهیه‌کنندهبرایان گریزر
ران هوارد
نویسندهسیلویا ناسار
آکیوا گلدزمن
بازیگرانراسل کرو
جنیفر کانلی
موسیقیجیمز هورنر
فیلم‌برداریراجر دیکینس
تدویندانیل هانلی
مایک هیل
توزیع‌کنندهیونیور سال پیکچرز
دریم ورکز
تاریخ‌های انتشار۲۱ دسامبر، ۲۰۰۱
مدت زمان۱۳۵ دقیقه
زبانانگلیسی
بودجه۶۰ میلیون دلار
فروش۳۳۵ میلیون دلار

ذهن زیبا (به انگلیسیA Beautiful Mind) نام فیلمی آمریکایی است که دربارهٔ زندگی جان نَش ریاضیدان برندهٔ جایزهٔ نوبل اقتصاد و مسائلی که به دلیل بیماری روان‌گسیختگی با آنها مواجه می‌شود، ساخته شده است.

این فیلم در سال ۲۰۰۱ بر اساس کتابی به همین نام و نوشتهٔ سیلویا ناسار و به کارگردانی ران هوارد ساخته شده است. بازیگران اصلی آن راسل کرو در نقش جان نش و جنیفر کانلی در نقش همسر وی هستند.

جوایز

نامزد جایزهٔ اسکار:

  • بهترین بازیگر نقش اصلی مرد
  • بهترین تدوین
  • بهترین چهره‌آرایی
  • بهترین موسیقی فیلم
  • بهترین بازیگر مرد

  تفاوت با رویدادهای واقعی

روایت فیلم به صورت قابل توجهی با رویدادهای واقعی زندگی نش تفاوت دارد. این فیلم نیز به این خاطر مورد نقد قرار گرفته است، اما سازندگان آن می‌گویند که نمی‌خواستند فیلم را به صورت یک ارائه ادبی بسازند.
اولین تفاوت در توصیف استرس و بیماری ذهنی است. فیلم، بیماری او را دیداری و شنیداری توصیف می‌کند، درحالی که در واقع آن‌ها تنها شنیداری بوده‌اند.
درخصوص فداکاری بسیار آلیشیا – همسر جان نش – نیز در این فیلم اغراق شده است؛ چرا که آلیشیا در سال ۱۹۶۳ از جان نش جدا شد و هفت سال بعد در ۱۹۷۰ تنها به جان اجازه داد تا در خانه وی زندگی کند. بعد از دریافت جایزه نوبل توسط جان آن‌ها رابطه‌ جدیدی شروع کردند. در سال ۲۰۰۱ ، جان نش برای بار دوم با آلیشیا ازدواج کرد.
مراسم خودکار در پرینستون – که در فیلم می‌بینیم – ساختگی است.
در فیلم، جان نش در سال ۱۹۹۴ قبل از برگزاری مراسم نوبل، می‌گوید که از داروهای جدیدی استفاده می‌کند، اما در واقع نش از سال ۱۹۷۰ هیچ دارویی استفاده نکرده‌ است. کارگردان فیلم در این باره این‌چنین توضیح می‌دهد که به این دلیل، جمله مورد اشاره به سخنان جان اضافه شده ‌است که در غیر این صورت، از فیلم این‌طور برداشت می‌شد که همه‌ انواع بیماران روان‌گسیختگی بدون دارو می‌توانند از پس بیماری خود برآیند.
هم‌چنین نش هیچ‌گاه سخنرانی قابل قبولی برای جایزه نوبل خود ارائه نداد، چرا که برگزارکنندگان آنطور که در فیلم گفته شده است این کار را انجام ندادند. لازم به ذکر است با اینکه برگزارکنندگان جایزه نوبل عموما سخنرانی در دانشگاه سوئدی دارند، این نیز در مورد جان نش اتفاق نیفتاد؛ برگزار کنندگان درباره‌ی علت این کار به عدم ثبات ذهنی او اشاره داشتند.

