چند وقتی هست که می خوام این موضوع رو مطرح کنم. به نظرم می رسه که در ایران معنی دموکراسی هم مانند معانی دیگه درست درک نشده.
در ایران، مردم فکر می کنند که دموکراسی به معنی آزادی کامل هست. فکر می کنند که رای گیری دموکراتیک یعنی لحاظ شدن رای همه و به اجرا گذاشته شدن خواسته همه یا برآورده شدن خواسته همه.
یک تفاوت ظریف در این معنی و معنی اصلی دموکراسی وجود داره که معمولن اشتباه گرفته می شه. اگه الان معنیش رو بنویسم و بخونن می گن که ما می دونستیم و معلومه که دموکراسی همینه ولی در عمل باز یادمون می ره و همون معنی اول رو انتظار داریم.
دموکراسی یعنی در نظر گرفتن رای اکثریت نه رای همه. در دموکراسی خواسته همه رو نمی شه برآورده کرد. ممکنه خواسته بعضی کاملن در جهت مخالف باشه و نشه برآورده کرد. اما می شه روش هایی پیدا کرده که رای اکثریت رو در بر بگیره. یعنی اینطور نباشه که یک رای که بیشترین آرا رو آورده فقط به اجرا در بیاد بلکه روشی پیدا بشه که برخی رای های کمی نزدیک به رای اصلی هم تامین بشه. باید بشینن و مذاکره کنند و رای های مشابه رو با ارائه یک روش خاص برآورده کنند. ولی هر کاری بکنی بعضی رای ها که کاملن در جهت مخالف اکثریت هستند نمی شه در این روش گنجوند. این افراد که رایشون در جهت مخالف رای اکثریت هست چاره ای جز کنار اومدن با رای اکثریت و تحمل ندارند.
اما دو گونه رای گیری به نظر من وجود داره. روش بالا یکی از روش های رای گیری هست. اما جایی که آسیبی وجود داشته باشه، یعنی جایی که حقوق انسانی زیر سوال بره، رای با آسیب پذیرها هست حتا اگر در اقلیت باشند.
یک مثال اینه که اگه باندهای استریوی یک اتومبیل، پشت صندلی های عقب باشه و این اتومبیل ۵ سرنشین داشته باشه ( ۲ سرنشین جلو و ۳ سرنشین عقب). اگر یکی از سرنشین های صندلی عقب به صدای بالای استریو اعتراض کنه و خواهش کنه که کمی صداش رو کم کنند نمی شه قضیه رو به رای گیری گذاشت. نمشه گفت که بچه ها شما نظرتون چیه و اگه چهار نفر بقیه گفتند مشکلی ندارند و یا می خوان که صدا بالا باشه پس رای اکثریت با اون ها باشه و اهمیتی به خواسته فرد آسیب پذیر ندن. اینجا رای با آسیب پذیر هست.
در جامعه هم همینطوره و در مورد بسیاری از مسائلی که از نظر حقوق بشر و روانشناسی و جامعه شناسی تاکید شده که مراقبت ویژه می خواد، نمی شه رای اکثریت معتقدان مخالف رو در مورد آن لحاظ کرد. ولی در بسیاری جوامع این موضوع نادیده گرفته می شه و موضوعات مسلم به رای گذاشته می شه و با وجودی که خلاف حقوق بشر هست اما چون اکثریت اون جامعه، به گونه دیگری فکر می کنند حقوق مسلم انسان ها به صورت قانونی زیرپا گذاشته می شه.
موضوعی که ذهن من رو به فکر واداشت این بود که چرا جوامع متمدن به جوامع عقب مانده حمله نمی کنند و تمدن رو با زور در آنجا حاکم نمی کنند. جوابش خیلی جالبه. جوابی که بهش رسیدم اینه که اونها ( جوامع متمدن) به عقاید انسان ها احترام می زارن و نمی خوان که عقاید هرچند کاملن درست خود رو به دیگران تحمیل کنند. ولی برای کمک به رشد،تعلیمات فرهنگی ارائه می کنند و هرچند وقت یکبار به دولت های جوامع مختلف فشار می یارند که رفراندوم برگزار کنند و رای ملت رو لحاظ کنند شاید که مردم اون جامعه رشد کرده باشند و رایشون عوض شده باشه و کمی در مورد خودشون بخوان حقوق بشر رو لحاظ کنند.
