موضوع گفت و گوش در خصوص دوست اجتماعی همسر خواهد بود…
دو نفر که همسر یا یار هم هستند و همدیگر را دوست دارند و بر وفاداری به هم نیز اعتقاد دارند، تا چه حدی می توانند با جنس مخالف ارتباط اجتماعی داشته باشند؟ دوستان اجتماعی از جنس مقابل بگیرند بدون اینکه خیانت به همسر محسوب شود…
هنگامی که دو نفر همدیگر رو به عنوان شریک عاطفی و جنسی انتخاب می کنند برای این انتخاب دلایلی دارند
آن دلایل ممکن است اخلاق، رفتار، گفتار، زیبایی ظاهری، منش، نگرش طرف مقابل و مسایل بسیار دیگر باشد..
و درک شدن از طرف مقابل یکی از دلایل مهم ارتباط است…
بنابر این با وجود شناخت از طرف مقابل توقعاتی نیز از طرف مقابل در فرد ایجاد می شود
هر دو طرف ، طرف مقابل را با نگرش خاصی که دارد می پذیرند..
شاید از ۵۰ جنبه در ۴۸ جنبه توافق داشته باشند و در ۲ جنبه توافق نداشته باشند اما چون در کل طرف مقابل را پذیرفته اند به خاطر احترام و حفظ نظر طرف مثابل آن دو جنبه را نیز رعایت می کنند
شاید هم نداشتن ۲ جنبه عدم توافق بر ۴۸ جنبه توافق بچربد چراکه آن ۲ جنبه اصولی از یک طرف را زیرپا مینهند و سبب شوند که ارتباط همسری شکل نگیرد که موضوع گفت و گوش ما نیست
ما در خصوص کسانی صحبت می کنیم که همدیگر را به عنوان همسر پذیرفته اند…
تا اینجا می خواستم تاکید کنم که هنگامی که طرف مقابل را پذیرفته ایم لازم است در خصوص حساسیت های او بیشتر بدانیم و اقدامی نکنیم که او را از خود برنجانیم…
شاید روش غذا خوردن که برای یکی از طرفین کمی نامناسب جلوه می کند چندان مهم نباشد اما موضوع دوست اجتماعی مسلما موضوع مهمی است…
افراد نظرات و احساس های مختلفی دارند
بسیاری از افراد نمی دانند که چرا احساس خاصی دارند در حالی که با کنکاش در گذشته فرد می توان به نظراتی که با آنها بزرگ شده پی برد و منشا این احساس ها را پیدا کرد
اما در وهله اول ما به دنبال پیدا کردن منشا احساس ها نیستیم آنها را می پذیریم و سعی می کنیم که طرف مقابل را نرنجانیم
ممکن است که افراد با رشد روز به روز تغییر کنند و احساسشان هم تغییر کند و حتی ممکن است بعد از تغییر و رشد یکی از طرفین ، دیگر نتوانند با هم ادامه بدهند یا اینکه بهتر از گذشته با هم ادامه بدهند…همه این مسایل بسته به اشخاص و شرایط است…
این مقدمات لازم بود تا برسم به اصل مطلب و نظرات مختلف در این خصوص
بیشتر دوستانی که نظر دادند اصل را بر اعتماد گذاشتند…
برخی مایلند که دوستان اجتماعی را وارد دوستی خانوادگی کنند و برخی مایل نیستند
شناخت دوست براساس تجربه و میزان توانایی ما در شناخت می تواند تحقق یابد و کاملن نسبی است… شاید فکر کنیم که ما به حد کافی توانایی شناخت افراد را داریم … اما اینگونه نباشد
بنابراین نه اعتماد و نه شناخت نمی توانند به ما معیار خوبی بدهند…
حفظ حریم ها می توانند ما را در این مسیر یاری داده و ارتباط همسری ما را حفظ کنند…
حریم به دو گونه
حریمی که همسر ما برای ما تعریف کرده و ما حتی اگر موافق نیستیم به خاطر اینکه او را نرنجانیم رعایت می کنیم…
و حریمی که ما در برخورد با دوست اجتماعی خودمان رعایت می کنیم…
حریم اول سطح ارتباط را از بیرون تعیین می کند و حریم دوم سطح درون ارتباط را تعیین می کند
شاید همسر فرد با دوست اجتماعی او مخالف نباشد اما سطح آن را تعیین کند که بیشتر از محل کار نباشد
یا اشخاصی باشند که خارج از محل کار نیز با تلفن و چت در ارتباط باشند و همسر ایرادی نگیرد … این حریم را همسر با احساسی که دارد و خود نیز نمی داند چرا تعیین می کند… چرایی آن مهم نیست… احساس مهم است…
حریم داخلی یعنی اینکه فرد با دوست اجتماعی خود چه مسایلی را در میان می گذارد…
آیا فرد در خصوص همسر خود با دوست اجتماعی صحبت می کند؟ تا چه حدی مسایل خصوصی خود را با دوست اجتماعی خود در میان می گذارد؟
در خصوص حریم اول لازم است دقت شود که هیچگاه هنگامی که با همسر خود هستیم و با هم فیلم می بینیم یا در کنار هم هستیم با تلفن یا چت با دوست اجتماعی خود چه جنس مخالف چه موافق مشغول نشویم و وقت کافی با همسر خود بگذرانیم… مسایل بسیاری هست که لازم است به دنبال فرصت مناسب برای صحبت در مورد آنها با همسر خود باشیم پس از فرصت ها استفاده کنیم و آنها را هدر ندهیم
نکته مرتبط با این موضوع این است که هیچگاه هیچ مسئله ای را در تختخواب مطرح نکنیم.. هیچ مسئله ای به غیر از خواب و معاشقه در رختخواب وارد نشوند مگر اینکه فرصت دیگری باقی نباشد… برای صحبت در مورد مسایل مختلف در زمان مناسب وقت صرف کنیم..