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

game

معرفی فیلم؛ بازی

بازی
TheGame poster323.jpg
پوستر فیلم
کارگرداندیوید فینچر
تهیه‌کنندهاستیو گولین
نویسندهجان برانکاتو
بازیگرانشان پن، مایکل داگلاس، جیمز ربهورت، پیتر دنات، دبورا کارا آنگر
موسیقیهاوارد شر
فیلم‌برداریهریس سویدیس
تدوینجیمز هی گود
توزیع‌کنندهپولیگرام فیلمد
تاریخ‌های انتشار۱۲ سپتامبر ۱۹۹۷

بازی ؛ فیلمی تریلر روانشناختی از دیوید فینچر ومحصول ۱۹۹۷ کمپانی پولیگرام فیلمد انترتینمنت است و داستان یک بانکدار را می‌گوید که در چهل و هشتمین سالگرد تولدش هدیه‌ای شگفت انگیز دریافت می‌کند که بازی عجیبی است که با زندگی واقعی‌اش عجین می‌شود و هر چه تشخیص رخدادهای واقعی با زندگی واقعی مشکلتر می‌شود بیشتر رنگ یک توطئه را به خود می‌گیرد.

داستان فیلم بازی

“نیکلاس ون اورتون”(با بازی مایکل داگلاس)، بانکدار پولدار و تنهایی است. او اکنون در آستانه ۴۸ سالگی قرار دارد، سنی که پدرش در آن به یک باره و بدون هیچ دلیلی خودکشی کرده است. خاطره خودکشی پدر اکنون که او به این سن رسیده است، آزارش می دهد. “کنراد” برادر نیکلاس (با بازی شان پن) برای رهایی او از این زندگی افسرده و بیمارگونه به او هدیه تولد غیرمعمولی می دهد: این بازی توسط شرکتی به نام CRS تولید و برای هر کس به صورت اختصاصی و با توجه به ویژگی های جسمی و روحی آن فرد طراحی می شود و در انتها وی را متحول می کند.

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

scent-woman

بوی خوش زن

 

 
بوی خوش زن
Scent of a Woman.jpg
پوستر فیلم
کارگردانمارتن برست
تهیه‌کنندهمارتن برست
بازیگرانآل پاچینو
کریس اودانل
جیمزربهورن
گابریله انور
فیلیپ سیمور هافمن
موسیقیتوماس نیومن
تدوینهاروی روزن استوک
توزیع‌کنندهیونیورسال استودیوز
تاریخ‌های انتشاردسامبر ۱۹۹۲
مدت زمان۱۵۷ دقیقه
کشور ایالات متحده آمریکا
زبانانگلیسی
هزینهٔ فیلم۳۱ میلیون دلار[۱]
فروش گیشه۱۳۴ میلیون دلار

بوی خوش زن (Scent of a Woman) فیلمی درام به کارگردانی مارتن برست و محصول سال ۱۹۹۲ و شرکت یونیورسال استودیوز است. این فیلم بازسازی یک فیلم ایتالیایی با همین نام به کارگردانی دینو ریسی است. بازی ماندگار و به یادماندنی آل پاچینو در نقش سرهنگ کلنل در این فیلم تمامی جوایز مهم سینمایی از جمله اسکار و گلدن گلوب را برای او در همان سال به ارمغان آورد.نقشی که از آن به عنوان یکی از ماندگارترین نقش آفرینی های تاریخ سینما یاد میشود. سکانس رقص تانگو آل پاچینو در این فیلم بسیار تمجید شده و معروف است.