برنامه ای در شبکه BBC پخش می شد که نمونه جالبی از کشور آفریقایی رو نشون می داد. این کشور آفریقایی قبلن مستعمره فرانسه بوده و قانونش فرانسوی تدوین شده بوده. اکثریت ملت این کشور، مسلمان هستند. هنگامی که فرانسه، این کشور رو به ملتش واگذار می کرد با توافق استقلال خواهان دو قانون رو تدوین کردند و کشور رو تحویل دولت محلی دادند. دو قانون وجود داره و دو دایره قضایی، یکی اسلامی و دیگری فرانسوی. هر مجرمی رو که دستگیر می کنند حق داره که انتخاب کنه با کدوم قانون براش حکم صادر بشه.
دولت متمدن فرانسه نمی تونست که قانون متمدن خودش رو به این کشور تحمیل کنه ولی با کسانی که خواستند حاکم اونجا بشند به توافق رسیده که به اعتقاد هر فرد احترام گذاشته بشه و هر لحظه از هر فرد خاطی پرسیده بشه که اعتقاد شما در لحظه اکنون چی هست و مایل هستید که با چه قانونی با شما رفتار بشه یا محاکمه بشید. افرادی رو نشون می داد که شلاق می خوردند و خودشون قانون اسلامی رو انتخاب کرده بودند و شخصی رو نشون داد که دستش از ساعد قطع بود.
ازش پرسیدند که شما خودتون قانون مورد محاکمه رو انتخاب کردید گفت بله. پرسیدند “می دونستید که حکم چیه؟” گفت “بله می دوستم. من دزدی کرده بودم و باید که به این جزا می رسیدم.”
این روش به نظر کاملترین می رسه که همه در هر لحظه بتونند حقوق خود را تعیین کنند تا اگر دولتی یا اکثریتی خواستند حقوق انسانی را نادیده بگیرند انسان های فرهیخته بتوانند حقوق خود را داشته باشند.
حتا در کشور آمریکا هم در بعضی ایالت ها حکم اعدام وجود داره و بسیاری از طرفداران حقوق بشر در هر اعدام جمع می شند و اعتراض خودشون رو به این قانون اعلام می کنند. اگر اون روش دو قانونی کشور آفریقایی در آمریکا هم اجرا می شد و چند نوع قانون وجود داشت، مردم روش زندگی و تنبیه و تشویق خودشون رو انتخاب می کردند و حقوق انسان ها براساس آگاهی اون ها برآورده می شد.
یونیسف که بخش فرهنگی سازمان ملل هست، دوره های آموزشی و امکانات تحقیقی را برای همه کشورها فراهم می کنه تا جوامع و ملل مختلف رشد کنند. و اگر یک میلیون رای در کشوری بر علیه یکی از قوانین آن کشور جمع آوری بشه سازمان ملل سعی می کنه که در مورد آن قانون به دولت آن کشور اظهاریه بده و اون قانون رو به نقد بکشه تا رای ملت اون جامعه لحاظ بشه.
مسئولین دولت های متمدن امیدوار هستند که کشورهای دیگر به مرور رشد کنند و با آموزش درست، رفتار درست را بیاموزند و در نهایت حقوق مسلم انسان را درک کرده و به آن رای داده و به آن دست پیدا کنند.
خلایق هرچه لایق
شاداب باشید
سینا یاوریان – سخنران ، مدرس و مشاور روانشناسی
سازمان جهانی بهداشت[1] (WHO) سلامتی را نه فقط به معنای عدم وجود بیماری یا ناتوانی…
از بین تستها و پرسشنامههایی که برای سنجش افسردگی تهیه شده است، پرسشنامهی افسردگی بک…
از بین تستها و پرسشنامههایی که برای سنجش افسردگی تهیه شده است، پرسشنامهی افسردگی بک…
برای موفقیت خود و معرفی خود به دیگران نیاز دارید که خود را بهتر بشناسید.…
یکی از مهمترین مسائل در زندگی ما این است که بتوانیم روابط مثبت و طولانی…
یکی از مهمترین مسائل در زندگی ما این است که بتوانیم روابط مثبت و طولانی…