در خصوص حریم دوم لازم است که تاکید شود که با هیچ دوستی در خصوص مشکلات همسر خود صحبت نکنیم و فقط در صورت ضرورت با مشاور در میان بگذاریم ..
بنابراین داشتن دوست اجتماعی با اطلاع همسر خود و در چهاچوبی که احساس او تعیین می کند می تواند مناسب باشد
پس هنگام آشنایی با همسر خود این موضوع را در مورد او بشناسید
با مطرح کردن سوالی در واقع می توانیم اطلاعاتی هم در اختیار همسر خود قرار دهیم
به این صورت که “من با شخصی با این مشخصات آشنا شده ام نظرت در مورد این ارتباط چی هست؟”
هم نظر خواستیم هم اطلاعات دادیم
ارتباط خود را با صحبت همیشگی بر موارد مختلف و مورد اختلاف که گلسر در هفت عادت درونی تاکید می کنه ، زیبا حفظ کنیم…
باز هم شناختی در حد خودمان داریم و نمی دانیم که کافی هست یا نه بعد شناخت همسر را وارد قضیه می کنیم باز نمی دانیم که کافی هست یا نه…اما آنچه که تاکید کردم شناخت نبود احساس بود… اگر همسر احساس خوبی نداشت بی خیال شوید…
همسر کسی است که می خواهیم نفر اول زندگی ما باشد اگر چنین نیست رهایش کنید و اگر چنین هست مواظب احساساتش باشید که نرنجد…
همونطور که نوشتم بسته به آموخته های پیشین او هست که در او احساسات را تولید می کند… شاید با رشد تغییر یابند اما در حال حاضر او را به این صورت پذیرفته ایم
شاید فضای جامعه نیز چنین ایجاب می کند… شاید او چیزی می داند که نمی گوید… پدر یک دختر خانم افسر نیروی انتظامی است و این دخترخانم به من می گفت که پدرشان بسیار نگران ایشان است که دیروقت بیرون نباشد چون چیزهایی می داند که ما نمی دانیم…
شاید هم فقط احساس هست که به هرحال لازم است مواظب احساس طرف مقابل خود باشیم…
احساسش نسبت به ما نیز تعیین کننده است … احساسی که بیان کردم ترکیبی است از انواع احساس ها…
احساس نسبت به همسر که تا چه اندازه او را دوست دارد… احساس ترس از وضعیت جامعه… احساس نسبت به آن فرد مورد نظر… و در نهایت نظر شخصی که پیشتر به طور کلی در مورد داشتن دوست اجتماعی بیان داشته…
مواظب احساسات خود و یار خود باشیم
شبتون خوش و در آرامش
سینا یاوریان – سخنران، مدرس و مشاور روانشناسی
سازمان جهانی بهداشت[1] (WHO) سلامتی را نه فقط به معنای عدم وجود بیماری یا ناتوانی…
از بین تستها و پرسشنامههایی که برای سنجش افسردگی تهیه شده است، پرسشنامهی افسردگی بک…
از بین تستها و پرسشنامههایی که برای سنجش افسردگی تهیه شده است، پرسشنامهی افسردگی بک…
برای موفقیت خود و معرفی خود به دیگران نیاز دارید که خود را بهتر بشناسید.…
یکی از مهمترین مسائل در زندگی ما این است که بتوانیم روابط مثبت و طولانی…
یکی از مهمترین مسائل در زندگی ما این است که بتوانیم روابط مثبت و طولانی…