درود بر همراهان عزیز
شب یکشنبه در مورد چاکراها و انرژی درمانی خیلی کم صحبت کردم
در ادامه خوب دیدم که کمی بیشتر در مورد کارگاه سلامت تن و روان صحبت کنم
یکی از مواردی که در سبک زندگی فرد اثرگذار هست انتخاب نوع درمان هست که شاهد بودیم آقای فرشید منافی یکشنبه در تلاش برای انتخاب درمان بودند.
پزشکی رایج یک طب جز نگر است در مقایسه با طب های کل نگر
به این صورت که پزشکی رایج اجزا بدن را به طور جداگانه در نظر گرفته و اون قسمت خاص رو درمان می کنه..
در طب کل نگر مثل طب سنتی ایرانی ، بدن فرد را یک کل که از اجرای مرتبط با هم تشکیل شده در نظر می گیره و وقتی قسمتی از بدن مشکل داشته باشه کل رو بررسی می کنه به طور مثال
فلسفه گرمی و سردی.. چهار خلط صفرا و سودا و بلغم خون از طب قدیم هست که پزشکی رایج اونها رو قبول نداره
چند طب کل نگر رو نام می برم ؛ طب سنتی ایرانی، طب سوزنی، طب شیاتسو یا فشاری، طب هومیوپاتی…
امروزه به این نوع درمان ها ؛ درمان مکمل یا جایگزین می گند یعنی به عنوان مکمل پزشکی رایج به کار می ره alternative
البته پزشکانی هم هستند که این طب های مکمل رو قبول دارند و اونها رو تحصیل کردن و به طبابت با اون روش ها می پردازند
مثل آقای دکتر ساعتچی پسر پروفسور ساعتچی که طب سوزنی رو انتخاب کردند
مثل آقای دکتر رهنما که طب هومیوپاتی رو انتخاب کردند و مدتی دبیر انجمن هومیوپاتی بودند
من خودم دو ترم از چهار ترم دوره هومیوپاتی رو در دانشگاه تهران گذراندم و دو سال پیش آقای دکتر رهنما تحت درمان بودم
همانطور که اشاره کردم هومیوپاتی یک طب کل نگر هست بنابراین نه تنها به بدن به عنوان یک کل نگاه می کنه بلکه تند و روان رو هم به عنوان واحد در نظر می گیره در نتیجه درمان ها در هر دو بعد تن و روان تاثیرگذار هستند…
متاسفانه پزشکی رایج حتا روانشناسی رو هم جزو طب مکمل نگاه می کنه و کمتر روانپزشکی پیدا می شه که مراجع رو همزمان با مصرف دارو برای درمان به روانشناس ارجاع بده…
همانطور که پیشتر در مورد روانشناس و روانپزشک نوشته بودم… روانپزشک ، ابتدا در رشته پزشکی عمومی تحصیل می کنه و در ادامه تحصیل روانپزشکی رو انتخاب می کنه
روانشناس از دیپلم وارد رشته روانشناسی می شه و لیسانس و ارشد و دکترا رو در این زمینه تحصیل می کنه
تفاوت روانپزشک با روانشناس در این هست که روانپزشک با دارو مبادرت به درمان می کنه و روانشناس با تحلیل و ایجاد شناخت در فرد…
پیشتر هم بارها اشاره کردم که درمان با دارو امکانپذیر نیست و دارو فقط تسکین دهنده هست تا وضعیت فرد از وضعیت فعلی بدتر نشه و یا کمی بهتر بشه تا بتونه به زندگی روزمره ادامه بده
و برای درمان لازم هست که یک روانشناس متبحر با فرد کار کنه…
بنابراین روانشناسی هم مثل طب های کل نگر ، یک درمان مکمل محسوب می شه…
روانپزشکی مثل بقیه درمان های پزشکی رایج جز نگر هست و با دارو در بخش خاصی از بدن دخالت می کنه
برای جمع بندی بنویسم که هر دو پزشکی رایج و سنتی در مواقع مناسب لازم و مکمل هم هستند و یکی بر دیگری ارجح نیست
شاید بتونیم بگیم که پزشکی رایج برای درمان بیماری حاد کاربرد خوبی داره و پزشکی کل نگر برای درمان بیماری های مزمن
به این معنی که در مواقع اورژانس پزشکی رایج مشکل گشاست اما بعد از برطرف شدن وضعیت اورژانس برای درمان از طب جایگزین استفاده شود
به طور مثال هیچگاه فشار خون فرد با پزشکی رایج درمان نخواهد شد فقط فشار خون فرد را برای مدتی تنظیم می کند اما با طب مکمل برای همیشه قابل درمان هست
سلامت و شاداب باشید
شبتون خوش و در آرامش
سینا یاوریان – سخنران، مدرس و مشاور روانشناسی
سازمان جهانی بهداشت[1] (WHO) سلامتی را نه فقط به معنای عدم وجود بیماری یا ناتوانی…
از بین تستها و پرسشنامههایی که برای سنجش افسردگی تهیه شده است، پرسشنامهی افسردگی بک…
از بین تستها و پرسشنامههایی که برای سنجش افسردگی تهیه شده است، پرسشنامهی افسردگی بک…
برای موفقیت خود و معرفی خود به دیگران نیاز دارید که خود را بهتر بشناسید.…
یکی از مهمترین مسائل در زندگی ما این است که بتوانیم روابط مثبت و طولانی…
یکی از مهمترین مسائل در زندگی ما این است که بتوانیم روابط مثبت و طولانی…