در این فیلم آل پاچینو، کریس اودانل و فیلیپ سیمور هافمن به ایفای نقش پرداختند. فیلم در مورد یک دانشجوی کالج می باشد که برای جبران هزینه تحصیل خود به دنبال کار می گردد و سرانجام شغل پرستاری آخر هفته از یک افسر نابینای ارتش آمریکا به نام سرهنگ فرانک اسلید با بازی آل پاچینو را به دست می آورد.

pay-it-forward

پیش بده Pay it forward

پیش بده Pay it forward

Pay it forward- پیش بده Pay it forward
محصول : امریکا
رنگی – ۱۲۳ دقیقه
بازیگران عمده: کوین اسپیسی، هلن هانت، هیلی جوئل آزمنت، جی مور، جان بون جووی، جیمز کاویزل و آنجی دیکینسن.
کارگردان: میمی لدر.
خلاصه داستان: «یوچین سایمنت» (اسپیسی)، آموزگار درس علوم اجتماعی، تکلیفی به بچه های کلاس خود می دهد و از آنان می خواهد تا فکر کنند چگونه می توانند دنیا را عوض کنند و سپس آن فکر را به اجرا درآورند. «ترور مکینی» (آزمنت)، نوجوانی از شاگردان کلاس نیز که مادری الکلی (هانت) و پدری خشن (بون جووی) دارد، تصمیم می گیرد به آنان کمک کند.
jerry-maguaire

جری مگوایر

جری مگوایر (به انگلیسیJerry Maguire) فیلمی ۱۳۹ دقیقه‌ای در سبک کمدی درام و ورزشی به کارگردانی کامرون کرو با بازی تام کروز، کوبا گودینگ جونیور و رنه زلوگر محصول سال ۱۹۹۶ است.[۱]

● در حاشیه فیلم «جری مگوآیر»
▪ یک: کمرون کرو فیلمنامه نویس و کارگردان خوش ذوقی است. سینمادوستان ایرانی هم او را می شناسند. بیشتر فیلم هایش را دیده اند و همین «جری مگوآیر» یا «تقریبا مشهور» و «آسمان وانیلی» فیلم هایی هستند که دست به دست چرخیده اند. کمرون کرو یکی از معدود کارگردان هایی است که گوش موسیقی دارد، یعنی فرق موسیقی خوب و بد را تشخیص می دهد و می داند که بهترین نوازنده های جز، یا بلوز چه کسانی هستند و برای همین است که در بیشتر کنسرت های موسیقی شرکت می کند و یک شنونده حرفه ای موسیقی است و علاوه بر استفاده از بهترین ترانه ها در فیلم هایش، در بعضی از دیالوگ ها هم به این موسیقی ها ارجاع می دهد.
یک نمونه خوبش همین جری مگوآیر علاوه بر این، با بعضی از خواننده نوازنده ها هم دوست است. اما عمده شهرت کرو در ایران مدیون کتاب «گفت وگو با بیلی وایلدر» است که سال ۱۳۸۰ خانم «گلی امامی» آن را به فارسی ترجمه کردند. کارگردان هایی مثل کرو که فرصتی برای هم صحبت شدن با وایلدر کبیر پیدا کرده باشند، زیاد نیستند و کرو که خوب می دانست گفت وگو با این نابغه سینما چه لذتی دارد همه آن جمله ها را روی کاغذ آورد و منتشر کرد. کمرون کرو یک شیفته سینما است، یک بچه سینما.
▪ دو: جری مگوآیر را جزء کمدی رمانتیک ها دسته بندی می کنند. یعنی کمدی هایی که عاشقانه هم هستند و بعضی ها اصرار دارند بگویند نسلش منقرض شده. اما اگر فکر می کنید منظور از کمدی، صحنه های بزن بکوب اسلپ استیک است و آدم ها کیک های خامه ای را طرف هم پرت می کنند و پوست موز زیر پای دیگران می اندازند، اشتباه می کنید.
چون جری مگوآیر همچو فیلمی نیست و هرچند کمدی است، بعضی صحنه هایش ممکن است کاری کند که اشک در چشم هایتان حلقه ببندد. خب، پس کمدی جری مگوآیر، یک کمدی پیش پاافتاده نیست و به قول خود کمرون کرو، یک کار جدی است، یک جور تعقیب شرافتمندانه لحظه های زودگذر زندگی. اما مطمئن باشید که حوصله تان از دیدن فیلم سر نمی رود. یعنی بعید است سر برود.
▪ سه: نیمی از فیلم هایی که درباره آدم های موفق ساخته می شوند، داستان هایی واقعی دارند. فیلم هایی هستند زندگینامه وار درباره آدم هایی که آنها را می شناسیم، یا زندگی شان را قبلا خوانده ایم، یا آنها را در کتاب ها و مستندها و خبرهای تلویزیون دیده ایم. اما کمرون کرو در جری مگوآیر این قاعده را رعایت نمی کند. او آدم موفق خودش را می سازد، یک مدیر برنامه، یک برنامه ریز ورزشی که وقتی تصمیم می گیرد همه چیز را تغییر دهد، اخراجش می کنند.
چاره ای جز شروع دوباره دارد نه، ولی جز یکی دو دوست، همه او را ترک می کنند. جری مگوآیر داستان شروع کردن زندگی از صفر است، این که مردی با کلی ثروت و سرمایه یک دفعه شکست می خورد و برای اثبات خودش مجبور است دست به هر خطری بزند. جری مگوآیر یک جور کلاس درس است، یکی از آن کلاس هایی که در آن موفقیت در زندگی و چیزهایی مثل این را درس می دهند. ولی خوبی اش به این است که همه چیز را خیلی شیرین می گوید.
● موقع تماشای فیلم حواسمان به چه چیزهایی باشد
▪ یک: به خود فیلم. به این که چقدر آرام و بی ادعا داستانش را تعریف می کند و لزومی به ادا درآوردن و چرخاندن دوربین و سر و ته کردن داستان و چیزهایی مثل این ندارد. خوبی داستانی مثل جری مگوآیر در سرراستی اش است، در این که سراغ یک مدیر شخصیت معمولی نرفته. ما با یک ورزشکار اسطوره ای یا با یک خواننده و بازیگر روبه رو نیستیم. طرف مقابل ما یک مدیر برنامه ورزشکارها است. مدیری است که هدفی جز موفقیت ندارد. به این که زندگی در همه صحنه هایش جریان دارد و چیزی که می بینیم، شبیه یک زندگی واقعی است.
▪ دو: به فیلمنامه و کارگردانی کمرون کرو که استاد مسلم داستان گویی است، هرچند مثل خیلی از کارگردان های موفق دیگر مخالفانی دارد و این مخالفان بعد از نمایش عمومی کار آخرش، یعنی «الیزابت تاون» بیشتر هم شده اند. کافی است حواسمان را کمی جمع کنیم و ببینیم که او یک داستان به ظاهر ساده را داستان مردی که شکست می خورد و به پیروزی فکر می کند چگونه به فیلمی جذاب تبدیل کرده است.
▪ سه: به «تام کروز» که یکی از بهترین بازی های عمرش را ارائه داده است. کروز را خیلی ها جدی نمی گیرند، حتی حالا که سن و سالش دارد بالا می رود و چروک ها روی پیشانی اش نشسته اند. اما واقعیت این است که او هم مثل هر بازیگر خوب دیگری به کارگردان های خوب نیاز دارد، به آدم هایی که درست هدایتش کنند. برای همین است که در فیلمی مثل همین جری مگوآیر که دقیقا ده سال پیش ساخته شده یا «چشمان باز بسته» که کار آخر استنلی کوبریک بود یا «آسمان وانیلی» که باز هم کار کمرون کرو است این قدر خوب بازی می کند.
▪ چهار: به رنی زل وگر که نقش روبه روی تام کروز را بازی می کند و در آن سال هایی که فیلم ساخته شد، به اندازه حالا شناخته شده نبود. زل وگر در همه صحنه هایی که با تام کروز همبازی است، سعی می کند پابه پای او پیش بیاید و کم نیاورد. کار سختی است. چون کروز همان موقع هم یک ابرستاره بود و اگر کسی می خواست زیر سایه او نباشد، باید کلی زحمت می کشید. و رنی زل وگر واقعا زحمت کشیده است.
● درباره نسخه دوبله فارسی
▪ یک: متاسفانه، این بار هم با دی وی دی طرف نیستیم، چیزی که پیش روی ما است، یکی از همین وی سی دی هایی است که شرکت های تولید و توزیع فیلم در ایران، به بازار می فرستند و معمولا فیلم ها را در دو سی دی عرضه می کنند. البته می شود امیدوار بود که روزی روزگاری این فیلم درجه یک را روی دی وی دی هم به بازار عرضه کنند. چون فیلم، فقط روی دی وی دی معنا می دهد. دست کم تا موقعی که تکنولوژی برتری به بازار نیامده است.
فقط زمانی که مجبورید فیلم را روی چیزی جز دی وی دی ببینید. اما بعضی ها حتی در این صورت هم حاضر به مصالحه و کنار آمدن نیستند که حق دارند. بنابراین، از آن منوهای متحرکی که در دی وی دی ها هست و هر کدامشان بخشی از فیلم هستند خبری نیست. خبری از انتخاب زبان و زیرنویس هم نیست. فقط می توانید صدای دوبله فارسی را گوش کنید، حتی نمی توانید راجع به دالبی بودن یا سراند بودنش تصمیم بگیرید و تازه این را هم داشته باشید که پشت جلد این وی سی دی نام دوبلورها را ننوشته اند. نوشتن نام دوبلورها، احترام به آنها است، معرفی آنها است به فیلم دوست هایی که دارند یک فیلم دوبله را می بینند. با این همه چنین چیزی را از تماشاگر جری مگوآیر دریغ کرده اند. خب، تصمیم نهایی با شما است. فیلم را می بینید
▪ دو: مدیر دوبلاژ فیلم «سعید مظفری» است و دوبله شخصیت اصلی فیلم، یعنی جری مگوآیر را هم خودش به عهده دارد. یعنی به جای «تام کروز» حرف زده است. مهم ترین ویژگی صدای منحصربه فرد سعید مظفری جوان بودنش است. بنابراین، صدای شنیدنی اش را خیلی وقت ها می شود روی چهره های جوان شنید و اینجا هم می شود باور کرد که اگر تام کروز می توانست فارسی حرف بزند و واقعا صاحب صدایی خوش بود، چنین صدایی داشت و اگر هنوز یادتان نیامده که صدای سعید مظفری را به جای چه کسانی شنیده اید، کافی است به خاطره هایتان مراجعه کنید تا صدای «ریوزو» در «دور از خانه اوشین» در گوشتان بپیچد، یا صدای «کلینت ایستوود» در «دنیای کامل» که همین چند ماه پیش از شبکه سوم پخش شد. جری مگوآیر مثل خیلی از فیلم های دیگری که سعید مظفری مدیریت دوبلاژشان را به عهده داشته، دوبله ای شنیدنی دارد و این، در وانفسای دوبله های سردستی و نامربوطی که این روزها از تلویزیون پخش می شود یا در شبکه ویدئویی موجود است، کم چیزی نیست.
و البته این خوش اقبالی ماست که فیلمی مثل جری مگوآیر به فارسی دوبله می شود.
● شناسنامه فیلم
▪ جری مگوآیر Jerry Maguire
▪ فیلمنامه نویس و کارگردان: کمرون کرو، مدیر فیلمبرداری: یانوش کامینسکی، تدوینگر: جو هاتشنیگ، انتخاب بازیگرها: جیل لوین، موسیقی متن: نانسی ویلسن، باب دیلن، فرد وایز، نیل یانگ، بازیگرها: تام کروز، کیوبا گودینگ جونیر، رنی زل وگر، کلی پرسن، جری اوکانل، جی موهر، بانی هانت، رجینا کینگ، جاناتان لیپینکی، تاد لوئیسو و اینگرید بیر، تهیه کننده ها: جیمز ال. بروکس و کمرون کرو، محصول: ایالات متحده آمریکا ۱۹۹۶، دوبله و پخش در ایران: تصویر دنیای هنر TDH
محسن آزرم
منبع : روزنامه شرق